گر ما ز سر بریده می ترسیدیم در….

گر ما ز سر بریده می ترسیدیم در….
غلام مهدی قلی، دوم ژوئن 2006
گرچه قداره کشی و بگیر و ببند سازمان چیز جدیدی برایم نیست و سالیان زیادی است که سازمان با استفاده از این شیوه چه در تشکیلات و چه در دنیای بیرون از خودش مخالفان خودش را سرکوب می کند، اما مسله ای که مرا ترغیب کرد تا در مورد آ ن مطلبی را برای سرکردگان و جنایتکاران سازمان بنویسم ، قداره کشی جدید سازمان علیه آقای بهزاد علیشاهی که در حمایت از کارگران کشته شده در عملیات تروریستی اخیر عراق دست به افشاگری زده بود.
در افشاگری که آقای علیشاهی کرده است بنا بر واقعیت های که وی از نزدیک وضعیت بکارگیری این افراد در مکانهای مختلف پادگان اشرف و یا… استوار می باشد و من نیز ضمن تایید حرفهای آقای علیشاهی ، در به استثمعار کشیدن کارگران عراقی توسط سازمان به این نکته بایستی اشاره کنم که سازمان از تهدیدی که برعلیه جان این افراد وجود داشت کاملأ با خبر بود و اتفاقأ منتظر چنین اتفاقاتی بود که از ریخته شدن خون آدمهای بیگناه برای خودش نمدی بدوزد وبا مطرح کردن مسله ای خودش در عراق نزد اروپائیها و بخصوص آمریکائیها حمایت جلب کند.
اما نکته اصلی حرفم با سازمان این است که هنوز فکر می کنند با سیاست تهدید و شانتاژ می توانند صدای ما جداشدگان را سرکوب بکنند ، بایستی خدمت (مهدی براعی) که در سایت ایران فحشاگر(افشاگر) و اخبار به اصطلاح سیمای آزادی علنأ آقای علیشاهی را تهدید به مرگ کرده است و ضمن خط و نشان کشیدن به وی او را وادار به خاموشی و دست کشیدن از ادامه افشاگری کرده اند.
به دو نکته اشاره بکنم ، اولأ : ما در تشکیلات سازمان نیستیم که مطیع دستورات بی چون و چرای حضرات باشیم و یا اینکه با استفاده از اهرم جمع و عملیات جاری صدای مخالفان را سرکوب کنید، گر چه باید اضافه کنم که این شیوه برخورد با منتنقدان خودتان بعد از خلع سلاح دیگر جواب ندارد و مجبور شده اید برای نگه داشتن افراد به تمام خواسته های آنان جواب مثبت بدهید و باز برای چند صباحی بیشتر سیاهی لشگری که فاقد انگیزه مبارزاتی هستند را به اسم مبارزین راه آزادی دور خودتان داشته باشید.
دومأ : شما که به قول خودتان مرتکب هیچ خطایی که منجر به کشته شدن افراد بی گناه نشده اید پس چه ترسی از افشاگری آقای علیشاهی و سایر جداشده گان دارید که وقتی گوشه بسیار کوچکی از جنایتتان بر ملاء می شود اینقدر اولدورم بلدوروم راه می اندازید ، اگر واقعأ ریگی به کفش ندارید شما ما را نزد هم وطنان در اروپا به اصطلاح منفور کنید ما هم واقیعت های درون سازمان را افشا کنیم ببینیم کی منفور شناخته می شود.
و نکته آخر اینکه من شخصأ ضمن حمایت همه جانبه از افشاگری آقای علیشاهی به جنایتکاران سازمان گوشزد می کنم که روزی بایستی پاسخگویی اعمال جنایتهایشان در قبال بهترین فرزندان ایران دربرابر مردم قرار بگیرند.

خروج از نسخه موبایل