مجاهدین خلق؛ معامله با خون مردم

به بهانه برگزاری دادگاه مجاهدین خلق

مسائلی مانند لزوم استفاده از زنان برای پوشش خانه‌های تیمی و همچنین رقابت با سازمان چریک‌های فدایی خلق سبب شد تا رویکرد سازمان نسبت به زنان تغییر کرده و درصدد جذب آنها برآید. همین مسئله سبب شد زنانی به امید شرکت در مبارزه وارد این سازمان شوند.

جلسه اول دادگاه اعضای گروه مجاهدین خلق  روز گذشته برگزار شد که در این جلسه نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست و اتهامات چهار نفر از متهمان این دادگاه پرداخت. این دادگاه مجموعا ۱۰۵ متهم دارد. به همین بهانه مروری داریم بر جنایت‌های مجاهدین خلق.

دهه ۶۰، روزگاری با ماجراهای عجیب و غریب بود. از یک طرف صدام ماشین جنگی خود را روانه مرزهای ایران کرده بود و از منظری دیگر اعضای سازمان مجاهدین خلق یا همان گروه تروریستی منافقین با ترورهای متعددشان در داخل کشور خون بازی می‌کردند. همچنین برکناری بنی‌صدر و جو ملتهب دانشگاه‌ها و مطالبات گروه‌ها عاملی شده بودند تا تن و روان وطن زخم‌های زیادی بردارد.

محمد حنیف‌نژاد، سعیدمحسن و اصغر بدیع‌زادگان در سال ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین خلق را تأسیس کردند. نام این سازمان در ابتدا “نهضت مجاهدین خلق” بود. سازمان مجاهدین خلق تا پیش از سال ۱۳۵۰ به‌عنوان تشکیلاتی که بیشتر اعضای آن مرد بودند، شناخته می‌شد. در آن زمان اعضای اولیه سازمان نظر منفی به ازدواج و تشکیل خانواده داشتند و همین مسئله سبب محدودیت بیشتر ورود زنان به این سازمان شده بود.

با این‌حال بعد از ۱۳۵۰ مسائلی مانند لزوم استفاده از زنان برای پوشش خانه‌های تیمی و همچنین رقابت با سازمان چریک‌های فدایی خلق سبب شد تا رویکرد سازمان نسبت به زنان تغییر کرده و درصدد جذب آنها برآید. همین مسئله سبب شد زنانی به امید شرکت در مبارزه وارد این سازمان شوند.

این سازمان در سال ۱۳۴۸ گروه زنان را تشکیل داد که منصور بازرگان مسئول آن بود. با طرحی که در مرکزیت به تصویب رسید، قرار شد در چارچوب ازدواج بستگان نزدیک کادرها و اعضای سازمان، حضور زنان در تشکیلات توجیه داشته باشد. با این‌حال زنان جذب‌ شده بعد از چندی در عمل دیدند که درون گروه مجاهدین و روابط حاکم بر آن بسیار متفاوت از تصوراتشان قبل از ورود به این سازمان است. این تغییر رویکرد سبب ساز بروز جنایت‌ها و تبعیض‌های بسیاری علیه زنان شد.

برخورد با گرو‌ه های تروریستی در دهه ۶۰ یکی از اقدامات مهم نیروهای امنیتی در حفظ و ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران بود. در این میان گروه مجاهدین خلق با اعمال تروریستی خود دست به کشتار مردم زدند. برخی از جوانان فریب‌خورده که با تبلیغات جذب سازمان شده بودند با توبه‌نامه از زندان آزاد می‌شدند. یکی از این نمونه‌ها را می‌توان در آزادی‌های بی‌حساب و کتاب مجاهدین خلق توسط هیئت‌های عفو دانست که مجاهدین در بسیاری از موارد با توبه‌های نمایشی آزاد شده و دوباره به مجاهدین خلق می‌پیوستند.

سازمان مجاهدین خلق در تجاوز نظامی خود به ایران به‌ طور جدی دچار عدم شناخت وضعیت و شرایط بودند. رهبری گروه به‌ طور مشخص در فهم خود از شهروندان ایرانی و تمایلات آنها دچار اشتباه ویرانگری شده بود، همچنان که در شناخت وزن خود و گروهش دچار آشفتگی ذهنی شده بود. ایرانی‌ها دو نکته را در آن بازه زمانی از یاد نبرده بودند و رجوی از شناخت و درک صحیح آنها غافل بود؛ اولی ترورهای گسترده این گروه در دهه ۶۰ علیه شهروندان و مقامات ایرانی بود که فضای رعب و وحشت فوق‌العاده‌ای را در شهرهای مختلف ایران به‌وجود آورده و دومی نفرت مردم ایران از صدام دیکتاتور متجاوز عراق بود که جنگی طولانی و پرخسارت را متحمل مردم ایران کرده بود.

شاید برای خیلی‌ها این تصور وجود داشته باشند که دایره ظلم و ستم، خیانت، خشونت و آدم‌کشی مجاهدین خلق نسبت به هم‌وطنان خود در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و مشخصاً اوایل دهه ۶۰، به کشت و کشتار، ناامنی، آشوب و… در محدوده شهرها و کوچه‌های این مرزوبوم اسلامی منتهی می‌شد، اما در همان سال‌ها و در جبهه‌های جنگ، بودند مجاهدین خلقی که با دستور رؤسای سازمان خبیث خود به خدمت ارتش بعثی صدام درآمده و بعضاً هم‌وطنان رزمنده خود را به شکل ناجوانمردانه که جزء مرام این سازمان تروریستی است، به شهادت می‌رساندند.

امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی با اشاره به تبریک صدام به مسعود رجوی سرکرده گروه مجاهدین خلق روایت می‌کند: بر اساس نامه‌ای که از سازمان استخبارات (سازمان اطلاعات) عراق به دست ما رسیده است، یک روز بعد از شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، صدام در تماس تلفنی، از مسعود رجوی خائن تشکر کرد و با خوشحالی به او تبریک گفت که توانسته است این افسر ایرانی را ترور کند. در آن نامه به نقل از صدام آمده است که پرونده این افسر ایرانی تا امروز روی میز من باز بود و امروز با ترور او آن را بستیم. شاید مفهوم حرف‌های صدام این باشد که این افسر ایرانی، همه آرزوهای من را بر باد داد و نقشه‌های مرا نقش بر آب کرد. او حتی در یکی از جلسه‌های ستاد ارتش عراق گفته بود: “باید از فرماندهان جوان و جسوری مانند صیاد شیرازی در هر جنگی ترسید.”

این اظهارات صدام نشان داد که با وجود گذشت سال‌ها پس از جنگ تحمیلی، دشمن کینه‌جو همچنان دنبال صیاد بود تا انتقام خود را از او بگیرد. اقدام دشمنان در ترور شهید صیاد شیرازی نشان می‌دهد که او توانسته بود در طول دفاع مقدس ضربات سهمگینی بر پیکر ارتش بعث عراق و استکبار جهانی وارد کند. صیاد در کنار همه ویژگی‌های معنوی‌اش دارای یک نبوغ و دانش نظامی فوق‌العاده بود که باعث می‌شد در صحنه کارزار بتواند اقدامات نظامی را به خوبی طراحی و فرماندهان و نیرو ها را سازماندهی کند.

مجاهدین خلق از حمایت آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان برخوردارند و محاکمه آنها فرصتی برای بازخوانی پرونده‌های جنایات و اقدامات تروریستی مجاهدین خلق را فراهم می‌کند. این محاکمه به افکار عمومی داخل و خارج کشور یادآوری می‌کند که ایران بزرگ‌ترین قربانی تروریسم است و نقض حقوق بشر در ایران نه توسط حکومت بلکه توسط یک گروه تروریستی رخ داده است. دنیا باید بفهمد حقوق بشر چگونه در ایران با ترور ۱۷ هزار نفر از مردم عادی نقض شده است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا