ازدواج های اجباری به دستور شخص رجوی
نوشته اخیر آذر وطن پرست که در سایت نجات منتشر شد، حاوی نکاتی است که واقعا دردناک است و دریدگی رجوی را به نمایش می گذارد. این نوشته مرا به یاد دوران بعد از عملیات دروغ جاویدان رجوی انداخت. بعد از عملیات در پادگان اشرف فضای خیلی بدی حاکم بود. بخصوص در رده فرماندهان. یک سری […]
برای برادرم رضا بلالی در کمپ آلبانی
رضا جان سلام صحبتهای شما را گوش کردم و خود شما را در تلویزیون دیدم. زمان چه زود می گذرد. انگار که همین دیروز پیش ما بودی. چقدر چهره ات عوض شده. در صحبتهایت گفتی آن زمان من درجه دار وظیفه بودم ای کاش همان موقع در ارتش می ماندی و برای خودت کاره ای […]
بعد از هر پیام رجوی عده ای از تشکیلات جدا می شدند
بعد از سرنگونی صدام و مستقر شدن آمریکایی ها در پادگان اشرف رجوی برای روحیه دادن به ما و حفظ نیرو در پادگان اشرف ما را به پیامهای پوشالی خود بسته بود. چپ و راست پیام می داد. هر موقع پیام می داد دو الی سه نفر اقدام به فرار می کردند. محل نشست ما […]
نامه عزیز الله رستمی به برادرش داریوش رستمی در کمپ آلبانی
داریوش سلام، سلامی به لطافت و مهربانی های دوران کودکی، یادش بخیر چه زود گذشت. خیلی سریع تر از آن چه فکرش را بکنیم! در کمپ مجاهدین چکار می کنی و در چه حالی؟ امیدوارم در کمپ سالم باشی. چندین سال است شما را ندیدم نمی دانم چهره ات چه شکلی شده. چندین نامه برای […]
گفتگوی مسئول انجمن نجات اراک با پدر شکوه قاسمی
فواد بصری: سلام آقای قاسمی احوال شما؟ امیدوارم تندرست و سالم باشید. آقای قاسمی: سلام خسته نباشید با زحمت های ما، در خدمتیم. فواد بصری: آقای قاسمی چه اتفاقی افتاد که دختر شما شکوه به سمت سازمان مجاهدین خلق رفت؟ قاسمی: وقتی خبر به من رسید شکوه جذب سازمان شده کمرم شکست. مانده بودم چکار […]
نامه حسین رضایی به برادرش حسن رضایی در کمپ آلبانی
برادرم حسن سلام امیدوارم که حال شما خوب باشد و تندرست و سلامت باشید. خبری از شما نیست! یادم می آید قبلا تماسی با خانواده خود می گرفتی اما مدت زمان زیادی می گذرد که تماسی با خانواده خود نگرفتی. این موضوع همه خانواده را نگران کرده است چرا که اطلاعی از وضعیت جسمیت نداریم […]
نامه محمد سلامی به برادرش رضا سلامی در کمپ آلبانی مجاهدین
برادرم رضا سلام. خوبی؟ یادی از برادرت نمی کنی. حرفهای زیادی دارم، حرفهایی از جنس غربت و دوری. کلاً ما را فراموش کردی. چندین سال در عراق بودی و الان هم در کشور آلبانی. آلبانی چه خبر؟ در کمپ چکار می کنی. نمی دانم به لحاظ جسمی مشکل داری یا خیر. چشم را بستیم و […]
دیدار برادر مصطفی فروغی با مسئول انجمن نجات اراک
روز چهارشنبه 28 آبان ماه 1404، آقای محمد رضا فروغی برادر مصطفی فروغی از اعضای گرفتار در کمپ آلبانی مجاهدین خلق با حضور در دفتر انجمن نجات استان مرکزی با مسئول این انجمن دیدار و گفتگو کرد. فؤاد بصری؛ مسئول انجمن نجات اراک ضمن خوش آمدگویی به آقای فروغی، قدری درباره وضعیت کنونی سازمان مجاهدین […]
دیدار اعضای انجمن نجات با خانواده عباس گل ریزان اسیر در کمپ آلبانی
در تاریخ 25 آبانماه 1404 اعضای انجمن نجات استان مرکزی، با مدیریت فواد بصری با خانواده عباس گل ریزان در روستای ساروق (اراک) دیدار و گفتگو کردند. عباس گل ریزان در زمان جنگ در جبهه توسط تشکیلات مجاهدین اسیر می شود و با فریب و شستشوی مغزی او را به پادگان اشرف منتقل می کنند. […]
گفتگوی مسئول انجمن نجات اراک با پدر عباس گل ریزان
گفتگوی کوتاهی داریم با آقای ولی ا… گل ریزان؛ پدر عباس گل ریزان که هم اکنون در کمپ آلبانی مجاهدین خلق و در انزوای کامل به سر می برد. عباس گل ریزان دوران جنگ میان ایران و عراق برای انجام خدمت سربازی به جبهه اعزام می شود. او در حالیکه مشغول دفاع از میهن و […]
نامه فاطمه گل ریزان به برادرش عباس گل ریزان در کمپ آلبانی
عباس برادرم سلام ای کاش می توانستم گذشته را برگردانم برادر عزیزم. ای کاش می توانستیم دوباره خاطرات با هم بودن در گذشته را با هم زنده کنیم. افسوس که پیش ما نیستی و حسرت دیدن شما را دارم. همیشه به خودم می گویم نگران نباش عباس بر می گردد و مثل گذشته در کنار […]
پول توجیبی رجوی به نیروها
در مقر موزرمی طبق معمول مشغول بیگاری بودم سری به آشپزخانه مقر زدم. تمام نفرات آشپزخانه درگیر آماده سازی شام بودند. از یک نفر سئوال کردم خبری شده در جواب گفت خودمان هم نمی دانیم. از مسئول آشپزخانه سئوال کردم در جواب گفت شب خودت می فهمی. ذهنم درگیر این موضوع شده بود. رفتم سالن […]