آینده فرقه مجاهدین چه خواهد شد؟ انتقال یا محاکمه

در خبرهای هفته گذشته آمده بود که مقامات قضایی عراق بیش از 150 نفر از رهبران مجاهدین خلق را به دلیل حیف و میل اموال مردم عراق و هم چنین مشارکت و همکاری با گارد ریاست جمهوری دیکتاتور سابق عراق در سرکوب آپوزیسیون کرد و شیعیان این کشور در سال 1991،اعلام جرم کرده است. قاضی جعفر الموسوی ریس شورای دادستانی دادگاه عالی جنایی عراق در این باره گفته است:

" در جلسه دادگاهی که روز سه‌شنبه هفته جاری با هدف بررسی پرونده‌ قتل عام شیعیان در سال 1991 در استان‌های جنوبی و شمالی عراق، برگزار می‌شود اتهاماتی را علیه سازمان مجاهدین خلق در دست داشتن در سرکوب این انتفاضه مطرح خواهد کرد."

همچنین در جریان برگزاری یک اجلاس امنیتی با حضور عراق و کشورهای همسایه آن در دمشق "حسین کمال" نمایندهی وزارت کشور عراق اعلام کرد:

احکام قضایی پیرامون رهبران مجاهدین خلق و حزب کارگران کردستان وجود دارد، لیکن مشکل آنجاTahoma; >A سایت کار آن لاین ـ ترجمه علی صمد ـ مطالعه کامل مقاله سلیگ هریسون را در پایان این مطلب دنبال کنید.

با این اوصاف باید در آینده نزدیک دید که آیا مقامات قضایی عراق می توانند 150 تن از رهبران فرقه مجاهدین را در دادگاه های این کشور به دلیل مشارکت با گارد ریاست جمهوری سابق عراق ـ صدام حسین ـ در سرکوب کردها و شیعیان به پای میز محاکمه بکشانند؟ یا اینکه دولت آمریکا می تواند برای اینکه همچنان سازمان مجاهیدن خلق را به عنوان یک ابزار در اختیار داشته باشد؛ بطور دستجمعی آنها را به کشور مراکش در آفریقا بفرستد. در این شرایط و در صورت انتقال مجاهدین به مراکش، ممکن است به ظاهر چنین بنظر برسد که دیگر بعد از خلع سلاح سازمان مجاهدین توسط دولت آمریکا خطری از جانب این گروه تروریستی جامعه جهانی را تهدید نمی کند، اما واقعیت این است که سازمان مجاهدین تنها خلع سلاح فیزیکی شده و همچنان سلاح اصلی خود که همانا سلاح ایدئولوژیک و " عملیات جاری" و تفتیش عقیده در فرقه را در اختیار دارد و با انتقال دستجمعی نیروهای این فرقه به یکی از کشورهای آفریقایی، این سلاح همچنان کارایی خود را در یک فرقه متشکل و محصور، خواهد داشت و این گروه می تواند با پرورش نیروهای فدایی و انتحاری سلاح فیزیکی را نیز در آینده بدست آورد و با انتقال به اروپا و سایر کشورها، جامعه جهانی را مورد تهدید های ترویستی قرار دهد. البته انتقال احتمالی یکپارچه و متشکل سازمان مجاهدین به کشوری دیگر در تناقض کامل با روال انجام شده تا کنون توسط سازمان های بین المللی نیز می باشد چرا که بعد از خلع سلاح فیزیکی این گروه تروریستی توسط دولت آمریکا، مصاحبه با تک تک اعضای این گروه توسط سازمان صلیب سرخ جهانی صورت گرفته و هر فرد بنا بر اوراق هویت و کارت شناسایی فردی اش شناخته میشود و نه براساس عضویت در فرقه مجاهدین. بنابراین تصمیم گیری و انتقال جمعی این افراد از عراق به هر نقطه ای دیگر نقض کننده روال کارهای انجام شده تا کنون نیز می باشد.

پس راه حل چیست؟

اما راه حل واقعی این است که مسعود رجوی و مریم رجوی و آن دسته از رهبران مجاهدین که در مشارکت و تحکیم دیکتاتوری صدام حسین در عراق نقش داشته اند در دادگاهی عادلانه مورد محاکمه قرار گیرند و سایر نیروهای اسیر در سازمان مجاهدین نیز به صورت انفرادی به هر کشوری که خود مایل هستند، انتقال یابند. تنها در صورتیکه افراد بتوانند این صورت است که این سازمان خلع سلاح ایدئولوژیک خواهد شد. مطمئناً در چنین وضعیتی که نیروهای فرقه مجاهدین از حصار فیزیکی خارج شده باشند؛سریعتر می توانند خود را نیز از حصارهای ذهنی فرقه خارج سازند و طبعاً دراین شرایط تروریسم و فرقه گرایی جامعه جهانی و ایرانی را کمتر تهدید خواهد کرد.

برگردان: علی صمد

به شرط ها و شروط ها، ایران آماده است براﻯ ایجاد ثبات درعراق و افغانستان به آمریکا کمک کند. گشایش تدریجی روابط بین واشنگتن و تهران هنگامی آغاز خواهد شد که سازمان سیا و پنتاگون از عملیات پنهانی براﻯ "تغییر رژیم" کاملا دست بردارند. امیر محبییان مدیر مسئول روزنامه رسالت در تهران اخیرا اعلام کرد که "امریکائیان در عراق، به روباهی می مانند که در تله اﻯ گیر کرده باشد". او درادامه اضافه کرد که "بنا به چه معیارﻯ باید روباه را آزاد کرد تا او فرصت لازم براﻯ نابودﻯ ما را پیدا کند؟".

امروز به خوبی آشکار است که در جریان یک عملیات پنهانی، امریکا سلاح و پول در اختیار ﺒﻌﺿﻰ گروهاﻯ اقلیت قومی غیرفارس قرار داده است. در جریان ملاقات اخیر امریکا و ایران در بغداد، نمایندگان جمهورﻯ اسلامی فهرستی از ماموریت هایی را ارائه دادند، که براﻯ خرابکارﻯ و جاسوسی در مرکز خلیج فارس، توسط ارتش چریکی سازمان مجاهدین خلق انجام شده است. سازمان مجاهدین خلق در دوران جنگ عراق و ایران در سال های 88-1980، به حمایت از صدام حسین رو آوردند و بدین طریق نیروی 3600 نفرﻯ خود را درعراق مستقر کردند. سرویس هاﻯ اطلاعاتی امریکا از هنگام اشغال عراق نیروﻯ نظامی مجاهدین را خلع سلاح کردند؛ اما آنها را در اردوگاه هایشان به حال خود ﮔﺬاشتند. هر چند که ارتش چریکی مجاهدین خلق در لیست سازمان هاﻯ تروریستی وزارت امور خارجه امریکا قرار دارد امریکائیان از اعضاﻯ آن براﻯ انجام یکسری ماموریت در ایران استفاده می کنند.

در زمان ملاقات میان امریکا و ایران در بغداد، مشاوران رهبر جمهورﻯ اسلامی ایران آیت الله علی خامنه اﻯ به من متذکر شدند که با پیشنهاد امریکا در خصوص انتقال اردوگاه هاﻯ مجاهدین به مراکش مخالفت کرده اند. تنها خواستی که تهران در پی آن است، ﻨﺎﺒﻮﺪﻯ کامل نیروهاﻯ شبه نظامی مجاهدین خلق می باشد و در حال حاضر می ﻜﻮﺸﺩ با اعمال نفوذ در چارچوب ملاقات هایی که صلیب سرخ میان اعضاﻯ مجاهدین خلق با خانواده هایشان در عراق سازمان میﺩﻫﺪ، استفاده کرده و کسانی را که خواهان بازگشت به ایران هستند ازعفو عمومی برخوردار سازند.

از بین بردن مجاهدین خلق می توانست مناسب ترین روش براﻯ نشان دادن حسن نیت امریکا براﻯ بهبود رابطه با ایران باشد٬ زیرا که مجاهدین خلق تنها گروه تبعیدﻯ است که داراﻯ نیروﻯ نظامی بوده و در ضمن خواهان سرنگونی جمهورﻯ اسلامی است. به علاوه این گروه براﻯ لابی امریکایی براﻯ "تغییر رژیم" بسیار عزیز و به آن نزدیک شده است. علیرضا جعفر زاده رئیس ویترین بیرونی مجاهدین خلق و شوراﻯ ملی مقاومت بطور دائم به کانال تلویزیونی "فوکس نیوز" دعوت می شود. او همان نقشی را بازﻯ می کند، که احمد چلبی در زمان آماده سازی حمله به عراق بازﻯ می کرد. او در کنگره و وسائل ارتباط جمعی امریکا کارزار بمباران هسته ای نطنز را پیش می برد.

ﺒﺮﺪﺍﺸﺖ غالبی، که بعد از یک هفته گفتگو با مسئولین سطوح بالاﻯ حکومت در تهران حاصل شد، نشان می دهد که کلید سیاست خارجی و دفاع جمهورﻯ اسلامی نه در دست احمدﻯ نژاد بلکه در دست آیت الله خامنه اﻯ و اعضاﻯ پراگماتیک شوراﻯ امنیت ملی هستند که ﺍﻤﻮﺮ آن را به عهده دارند.

یکی از موارد بسیار با اهمیت، موضوع سیاست هسته اﻯ حکومت اسلامی ایران است که می توان آن را به مرور زمان حل و فصل کرد. البته اگر آمریکا به این نتیجه برسد که جمهورﻯ اسلامی را به رسمیت بشناسد، باید خود را از دعواﻯ درونی ایرانی ها، میان تند روها و میانه روها کنار بکشد. اما جرج بوش خطاﻯ بسیار فاحشی مرتکب شد و آن اعلام رسمی تخصیص 75 میلیون دلار برای "آزادﻯ مردم ایران" بود. اعلام این موضع به تندروها در درون حکومت ایران اجازه دستگیرﻯ چهار شهروند ایرانی- امریکایی را داد. در ضمن تندروهاﻯ حکومت از هنگام تصمیمات و فشارهاﻯ اتخاذ شده مربوط به مسائل هسته اﻯ همچون تحریم هاﻯ سازمان ملل، مزاحمت براﻯ بانک های ایرانی و ارسال دو ناو هواپیمابر حامل تجهیزات هسته اﻯ در کناره آب هاﻯ ایران، تقویت شده اند.

نگاه تهران به وقایع افغانستان و عراق چگونه است؟ موثرترین اقداماتی که باید انتظار انجام آن را داشت این است که از ایران براﻯ تقسیم اطلاعات، شرکت دادن در تعلیم و تربیت نیروهاﻯ امنیتی و کمک به بازسازﻯ این کشورها استفاده کرد. رهبران جمهوری اسلامی اعلام کرده اند که می توانند به از بین بردن شبکه هاﻯ تروریستی سنی در عراق کمک رسانند. اگر روابط بین واشنگتن و تهران بهبود یابد، جمهورﻯ اسلامی می تواند از نفوذش براﻯ کاهش نقش ارتش چریکی شیعه استفاده کند. ایران می گوید که با رهبر تندروﻯ عراق، مقتدا صدر، توافق دارد. در ضمن اعلام تاریخی مشخص براﻯ ترک نیروهاﻯ نظامی امریکا از خاک عراق بسیار حائز اهمیت است. اعلام این موضوع می تواند تعصب ناسیونالیستی و میهن پرستانه شورشیان عراق را کاهش دهد.

علاﺀ الدین بروجردﻯ رئیس کمیسیون امور خارجه در مجلس افغانستان، آمادگی ایران را برای افزایش کمک هاﻯ اقتصادﻯ، گسترش عملیات علیه باندهاﻯ مواد مخدر و نیز همکارﻯ براﻯ مبارزه علیه طالبان در افغانستان اعلام کرد. البته موضوعی که در اینجا گفته نشده این است که اگر امریکا به عملیات پنهانی علیه ایران ادامه دهد، حکومت ایران هم می تواند براﻯ تلافی به طالبان کمک رساند.

آینده در بغداد و کابل ممکن است، حتی با وجود کمک ایران، بی دردسر نباشد. اما همکارﻯ واشنگتن و تهران اجازه می دهد که امیدوارﻯ بیشترﻯ براﻯ کاهش خسارات بوجود آید. حقیقت این است که بویژه با از بین رفتن رژیم صدام حسین قدرت در عراق از انحصار سنی ها خارج شد و، چنان که بایست پیش بینی می شد، شرایط برای روی کار آمدن رژیمی با اکثریت شیعه زیر نفوذ تهران فراهم گردید. در منطقه ژئوپولیتیک خلیج فارس بهبود روابط امریکایی ها – ایرانی ها ضرور شده است.

سایت ایران قلم بیست اوت 2007

خروج از نسخه موبایل