آقای بازگونه پدر رنجدیده از ظلم و جور رجوی چشم انتظار فرزندش، درگذشت

با نهایت تاسف و تالم از درگذشت اقای بازگونه پدر احمد و نیره (از اعضای اسیردرفرقه رجوی  درکمپ موقت لیبرتی) که برای تعیین تکلیف نهایی خود بسرمیبرند مطلع شدیم که بدینوسیله این مصیبت وارده را به خانواده بازگونه منجمله احمد و نیره گرفتاردر فرقه رجوی و خصوصا دختر آن مرحوم خانم کبری بازگونه مرتبط با انجمن نجات گیلان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برایشان صبر و شکیبایی و غفران و آمرزش الهی برای آن مرحوم مسئلت می نماییم.
امید است که احمد ونیره کمی بیشتر البته بدور از القائات فرقه ای تامل کنند و با کندن ازآن مناسبات ضدخانه وخانواده  و بازگشت به دنیای آزاد و کانون گرم و پرمهرخانواده، خانواده مصیبت دیده خود را ازچشم انتظاری درآورده و برغم و اندوه آنان اندک التیام ببخشند.

شایان توجه است که رجوی خائن که خود همواره درطول سالیان گذشته از برای حفظ جان بی مقدارش فرار را برقرار درصحنه جنگی که خود نابخردانه علیه مردم و مصالح انقلابشان رقم زده ؛ ترجیح داده است وهم اکنون نیز چونان یک مرده متحرک درسوراخ موش به حیات خفیف وخائنانه اش ادامه میدهد؛ درعوض قربانیان زیادی ازاعضای نگون بخت خود و خانواده های آنان وهمچنین از مردمان عادی و شهروندان آگاه سرزمین مان ایران درقالب عملیات تروریستی گرفته است.

ازقضا ازهمین خانواده بازگونه اهل لاهیجان ازاستان گیلان  4 تن را به اغفال کشانده که  حسن عضوی ازاین خانواده دردهه شصت قربانی مطامع قدرت پرستانه رجوی شد و متعاقب آن رجوی مجید را که درقتل وجنایت درجنگلهای گیلان پرونده داشت به همراه همسرش به عراق میشکاند و سپس بواسطه مجید خواهر و برادردیگرش یعنی نیره واحمد را که اندک آشنایی با فرقه رجوی نداشتند وبه زندگی عادی درزادگاه خود اشتغال داشتند را به دروغ که میتوانند بعداز فرار مجید از کشور در معرض دستگیری واعدام باشند, به عراق وپایگاههای سازمان رجوی می کشانند.

درسال 1364 که مسعود رجوی مریم قجرهمسرمهدی ابریشم چی تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک ازچنگش درآورده وبه عقد خود در می آورد و آثاروتبعاتی که ازخود در درون مناسبات میگذارد عده زیادی ازجمله مجید مساله دارمیشوند ودریک روند طولانی که تحت برخورد وخلع رده میشود نهایتا درسال 1366 به اتفاق همسرش ازفرقه رجوی جداشده ومیتوانند با مشقات زیاد خودرا به خارجه رسانده وبرعلیه مناسبات فرقه گرایانه رجوی فعالیتهای روشنگرایانه ای داشته باشند.

نه اینکه درآن مقطع جداشدگان از رجوی انگشت شمار بودند و هنوزگسترده و فراگیرنشده بود ؛ فعالیتهای آنان برای رجوی بسیارگران تمام میشود و با تمام قوا سعی میکند که به تخریب چهره وشخصیت آنان بپردازد وآنان را وقیحانه پاسدارواطلاعاتی وازعوامل رژِیم ایران قلمداد بکند که خوب است عینا به نمونه های فرافکنی رجوی دراین خصوص علیه مجید بازگونه عنصرجداشده ازفرقه رجوی را باهم مروری داشته باشیم.

شاگرد جلاد, مزدور, لجن پراکن, سر در آخور ساواک آخوندی, خائن. (نشریه مجاهد, شماره 296, ص 37, 6/2/1372.)
مزدور, خائن کثیف, بریده مزدور, پلید, آلت فعل رژیم, تتگ بر تو, عنصر پست و خائن, در لجنزار همکاری با رژیم فرو رفته, بی شرم, بی شرف, لجن پراکن (اکثر ناسزاهایی که به مجید بازگونه خطاب کرده اند از زبان خواهر و برادرش علیه او نوشته اند). (نشریه مجاهد, شماره 360, ص 15 و 5, 25/7/1373.)
پاسدار رژیم, برگ سوخته رژیم, مزدور, خیانتکار و بریده مزدور.(نشریه مجاهد, شماره 299, ص 16, 27/2/1372.)

باشد که با اضمحلال نهایی فرقه رجوی و روی آوردن اعضای نگون بخت آن به دنیای آزاد بیش از پیش با کارنامه سیاه فرقه رجوی درتمام پهنه های خیانت وجنایت علیه اعضای ناراضی ومردمان عزیزکشورمان ایران که تابحال پرده برداری نشده ؛ از برای روشنگری خصوصا برای نسل جوان مملکتمان آشنا شویم ودرس بگیریم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا