خیانت چیست؟ خائن کیست؟

فرار روزافزون اعضا از بند اسارت فرقه تروریستی رجوی و تاثیرشگفت انگیز افشاگریهای آنها بر نیروهای تحت اسارت لیبرتی که از هتل مهاجر محل استقرار موقت اسیران رها شده صورت می گیرد سرکردگان این فرقه بدنام را برآن داشت که بار دیگر در بیانیه ای تحت عنوان "هتل مهاجر پایگاه وزارت اطلاعات" برعلیه اعضای جداشده دست به لجن پراکنی بزند.عبرت روزگار را بنگرید گروهی که درخیانت – جاسوسی – خودفروشی وجنایت و در یک کلام مزدوری برای دشمن،گوی سبقت را از تمامی سفلگان و فرومایگان تاریخ ربوده،چگونه برای جعل واقعیات تاکتیک فرار به جلو را اتخاذ می کند واقعیت اینست که لجن پراکنی های این فرقه که عمق سوزش آنها را از روشنگری عناصر جداشده نشان میدهد با هدف ارعاب و ایجاد فضای ترس و وحشت در میان نیروهای تحت اسارت در کمپ لیبرتی صورت می گیرد و مصرف داخلی دارد.
اصولا فرقه ها صرف نظر از ویژگیهای متفاوت مذهبی – نژادی مرزهای غیرقابل عبورترسیم کرده اعضایشان را به طرق مختلف کنترل نموده وبه کسانی که فرقه را ترک کرده تحت عنوان بریده – مزدور و خائن حمله می کنند تا بدینوسیله یک دیوار بی اعتمادی و ترس درمیان باقیمانده نیروهای تحت کنترلشان ایجاد کنند.فرقه تروریستی رجوی بدلیل بن بست مرگبارسیاسی و تشکیلاتی که در آن گرفتار شده برای فرار از پاسخگویی و مقابله با موج فزاینده ریزش و جدایی نیروها سعی دارد که واقعیتهای جهان آزاد را مخدوش جلوه دهد و با ترسیم یک فضای ترس و دلهره مانع از جدایی دیگر نیروها شود واقعیت غیرقابل انکار، اینست که مصاحبه های اخیر نیروهای جدا شده در هتل مهاجر با رسانه های جمعی و روشنگریهای آنها ماهیت این فرقه را بدجوری در انظارعمومی زیرسئوال برده است .ازطرف دیگروجود هتل مهاجر درعراق همواره یک نقطه امید برای دیگر اعضای تحت اسارت و عامل انگیزش جهت فرارآنهاست. به دنبال سقوط رژیم دیکتاتوری صدام و جدایی و فرار نیروها فرماندهان نظامی امریکا به ناگزیر محلی را به عنوان کمپ موقت جهت استقرار نیروهای جداشده در نظرگرفتند.سرکردگان فرقه رجوی برای جلوگیری ازافزایش جدایی نیروها دست به دروغهای عجیب وغریبی زدند تا با ایجاد ترس و وحشت میان نیروها مانع از فرار یا جدایی نیروها و رفتن آنها به تیف شوند. مثلا شایعه میکردند که نیروها درآنجا مورد تجاوزجنسی توسط سربازان امریکایی قرارمی گیرند!! ویا روزانه تعدادی کشته می شوند واجساد شبانه به پشت سیاج های تیف انداخته می شوند!! به دروغ شایعه میکردند که نیروهای وزارت اطلاعات درکمپ نفوذ کرده اند!!
ولی علیرغم تمامی این تقلاهای مذبوحانه بیش از500 نفربه تیف وارد شدند ودرآنجا ماهیت دروغهای سران فرقه برایشان آشکارشد. سرکردگان فرقه که عملا دیدند دروغهای آنها کوچکترین تاثیری برجدایی اعضای جان به لب رسیده ندارد سرانجام با یک غلط گویی غلیظ  و کنار گذاشتن تمام شعر و شعارهای ضد امپریالیستی برای حفظ موجودیت تشکیلات جهنمی شان چهارنعل به زیرقبای عموسام خزیدند وزنان بزک کرده شورای رهبری را با توله سگ هایی دربغل به جشن آشتی با ارباب جدید به محل استقرارفرماندهان نظامی امریکایی فرستادند.البته به زعم رجویها این کارجاسوسی،شیطان سازی وخودفروشی نبود! آن شبهایی که ناموسهای ایدئولوژیک مسعود ومریم با فرماندهان نظامی امریکایی جورج،تونی،مایکل والیوربه افتخار بسته شدن تیف وخلاص شدن ازکابوس اضمحلال و فروپاشی تشکیلات جام هایی را به هم زده و خنده مستانه سر می دادند،خیانت محسوب نمی شد؟!
براستی وقتی که درسالهای 72 به بعد صدها نفرازهمین اعضا که برای شما (رجوی) ازتمامی عواطف واحساسات  وعشق به خانواده، زندگی،موقعیت اجتماعی خود گذشته وطی قریب به بیست سال حتی یک تماس تلفنی با  خانواده را برخود  حرام کردند را فقط به جرم درخواست جدایی از فرقه شما و بازگشت به زندگی،به زندانهای مخوف ضداطلاعات صدام دربغداد می فرستادی تا درآنجا به چهارمیخ کشیده شوند وماهها رنگ روشنایی وآفتاب را نبینند،خیانت وهمدستی با دشمن محسوب نمی شد؟؟
راستی اسارت دهها نفردرزندان مخوف ابوغریب چی؟
شکنجه گاهی که صرف ایرانی بودن جرم بود ودست وپایت با لوله های آهنین فقط به همین جرم شکسته می شد.نقیب احمد،رائد علی، نقیب حسین، رائد علی حیدر،عقید یاسین،این جلادان صدام که درزندان ابوغریب با توجیه های شما وبرای درهم شکستن مقاومت اعضای نگون بخت و راضی کردن آنها به بازگشت به اشرف تمامی تئوریهای شکنجه را روی آنها پیاده می کردند مزدورنبودند؟؟ بی انصاف قدری انصاف داشته باشید هتل مهاجراخ اخ ولی زندانهای ابوغریب و زندانهای استخبارات به به؟؟ شما آنروز با استفاده از پیچیده ترین شیوه های مجاب سازی، ترور و وحشت اعضای ناراضی وخواهان جدایی را به جلادان صدام می سپردی تا بقیه اعضای فکرجدایی به سرشان نزند وبعد خودت درنشستهای طعمه و با افتخار ازشیوه های شکنجه افسران استخبارات سخن می گفتی و به اعضا سیاست مشت آهنین نشان می د ادی که درصورت جدایی با شکنجه گران زندان ابوغریب سروکاردارند. پس بمانید! عجب عجب!! بازی زمانه را بنگر!
آنروز نیروها را از زندان ابوغریب وشکنجه گاه های استخبارات دربغداد می ترساندی وامروزازهتل مهاجر!! اگرچه قیاس مع الفارق است ولی ایکاش شکنجه گاه های ابوغریب واستخبارات تو، یک هزارم امکانات هتل مهاجر را داشتند.ایکاش درزندان ابوغریب،اینترنت،تلفن و ماهواره و موبایل دراختیار نیروهای جداشده قرارمی گرفت تا بتوانند بعد از سالیان زندگی درغاراشرف و بی خبری ازدنیای متمدن، تماسی با خانواده ها یشان بگیرند.ایکاش زندان فضیلیه درزمان صدام هم این امکان را مهیا می کرد که اعضا بتوانند با نمایندگان دبیرکل و رسانه گروهی دیدار و مصاحبه کنند، ایکاش یک ذره شرم وحیا داشتی که می دانم نداری.چراکه شرم یک احساس انقلابی وانسانی است وشما اینقدربی شرم وحیا هستید که درجریان نشست های طعمه و در حالیکه نیروهایت به قول خودت لباس عزت وشرف!! ارتش آزادیبخش را به تن داشتند!! با استفاده ازپیچیده ترین شیوه های الصاق ذهنی وشستشوی مغزی وادارشان می کردی که پروژه ریل شکنجه گرشدن را طی کنند  وعملا درجمع صدها نفر بگویند که اگر از فرقه تو جدا شوند شکنجه گر و تیرخلاص زن می شوند آنها را در یک مسافرت خیالی به آن سوی مرز می فرستادی و بعد ازاینکه اعتراف می کردن که مزدور و شکنجه گرشده اند آنوقت اهرم انقلاب مریم را دستش می دادی واو را مجددا به این سوی مرز می آوردی و لباس مجاهد مریمی برتن او می کردی!! آن روزها ما به مثابه یک مترسک دردست تو بودیم ونمی دانستیم که با اذهان ما چه میکنی و مانیپولاسیون ذهنی یعنی چه؟ آن روزها نمی دانستیم که با پیچیده ترین شیوه های مجاب سازی ذهن وایجاد ترس و وحشت می خواستی دراذهان ما چنین القا کنی که هیچ راهی به جزماندن وپوسیدن دراشرف وپذیرش مناسبات فرقه ای را ندارید؟!
راستی با فتح اله فتحی درنشستهای طعمه چه کردید؟ یادتان هست که او را که بعد از چندماه اززندان مخوف ابوغریب به نشست کشاندی تا به هزاران نفرازاعضا نشان دهی که عواقب مخالفت با تو وجدایی ازفرقه ات چیست؟! یادت هست فتح اله درآن نشست گفت ؛ درزندان ابوغریب بلاهایی سرم آوردند که صدها بار ترجیح دادم فشارهای داخل فرقه تو را تحمل کنم؟ یادت هست جز پوست و استخوان ازاو باقی نمانده بود؟ درجواب او چه گفتی؟ قهقه مستانه ای که آن روزها فکرمی کردی ازموضع قدرت نمایی است دست به کلت اهدایی صدام کشیدی وگفتی،تازه ما سفارش تو را به دوستان (شکنجه گران صدام) کرده بودیم! وبعد رو به جمعیت که با بهت وحیرت به سخنان فتح اله فتحی گوش می دادند گفتی، این سرنوشت هرکسی است که بخواهد ازسازمان جدا شود.دربیرون ازسازمان خبری اززندگی معمولی نیست وهرکس که برود معتاد، فاسد الاخلاق،مزدور و شکنجه گر می شود فتح اله فتحی آن روز وسیله ای برای ایجاد ترس و وحشت در ما بود واین چنین با استفاده ازاین شیوه ها اعضا را برای سالیان به بند کشیدی ولی زمان گذشت و دست حق و اراده حاکم برهستی یعنی قدرت لایزال الهی بیرون آمد و صدام بزرگترین حامی ات سرنگون شد. زندان مخوف ابوغریب وصدها شکنجه گاه دیگر فرو ریخت و تو با آن همه غرور و قدرت نمایی کاذب به سوراخ عزلت خزیدی. واین بار دیگر زمان به عقب برنمی گردد.عصر،عصرآگاهی مردمی است. عصرارتباطات است و دیگر دجالیت و عوامفریبی و نیرنگ و فریب کارایی خود را ازدست داده است.
اعضای جدا شده درهمین هتل مهاجر با استفاده از اینترنت افشایت میکنند.افکارعمومی مردم ایران به یمن فداکاریها و افشاگریهای اعضای جداشده فریب تبلیغات فریبنده تو را نخواهند خورد چرا که خیانتها وجنایتهایی که درکسوت پیاده نظام ارتش صدام برعلیه همین مردم مرتکب شدی هیچگاه ازحافظه تاریخی آنها پاک نمی شود. آری مردم حق دارند که بگویند دادن گرای مختصات اماکن عمومی واقتصادی ومسکونی به دشمن جهت موشک باران شهرها وخراب کردن سقف خانه های آنان جاسوسی ومزدوری است! شرکت فعال درکشتارمردم شمال وجنوب عراق وبه آتش کشیدن منازل مسکونی آنها برای حفظ وبقای حکومت صدام خود فروشی است درضمن این تبلیغات مشمئزکننده واتخاذ تاکتیک آی دزد، آی دزد،شما هیچ تاثیری براعضای تحت اسارت درلیبرتی نخواهد گذاشت وآنها را نخواهند ترساند هتل مهاجر و دهها اماکن دیگر درسرتاسرجهان بمثابه کانونهای آگاهی بخش شعله ورخواهند ماند وماهیت پلید شما را هرچه بیشترافشا خواهند کرد. دوران عوامفریبی و بازی با کلمات به سرآمده وهمگان با نگاهی به عملکرد هرجریان وگروهی خواهند فهمید خائن کیست وخیانت چیست؟
علی اکرامی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا