باند رجوی نه انقلابی است و نه انسانیت سرش میشود

احساس نیاز باند رجوی به خود ستائی را پایانی نیست.

میزان این خودستائی آنقدر بالاست که این تصور را درانسان تولید میکند که نکند خودشان بخودشان شک دارند واین تعریف وتمجیدها ازترس وبیقراری و برای سرپوش گذاشتن بر ضعف مفرط خود ناشی میشود.

دریکی ازنوشته های این گروه ضدملی و ضد مردمی چنین میخوانیم :

“ اقدامات مقاومت ایران در چند زمینه باعث شکست‌های استراتژیک برای نظام ولایت فقیه شده است. از جمله در سیاست جنگ‌طلبی و صدور تروریسم و سیاست دستیابی محرمانه و دور از چشم جهان به بمب اتمی “.

اولا شما با اقدامات متعدد خود با تمام قوا سعی نمودید که نگذارید که آتش بس مصوب شورای امنیت و مورد قبول طرفین، اجرا شود که حاصلی جز شکست سنگین برایتان نداشت وآتش بس برقرار شد و صدام که موافقت چند روزه ای با اقدامات شما کرده بود، با مشاهده ی عدم استقبال مردم ایران از وارد شدن نیروهای شما به خاک کشور ، حمایت های لجستیکی خود از شما را قطع کرد.

ثانیا، درعرض این 76 سالی که از ظهور بمب اتمی گذشته، کسی جز آمریکا از این وسیله ی ضد بشری و ضد محیط زیستی تمام عیار استفاده نکرده و ایران که این وسیله رانداشت و طبعا استفاده ی غیر صلح آمیزی ازانرژی هسته ای نکرده بود ، نمیتوانست ونمیتواند مورد این اتهام قرار گیرد.
حتی دیگر دارندگان بمب اتمی از آن بعنوان یک آلت بازدارنده ونه تهاجمی استفاده میکنند وتنها متهم این پرونده دولت وقت آمریکاست.

دوباره :
” در شکست اول، استراتژی نبرد آزادیبخش و فتح شهر مهران، همپا با سیاست افشای جنگ‌طلبی رژیم جام‌زهر آتش‌بس را نوشید. در شکست دوم نیش اتمی رژیم کشیده شد “.

فتح چند روزه ی یک شهر کوچک مرزی وآنهم با آتش تهیه ی سنگین صدام کار شاقی نبود وبااین حال شما نتوانستید این شهر کوچک را درتصرف داشته باشید و مجبور به قبول شکست مفتضحانه ای شدید که تلفات سنگینی به همراه داشت و مهر این ننگ در به کشتن دادن تعداد زیادی از اعضا به دلیل بی تدبیری و خودخواهی رهبران فرقه تا ابد بر پیشانی تا خواهد درخشید.

مسئله ی قبول آتش بس هم طلب زمان درابعاد بزرگتری بود وشما نقشی دراین کار نداشتید.

چرا که وقتی صدام با آنهمه نیرو وتجهیزات آتش بس را پذیرفت، شما بعنوان زائده ای از این نیروها، هیچ غلطی نمیتوانستید بکنید وتنها کاری که با مشقت زیاد انجام دادید، شلتاقی بی ثمری بود که نتیجه اش را هم دیدید.

سپس :
” تلاشهای مقاومت ایران نه تنها بر افشای سوداگریهای اتمی رژیم بلکه بر افشای سیاست مماشات و استمالت با این رژیم آشوب‌طلب و تروریست متمرکز بوده و تاکنون ثمر داده است “.

البته این افشاگریهای دروغ و راست ، همگی از اسرائیل اخذ شده بود واین مسئله را وزیر اطلاعات وقت به روشنی آشکار نموده و گفت که این پرونده سازی ها مال اسرائیل است واسرائیل برای لو نرفتن منابع اطلاعاتی خود، آنها را دراختیار فرقه ی رجوی قرار داده تا با زبان آنها نقل شود.

اسرائیلی که سرزمین دیگران را اشغال کرده و حدس زده میشود که حدود 300 بمب اتمی دارد که البته ازنظر باند رجوی هیچ عیب وایرادی دراین کار نیست وآنچه که هست، خیر وبرکت وصلح است!!!

بازهم :
” بی‌گمان اگر احساس مسئولیت، انقلابی، انسانی، ملی و میهنی و سلسله افشاگریها و روشنگریهای مسئولان این مقاومت وجود نداشت، چه بسا آخوندها ناگهان با رونمایی از بمب اتمی جهان را غافلگیر می‌کردند “.

وقتی طبق فتاوی معتبر موجود ، ساختن واستفاده از بمب اتمی درایران حرام و جرم است ، وارد کردن چنین اتهاماتی به ایران ، فاقد اعتبار بوده وبمعنی تهمت زنی وتوسعه ی ایران هراسی و دراصل دشمنی کینه توزانه با مردم ایران است.

همچنین :
” سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ۱۵آذر۸۲ با نام بردن از مجاهدین با عبارت «یک گروه مخالف ایرانی» روی نقش تاریخی آنها تأکید کرد “.
با وجود آنکه ما بیشترین اجازه را به آژانس برای راست آزمایی وسرکشی های متعدد به مراکز اتمی خود داده ایم ، اما این بدان معنی نیست که ازمنابع معتبر نشنیده ونمیدانیم که تعدادی از مامورین آژانس عامل سرویس های امنیتی کشورهای متخاصم هستند ودر مواردی ازمراکز حساس کشورهای مورد بازرسی اطلاعاتی جمع آوری کرده ودر اختیار این سرویس ها قرار میدهند.

ما شاهد اینگونه سوء استفاده ها در عراق بوده ایم.
ضمنا آقای البرادعی که زمانی دبیر کل آژانس بود، بعد ازاتمام دوران ریاست اش طی مصاحبه ای با مطبوعات افشاء کرد که هدف آمریکا از تاکید به تشدید این بازرسی ها درایران نه مسئله ی اتمی، بلکه مهیا کردن زمینه هایی برای سرنگونی حکومت ایران است.

نوید

خروج از نسخه موبایل