مرد است وحرفش وآقای هادی مظفری در اثبات اینکه مرد است، ابدا قصد پس گرفتن حرفش را که به نیابت از تشکیلات فرقوی رجوی ساخته میزند وآنهم بطور مکرر، با زبان بی زبانی از آمریکا وائتلاف ضد داعشی؟! دست پرورده اش میخواهد که داعش را ول کنند وبه جمهوری اسلامی بچسبند!
نامبرده که حرف های طولانی وتکراری اش را دروبسایت همبستگی ملی باند رجوی منتشر کرده، تیتر بی ادبانه ای با نام " افعی و توله هایش " برآن انتخاب کرده و ما برای خلاصه ترکردن پرنویسی های ایشان، قسمت های اصلی درخواست ها ونیات کم وبیش پلید اورا ذیلا نقل کرده ونکاتی برآن اضافه مینماییم.
او در ترهاتی که مقاله اش نامیده اند، آورده است:
" ظهور فاجعه در ردای دین… فاجعه، محصول بلاشرط اغماض و مماشات- کشورهایی که امروز به نام ائتلاف کفش و کلاه کرده اند و با استفاده از هواپیماهای پیشرفتۀ خود سعی در متوقف کردن این غدۀ سرطانی دارند، اگر دیروز دست از اغماض برداشته بودند و خونهای به ناحق ریخته شدۀ ملت ایران را با نفت تجارت و معامله نمی کردند، امروز ناچار به پرداخت چنین هزینه های سرسام آور و گزاف برای متوقف کردن ماشین کشتار داعش نمی شدند.- اگر دیروز سر افعی چنبره زده بر ایران را با حربۀ تحریمها و فشارهای سیاسی و اصرار و ایستادگی بر سر رعایت حقوق انسانی ملت ایران کوبیده بودند، امروز یک توله افعی به نام داعش سر از تخم در نمی آورد که با نیش سمی خویش، حرمت بشریّت را مسموم نماید و فاجعه در فاجعه بیافریند. از اینرو سخت در اشتباه است اگر کسی تصور کند که داعش و اعمال ضدّ انسانی اش یک پدیدۀ تازه و نوظهور و منحصر به فرد در منطقۀ بحران زدۀ خاورمیانه به شمار می رود. از توله افعی های دیگر هم نباید غافل شد که صرفا مترصد فرصتند تا در موقعیت مناسب تبدیل به افعی هایی خطرناکتر و سمی تر از داعش گردند. عصائب الحق و کتائب الحق در عراق و حزب الله در لبنان و تازگیها انصارالله در یمن از این قبیلند ".
من بارها این سئوال را از قلم بدستان این تشکل پرسیده ام که دنیای سلطه گر چه اقداماتی بدتر ازاین علیه ما میکرد که نکرده تا متهم به مماشاتگری ازطرف شما باشد، ابدا جواب درخوری دریافت نکردم و مسلما هم نخواهم کرد!
خواننده ی گرامی!
اینها عادت ندارند که دریک بحث منطقی حرفشان را زده وبه نظرات طرف مقابل توجه کنند و همواره انتظار دارند که همه ی جهانیان ساکت شده وتنها خودشان متکلم وحده باشند، چنانکه درذات این طریق نگرش خاص فرق های منحط است!
توصیه ی این هموطن به قدرت های سلطه گر جهانی این است که مسئله ی تحریم ها وحقوق بشر را برجسته تر ازاینی که هست بکنند تا سراین افعی که حکومت ایران باشد، زده شود وهمه چیز به روال طبیعی برگردد ومشکلی درجهان نماند!
نویسنده میداند که شدیدترین تحریم ها برعلیه مردم ایران برقرار است و معلوم نیست که چه نوع تحریم اضافی دیگر درکار میتواند باشد؟ آیا مثلا مردم درگرسنگی مطلق بسر برند؟ این کار عملی نیست و دولت ایران همواره دنبال آلترناتیوهای دیگر بوده وهست واجازه ی وخیم تر شدن اوضاع- تا حدی که باند رجوی توقع دارد- را نخواهد داد ودراین مورد تنها رسوائی و صفت مردم فروشی است که به این باند خواهد ماند. تاریخ قضاوت خواهد کرد که مجاهدین خلق چه موجودات نفرت انگیز وضد بشری بودند که میخواستند نان و آب مردم توسط بیگانگان بر روی آنها بسته شود!
به مسئله ی حقوق بشر که می رسیم میتوان گفت که خود کرده را تدبیر نیست!
حکومت آمریکا که خود ازناقضین اصلی حقوق بشر است، نمیتواند به دیگران درمورد رعایت حقوق بشر تذکر دهد و تازه این درصورتی است که واقعا بخواهد این حقوق در سراسر جهان وازجمله ایران و آمریکا رعایت شود!
خوب! اگر مسئله اینطور است، چرا این باند مافیایی در صدد تکرار این درخواست خود است؟
بنظر می رسد که آنها ازآمریکا ومتحدانش درشورای امنیت میخواهند که قطع نامه های پی درپی درمحکومیت ایران بدهند وسرانجام یکی ازاین تصمیمات را که لازم الاجرا باشد درمورد ایران اعمال کنند واین تصمیم لازم الاجرا چیزی جز حملات نظامی و… نیست که مسلما با وتوی رقیبان آمریکا مواجه شده وشورای امنیت درمجموع خود کاره ای نخواهد بود!
آیا بمانند آنچه که درعراق اتفاق افتاد – از تحریم و برقراری پرواز ممنوع تا حمله ی مستقیم بدون اجازه ی شورای امنیت – برای ایران هم پیشنهاد میکنید؟ مسلما آری!
دیدید که ادعای اخیرتان دایر براینکه خواستار اجرای گزینه های نظامی برعلیه ایران نیستید، چقدر دروغ ومزورانه است؟!
مقاله نویس فرقه ی رجوی به سخنان خود اینگونه ادامه میدهد:
" ریشه ها و علل سربرآوردن داعش: از هر سمت و سویی که به قضیه نگاه کنیم، تنها با یک ریشه یابی خیلی ساده و معمولی می توان به علل اصلی تولد این نوزاد ناقص الخلقه که داعشش می نامند پی برد. قبل از هر چیز شاید نیاز به این توضیح نباشد که رژیم حاکم بر ایران اگر دَم از شیعه گری و مسلمانی می زند، نه از سر ایمان و اعتقاد و خلوص نیّت است و نه اصولا ربطی به اسلام دارد. اینرا ملت ایران سالیان سال است که با گوشت و پوست و استخوان خویش لمس و درک کرده است. قاتل مسلمان داریم اما مسلمانِ قاتل نداریم. مسلمانِ شکنجه گر وجود خارجی ندارد. مسلمانِ متجاوز آنهم در قبال اسیر و بی پناهی که از قضا مسلمان هم هست که دیگر وامصیبتا. آخر حکومتی که در مقدسترین حرم موجود در ایران یعنی امام هشتم، بمب منفجر می کند و زائران بیگناه را به کشتن می دهد، سرسوزنی نه از مسلمانی و نه از انسانیت، بهره نبرده است…".
در اینجا چون مشاهده شده که داعش ازجنس شیعه نیست، با طرح این موضوع میخواهند مردم دچار این تصور درست نشوند که داعش ربطی به ایران وشیعه ندارد. اما ماهم متقابلا ایجاد داعش را به سنی های هم ربط نداده وآن را ازادوات فاشیزم غربی میدانیم که درمنطقه ی خاورمیانه لباس اسلامی بدان پوشانده اند تا مردم ازدرک روابط علت ومعلولی دراین مورد عاجز بوده و مثلا ندانند که نظام سلطه گر وتک قطبی جهانی، تمامی این دو دوزه بازی ها را برای عقب نگه داشته کردن خاورمیانه و تثبیت بازهم بیشتر موقعیت ضعیف این کشورها بعنوان صادر کننده ی مواد خام انجام میدهد و کمک به آرامش خیال دولت صهیونیستی اسرائیل که سیاست جنایتکارانه ی " خاورمیانه ی بزرگ " را به اجرا دربیآورد.
گروههایی مانند داعش، فرزند خلف فاشیزم است که درمکانی بنام داعش یهودی ودرجایی دیگر بنام داعش مسیحی ودراین منطقه باسم داعش اسلامی خودنمائی میکند واتفاقا حرف شما دراین مورد که داعش یک گروه اسلامی نیست، کاملا صحیح است!
به پاراگراف زیر ازمتن مقاله ی مورد بحث دقت کافی شود:
" جدیدا عمق استراتژیک آخوندها علاوه بر عمیقتر شدن، در طول و عرض هم کِش آمده است. آخوند خوش خوراک سعیدیپس از اشاره تلویحی خامنه ای به «عمق راهبردی»، بحرین و آمریکای لاتین را هم به لیست «اعماق چندگانۀ» رژیم اضافه کرده است!. چشم مماشاتگران تازه از خواب بیدار شده روشن ".
یعنی این مسدله را که هرحکومتی موظف به استفاده ازامکانات ممکن برای حفظ منافع ملی خود باشد، شما کشف کرده اید وآمریکا ازآن خبر نداشت؟
بلی درآمریکای جنوبی دولت های مردمی چندی حضور دارند وبا برقراری اتحادهای منطقه ای، برآنند که خود را ازچنبره ی آمریکا برهانند وموفقیت های قابل توجهی هم دراین مورد داشته اند وتبدیل به یک قطب مخالف خوان وضد سلطه در آمریکای لاتینی شده اند که زمانی حیات خلوت آمریکا بحساب میآمد!
مسلما دیپلماسی ایران نیز ازاین امکان برای کم اثر تر کردن فشار ها وتعدیات بی حد وحصر حکومت آمریکا ومتحدانش، بهره خواهد برد واین بهره برداری ابدا غیر مجاز نیست و به شیوه ی مرسوم جهانی تبدیل شده است!
نسخه پیچی آقای مظفری که ساده لوحانه تصور میکند درد را تشخیص داده، بدین گونه انجام می شود:
" راه مبارزه با بیماری: اگر داعش را یک بیماری خطرناک و کشنده فرض کنیم، آیا صِرف کشتن بیماران مبتلا می تواند به حل قضیه و از بین بردن بیماری کمک کند؟ جواب البته منفی است. با حذف بیمار، بیماری درمان نخواهد شد. برای حل واقعی و ریشه ای مشکل باید ویروس را شناخت و با تهیه داروی مناسب، پیکر اجتماع را در مقابل تهدیدات آن واکسینه نمود. آدرس ویروس اصلی خوانا و واضح است. این ویروس در تهران و تحت نام حکومت اسلامی به رشد و تکثیر ادامه می دهد. نپرداختن اساسی به این موضوع تلف کردن وقت و پرداختن به شاخ و برگ به جای زدن ریشه می باشد. برای از بین بردن این بیماری مهلک که بشریّت را نشانه رفته است، باید به قلب ویروس زد ".
ما جواب آدرس غلط دادن هموطنان فرقوی خودرا فوقا داده واضافه مینماییم که داعش های رنگارنگ ومنتسب به هردینی، محصول بی عدالتی دنیای تک قطبی وفقر وفلاکت ناشی ازآن بوده وعلاج کار در برقراری عدالتی است که بموجب آن سلطه گریها مهار گردد و مردم هرکشور با آزادی تمام ودر همکاری با یکدیگر سرنوشت خود را تعیین کنند واینطور نباشد که برای آنها ازخارج وتوسط نمایندگان وکارگزاران یک درصدی های بشدت متنعم، تعیین تکلیف بنمایند!
اگر به قلب ویروس میزنید، من محل آنرا بشما نشان دادم. پس بفرمایید بزنید، هموطن شما که صابر باشد، حسود نیست!
در پایان تجویز دارو برای هر درد بی درمان که اینگونه تجویز خاص مجاهدین وسلطنت طلب هاست، چنین آمده است:
"… پس چه باید کرد؟- خانم رجوی رئیس جمهور برگزیدۀ مقاومت سالها پیش به این سؤال پاسخ داده است. تغییر دموکراتیک در ایران از طریق شاهراه آزادی یعنی راه حل سوم امکانپذیر است. پاسخ به یک رژیم ارتجاعی و آدمکش که ایدئولوژی اسلامی را تبدیل به حربه ای برای پیشبرد اهداف ضدّ انسانی اش در منطقه و جهان نموده، نه با مماشات و چشم پوشی راه به جایی خواهد برد و نه با یک حملۀ همه جانبۀ نظامی. پاسخ در ملت ایران و تنها مقاومت جدی و سازماندهی شدۀ آنها خلاصه شده است. همانگونه که خانم رجوی بارها تاکید کرده است، در این راه ملت و مقاومت ایران نه به پول قدرتها نیازی دارند و نه به سلاح آنها. فقط کافی است که آنها سدّ راه نشده و ایجاد مانع نکنند…"
کدامیک ازقدرتمندان جهان مانع وسدی دربرابر شما ایجاد کرده که بعنوان " تنها مقاومت"؟! ایران، این کشور رادموکراتیزه نمایید؟
انصافا این قدرت مندان هرچه که ازدست شان میآمد درطبق اخلاص گذاشته وشما را به هر وسیله ی رسانه ای و لابی گری… ممکن مجهز ساختند!
نکند درعین مخالفت ظاهری با حمله ی نظامی، سلاح هم ازآنها میخواهید؟ با سلاحی که در گذشته وزمانی که جمهوری اسلامی خلاص شده ازجنگ ظالمانه ی تحمیلی دراوج ضعف بود، به وفور داشتید چه شق القمری کردید؟
بنابراین باتوجه به موارد فوق براحتی میتوان استنباط کرد که شما باحمله ی نظامی مخالف نیستید بلکه بر شکل آن تاکید دارید وان شکل ازحمله ی نظامی دلخواه شما به ایران، عبارت از آنست که آمریکا درهماهنگی کامل با شما این کار را انجام دهد همین!
ونتیجه ی منطقی که از این آرزوهای شما استخراج میشود آنست که روی حمایت مردم ازخود حسابی بازنکرده اید وبنابراین این نام بی مسما را ازروی خود بردارید!
به مسئله ی دموکراتیزه کردن ایران بدست شما که میرسیم، درخواست داریم که دروهله ی اول این دموکراتیزه سازی را درتشکیلات خود جاری نمایید تا درس عبرتی برای ما باشد.
آخر ما شما را بعنوان تشکیلات منحط وضد دموکراتیک میشناسیم ونه تنها کمکی برایتان نخواهیم کرد که باروند موجود همواره شما را مستبد، تمامیت خواه ودریوزه گر درمقابل اجنبی می شناسیم، برعلی تان هم خواهیم بود!
صابر