خاطرات منصور تنهائی – قسمت هفدهم

نقض سیستماتیک حقوق بشر،اختناق، شکنجه وکشتار افراد در قرارگاه اشرف
شکنجه جداشدگان ، انتقال به قلعه و ضرب و شتم افراد _ بخش دوم

در ماجرای طلاق های اجباری یا به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک تعدادی از افراد و نیروها که با موضوع طلاق دادن همسران خود و متلاشی شدن کانون خانواده هایشان سخت مخالف بودند و زیر بار تحلیل های بیمارگونه رجوی نمی رفتند ، خواهان خروج از تشکیلات و قرارگاههای عراق در سازمان شدند. آنها پاسپورت نداشتند و به این خاطر امکان خروج و یا فرار از قرارگاههای سازمان در عراق را نداشتند. مسئولین سازمان نه تنها به خواسته منطقی این افراد تن ندادند ، بر خلاف انتظارشان آنها را به مکانی که به قلعه معروف بود ، بردند ( قلعه ابتدا پادگان عراقی ها و مخروبه ای بیش نبود. سپس در اشرف مقر لشکر هفت بود و بعد از آن برای افراد مسئله دار در نظر گرفته شد ، افراد مسئله دار و خواهان خروج از اشرف را به قلعه منتقل می کردند و بنا به نظر مسئولین سازمان آنان را یک سال تا دوسال در حالتی ایزوله نگاه می داشتند ) ، و از آنها تعهد گرفتند وقتی از سازمان جدا شدند و به خارج از عراق رفتند بر علیه سازمان حرفی نزنند. خیلی ها تحت فشار و برای رهایی از ایزوله شدن برگ های تعهد را امضاء کردند به مابقی افراد که تعهد نامه ها را امضاء نکرده بودند ، هر روز به اصطلاح گیر می دادند و به بهانه ای در جاهای خلوت آنها را کتک می زدند و یا به اتاقی برده و چشم هایشان را می بستند و با مشت و لگد به جانشان می افتادند. البته بدترین و بیشترین تهدید مسئولین سازمان نسبت به افراد خواهران خروج و مستقر در قلعه این بود که می گفتند : شما را تحویل ابوغریب می دهیم تا دولت عراق در مورد شما تصمیم بگیرد مسئولین عراقی قطعا شما را به اسم جاسوس اعدام می کنند و یا اگر به شما تخفیف دهند سالها در زندان ابوغریب خواهید بود.
نمونه شکنجه و قتل جداشدگان
فردی به اسم قربانعلی ترابی اهل مازندران از کادرهای قدیمی تقاضای جدایی و خروج داده بود. او قصد داشت به همراه همسرش که در اشرف بود به خارج از عراق برود. ولی مسئولین سازمان مانع از رفتن آنها می شوند. سپس او و تعداد دیگری را در سال 73 به قلعه منتقل می کنند و پس از ماهها که او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند در نهایت تحت شکنجه جان می دهد. یا فردی به اسم پرویز احمدی که اهل کرمانشاه بود به جرم قصد جدایی از سازمان ، بشدت تحت شکنجه قرار می گیرد و کشته می شود.
افرادی که توسط شکنجه گران بیرحم سازمان کشته شدند
تعداد زیادی در قرارگاههای سازمان به خصوص در اشرف به خاطر تقاضای جدایی از سازمان و یا خروج از قرارگاه اشرف ، ابتدا زندانی و سپس مدتها تحت بازجویی ضد انسانی قرار گرفتند و سپس در زیر شکنجه کشته شدند. عادل ، نریمان و نعمت اولیایی از شکنجه گران مشهور سازمان هستند که در شکنجه و کشتار نیروهای مستقر در قرارگاه اشرف دست داشتند. اسامی تعدادی از افراد معترض و خواهان خروج از قرارگاه اشرف که در زیر شکنجه بازجوهای سازمان مجاهدین جان دادند ، بدین قرار است :
1- قربانعلی ترابی اهل مازندران 2- پرویز احمدی اهل کرمانشاه 3- نسرین احمدی اهل کرمانشاه 4- فرزاد سیفی اهل مازندران 5- معصومه اهل تهران 6- خلیل بزرگمهر اهل کرمانشاه.
همکاری با رژیم منفور و تبهکار صدام
رهبران سازمان در زمان جنگ ایران و عراق اطلاعات نظامی و غیر نظامی مربوط به ایران را جمع آوری کرده و به نیروهای اطلاعاتی عراق می دادند یعنی نقش ستون پنجم را بازی کردند. سازمان از طریق شناسایی مرزها و نیز با استفاده از رابطین داخلی خود در ایران اطلاعات خواسته شده از سوی افسران اطلاعاتی عراق را جمع آوری می کرد و به آنها می داد. من گاهی به طور اتفاقی در جریان صحبت های مسئولین سازمان در اشرف قرار می گرفتم که خودشان اعتراف می کردند چگونه اطلاعات را جمع آوری می کنند.
بعدها وقتی در جریان جنگ ایران و عراق اسیر می گرفتند جهت خوش خدمتی اسرای ایرانی را به عراقی ها تحویل می دادند. حتی در جنگ کویت نیروهای سازمان با زرهی ها در مرز خسروی و قصر شیرین تجمع کردند و سعی داشتند از پیشروی پیشمرگان کرد جلوگیری کنند و با آنها در ( کلار و طوبس ) درگیر شدند. در رابطه با این موضوع عزت ابراهیم که آن موقع نائب رئیس جمهور بود از آنها تقدیر کرد و گفت : اگر مجاهدین نبودند کردها به سمت بغداد سرازیر می شدند و حکومت صدام را سرنگون می کردند. دولت عراق به دلیل خوش خدمتی و مزدوری تمام عیار رهبران سازمان ، به آنها زرهی ، خودرو و پول می داد و آنها را به سلاح های سبک و سنگین تجهیز می کرد.
در سال 91 طی جنگ اول عراق و امریکا سازمان نیروهای مستقر در شمال عراق و نیز افراد خود در قرارگاه اشرف را به جنوب فرستاد تا مردم شورشی شیعه را سرکوب کنند و سه تن از فرماندهان مهم خود را طی عملیات سرکوبگرانه از دست داد. نیروهای سازمان در جنگ کویت در شمال عراق ( مناطق کردنشین ) و در شهرهای کلار و کفری و… با پیشمرگان کرد درگیر شدند که حدود 40 نفر کشته دادند. رهبران سازمان در توجیه این عملیات ضد مردمی و سرکوبگرانه به دروغ گفتند : کردها می خواستند به ما حمله کنند و ما از خودمان دفاع کردیم.
ادامه داره…
تنظیم از آرش رضایی

خروج از نسخه موبایل