دغدغه ها و انتظارات خانواده ها و جداشده ها از انجمن نجات آلبانی – قسمت چهارم

در گردهمایی اخیر اعضای انجمن نجات خوزستان شامل اعضای جدا شده از مجاهدین خلق و خانواده های اعضای گرفتار در فرقه، هر کدام نقطه نظراتی را درباره راه اندازی شعبه آلبانی انجمن نجات ارائه کردند. در قسمت قبل به سخنان آقایان کاظم پورخفاجیان و شنبه کلانتری پرداختیم.

امین زارع پسر عموی فریدون زارع

با عرض سلام خدمت دوستان و عرض تشکر از زحمات انجمن نجات خوزستان. حقیقتا مرحوم پدرم تا وقتی زنده بود خیلی برای نجات برادرش که عموی من می شود تلاش کرد. بارها به عراق و پشت سیاج کمپ اشرف رفت. متاسفانه چهار سال پیش عمرش را به شما داد. پدرم در روزهای آخر عمرش وقتی در بستر بیماری بود به من و برادرم سفارش کرد و گفت شما بعد از من برای نجات عمویتان تلاش کنید و با انجمن نجات خوزستان نهایت همکاری را داشته باشید و ما هم همین قول را به او دادیم و خدا رو شکر تاکنون هم هر کاری که لازم بوده در هماهنگی با انجمن نجات انجام دادیم تا شاید عمویمان آزاد شود. زمانی که عمویمان به جبهه جنگ رفت خیلی کوچک بودیم و به همین دلیل من چندان خاطره ای از او در ذهن ندارم ولی آنطور که مرحوم پدرم تعریف می کرد عمویمان فریدون برای دفاع از کشور به جبهه می رود که توسط مجاهدین خلق در حمله ای که به مرز داشتند اسیر می شود. ظاهرا او درهمان عملیات مجروح و بدلیل قطع نخاع از ناحیه کمر فلج می شود واز آن زمان تا کنون مجبور به نشستن روی ویلچر است.

یکبار در سال 82 بعد از سقوط صدام ظاهرا مرحوم پدرم موفق می شود به کمپ اشرف برود و با عمویم دیدار کند. آنطور که پدرم تعریف می کرد می گفت درچند روزی که نزد برادرم بودم مسئولین مجاهدین نفری را مامور کرده بودند تا مرتب نزد ما باشد، مبادا من روی او تاثیر بگذارم. می گفت یکبار در دقایقی که با برادرم تنها شدم وقتی برایش تعریف کردم که همه خانواده منتظر تو هستند و بیا برگردیم ایران اشک از گوشه چشمانش جاری شد و فقط گفت اینها نمی گذارند با تو بیایم .

بهرحال آنطور که مرحوم پدرم تعریف می کرد انجمن نجات درجهت نجات امثال عموی من در کنار خانواده ها تلاش کرده واین چند سال هم که خودم به عینه شاهد بودم که واقعا انجمن نجات و اعضای آن در ایران زحمات زیادی کشیدند. حال که شنیدم شعبه ای از انجمن نجات در آلبانی هم تاسیس شده خوشحال شدم و این کار بسیار خوب و واقعا بنظر من لازم بود اما باید این موضوع را بیان کنم که ما خانواده ها انتظار داریم که اعضای انجمن نجات در آلبانی در جهت کمک به رفع دغدغه خانواده ها تلاش کنند و انشاالله که همینطور هم هست. پیشنهاد من این است که اعضای انجمن نجات در آلبانی بتوانند با مسئولین دولت آن کشور دیدار و گفتگو کنند و آنها را متقاعد کنند که بگذارند ما خانواده ها به کشورشان سفر کنیم/ من شخصا حاضرم هزینه ها هر چقدر باشد پرداخت کنم و بروم آلبانی. به هرحال برای اعضای انجمن نجات در آلبانی آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم با تلاش جمعی خانواده ها، انجمن نجات در ایران و در آلبانی هرچه زودتر تمامی کسانی که در کمپ مجاهدین خلق گرفتار هستند آزاد شوند .

علی سرخیان

من بعنوان فردی که نزدیک به 14 سال از بهترین روزهای عمرم را در مناسبات فرقه ای مجاهدین خلق در حقیقت تلف کرد و بعد از آزادی از بند اسارت این تشکیلات جهنمی وبازگشت به کانون خانواده طی این سالها در کنار و همراه خانواده ها وانجمن نجات خوزستان بوده ام به سهم خودم تاسیس انجمن نجات در کشور آلبانی را به دست اندرکاران و اعضای این انجمن تبریک عرض می کنم. از آنجاییکه اعضای این انجمن را دوستان سابق خودم تشکیل می دهند و خودشان بدلیل حضور سالها در مجاهدین خلق وعدم امکان تماس با خانواده هایشان، دغدغه ها و احساس خانواده ها را درک می کنند و از طرف دیگر بخوبی با ترفندها و شیوه های فریب سران این تشکیلات آشنایی کامل دارند خیلی به موفقیت و قدرت تاثیر گذاری آنها ایمان دارم.

آنها همچنین بدلیل اینکه از نزدیک با مردم آلبانی وفضای اجتماعی این کشور ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده اند بخوبی می توانند صدای رسای خانواده ها در میان مردم این کشور باشند و ماهیت واقعی این فرقه بدنام را برای مردم و افکار عمومی آلبانی روشن کنند. نکته ای که بنظرم خیلی مهم می رسد این است که خانواده ها از آنها بدلیل تجارب و حضور فیزیکی شان در کشور آلبانی خیلی انتظار دارند، چون خود خانواده ها در حال حاضر به کشور آلبانی دسترسی ندارند. توقع از اعضای انجمن نجات آلبانی این است که با همبستگی واتحاد خود و تلاش حداکثری شرایطی فراهم آورند تا هر چه زودتر خانواده ها بتوانند در آلبانی حضور پیدا کنند و عزیزان خود را ببینند.

اعضای جداشده در آلبانی طی این سالها زحمات زیادی را متحمل شده اند و از طرف دیگر بدلیل توطئه های مسئولین مجاهدین خلق تعدادی از آنها توسط پلیس آلبانی دستگیر و تعدادی از آنها به زندان افتادند. اینها می تواند تجارب گرانقدری برای آنها باشد. آنها با احساس مسئولیت و هوشیاری می بایست دسیسه های سران مجاهدین خلق را در نطفه خفه کنند و شرایط خود را نزد مردم آلبانی هرچه بیشتر تثبیت نمایند. اعضای انجمن نجات آلبانی باید بدانند که از حمایت خانواده های اعضا در ایران برخوردار هستند وخانواده ها در هر شرایطی در کنارشان هستند همانطور که تا کنون و طی این سالها در کنار انجمن نجات داخل کشور بودند. من ضمن تبریک مجدد به اعضای این انجمن امیدوارم هرچه سریع تر با تلاش ها و فعالیت های خود شرایطی در کشور آلبانی فراهم سازند که خانواده های چشم انتظار بعد از سالها تحمل رنج وفراق عزیزانشان بتوانند با حضور در کشور آلبانی با عزیزان خود دیدار داشته باشند. انشاالله

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا