نامه محمود اسماعیل پور به برادرش احمد اسماعیل پور در آلبانی

با سلام داداش خوبم

احمد جان سالهای زیادی گذشته ولی من موفق به دیدار با تو نشدم و حتی صدایت را نشنیدم . چیزی که برایم بسیار مهم است اینکه چرا سازمان مجاهدین خلق اجازه دیدار به من و خانواده های دیگر را نمی دهد. ای کاش می شد از نزدیک با هم حرف می زدیم و من شرایط فعلی خانواده را تعریف می کردم. برایت می گفتم که شهرمان چقدر تغییر کرده ولی متاسفانه همانطور که می دانی اجازه تماس و یا دیدار به تو را نمی دهند و از این کار واهمه دارند. ولی بدان رابطه عاطفی و خونی هیچ وقت از بین رفتنی نیست .

برادر بهتر از جانم ای کاش وقت صرف کرده و گذشته را نقد می کردی. آیا به چیزی که برای تو اصول و پایه مبارزه برای پیروزی بود رسیدی؟ آیا اصلا سران سازمان به اصول اولیه اعتقاد دارند . من خیلی ناراحت شدم وقتی دیدم برای یک مشت جنایت کار آمریکایی و برای پرچم شان دست زده و شادی می کنی. آیا این همان اصول اولیه سازمان بود ؟

احمد جان برای هزاران بار تکرار می کنم من همیشه پیگیر کار رهایی تو هستم و روزی که تو آزاد بشی بهترین روز من خواهد بود. برای یک بار هم شده مانند دوستانت برای آینده خودت تصمیم بگیر و بدان زندگی آن که تو فکر می کنی نیست بلکه زندگی زیباست و باید این را درک کنی .

کسی که همیشه به انتظار دیدار با تو می ماند برادرت محمود

محمود اسماعیل پور برادر احمد اسماعیل پور گرفتار در سازمان مجاهدین در آلبانی

خروج از نسخه موبایل