نامه خانواده علیپور به اسیر در بندشان

از: خانواده علیپور (گیلان – آستانه اشرفیه)
به: ایرج علیپور بنام خدا
برادرعزیزم سلام
سالیان دوری شما ما را بسیار نگران کرده وهمواره چشم به انتظار دیدار شما هستیم.
ایرج جان، همینطورکه گفتم باقرخیلی خیلی سلام دارد الان اوهم خانه خریده وهم ازدواج کرده وآ نقدر دوست دارد که توهم هرچه زودتربه وطن برگردی و به زندگی خودت ادامه بدهی. اومیگوید برای ایرج خیلی حرفها دارم ولی میگذارم بعد از اینکه بیاید. برای اینکه تو مطمئن شوی، وی با ما عکس یادگاری گرفت وعکس راهم برای شما فرستادم.ایرج جان مهربانم. ما یک آرزو بیشترنداریم آنهم دیدن شما وبوسیدن صورت ماه شما را و این دورنسیت بخصوص بعد از آمدن دوست مهربانت باقرما بیشتر و بیشترامیدوار شدیم و دیگر تردید نداریم که شما را به آغوش خواهیم کشید.
ایرج جان، همینطورکه گفتم باقرخیلی خیلی سلام دارد الان اوهم خانه خریده وهم ازدواج کرده وآ نقدر دوست دارد که توهم هرچه زودتربه وطن برگردی و به زندگی خودت ادامه بدهی
اومیگوید برای ایرج خیلی حرفها دارم ولی میگذارم بعد از اینکه بیاید. برای اینکه تو مطمئن شوی، وی با ما عکس یادگاری گرفت وعکس راهم برای شما فرستادم. وی میگفت بیا بیرون وبه محض اینکه بغداد رفتی تماس بگیر تا ما به تو بگوییم چگونه بیایی. همگی مشتاق دیدار توهستیم. ازخواهران مهربانت تا آقا مجید گل ویا برادروخواهرزاده هایت.
پس دیداردرایران. بخصوص درخود محل. انشاء الله که هرچه زودترروی ماه تو را ببوسیم. ما منتظرهسیتم. رضا هم بزرگ شده وازدواج کرده وآرزوی دیدارت را دارد. آن دکان کوچک که جلوی خانه مان بود که توآنجا باقلافروشی میکردی هنوزهم هست یادگاری ما همه اهل خانواده هست. اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد ما همه پذیرای توهستیم تا آخرین لحظه دیدار و عکسی که با باقردوست صمیمیت گرفتم برایت فرستادم من و خواهرت صغرا دیگر عرضی نداریم فقط منتظرشما هستیم.
ایران – آستانه اشرفیه – روستای سیاهکوچه
میتوانی با این شماره تلفن با خانواده ات تماس بگیری
09119864865
01424230624 احمد علیپور

خروج از نسخه موبایل