با تعریف از مارکارت تاچر، محمد قرائی خود را بدام انداخت!

درحالی که هنوز بیاد داریم که این مرحوم! خانم مارگارت تاچرنخست وزیراسبق انگلستان و عضو خانواده ی اینتیلیجنت سرویس که به خودش لقب " بانوی آهنین " داده بود، همان کسی است که بطور قهرمانانه ای!! دربرابر خواسته های کاملا ابتدائی منتهی به  اعتصاب  غذای " بابی ساندز قهرمان معاصر مردم ایرلند " – همان کسی که درمرگش گفتند برقله های موج نشست- مقاومت کرد تا این زندانی سیاسی باتحمل 70 روز گرسنگی وتشنگی بمیرد!
خواست این زندانی نام آور سیاسی اهل ایرلند، بسیار ابتدائی وطبیعی بود: " به من  دوستان همرزم یک زندانی سیاسی هستیم ونه یک جنایتکار عادی"!
این بانوی آهنین، هرگز این درخواست را نپذیرفت وسبب مرگ فاجعه بار " بابی ساندز" – فعال مدنی ایرلند اشغال شده توسط انگلستان – گردید!
دیگر اینکه مردم میدانند که این بانوی آهنین اینتلنت سرویسی، درکنار رونالد ریگان هنرپیشه و رئیس جمهور اسبق آمریکا ازعوامل اصلی جهانی سازی و ایجاد دنیای تک قطبی غیر قابل تحمل فعلی بوده وانصافا هم نقش معلمی برروی ریگان هم داشته است! انصافا هم این بانو، موذی تر ازریگان بود!
بعبارت دیگر نظام سلطه گر فعلی که بدست تئوریسین های مزدور ثروتمندان یک درصدی تئوریزه شده بود، بدست این دونفر حالت اجرایی بخود گرفت که ما نتایج منحوس وجنایتکارانه ی آنرا دراقصی نقاط جهان وحتی خود آمریکا – با وجود مردمی 50 میلیونی فاقد بیمه ی سلامت- مشاهده میکنیم!
باری، بعد ازآگاهی رسمی جهانیان ازوجود شکنجه گاه های مخفی سازمان سیا در کشورهای متعدد جهان – که احتمالا این خبر بخاطر تضادهای درون " ضد خلقی " هیئت حاکمه ی آمریکا علنی شد والبته اوباما اذعان نمود که عاملین این شکنجه ها معاف ازپیگیری قضایی خواهند بود – مسلما بازتاب های وسیع وشوک آوری را بدنبال داشت که قاعدتا حکومت ایران نیز درتقبیح آن وحتی درراستای بهره برداری های سیاسی واکنش نشان داد!
این مسئله ولورفتن جنایات اربابی که رجوی ها ادعا دارند که ایرانی خالی از شکنجه و… را به کمک او برپا خواهند داشت، مانند آواری عظیم برسر فرقه ی رجوی خراب شد وبرای توجیه این جنایت بی نظیر سازمان سیا،محمد  قرایی را با فلم الکن اش به میدان فرستاد تا با نسبت دادن اتهاماتی به حکومت ایران، قدری از میزان این رسوائی ارباب بکاهد که سخت ناموفق بود وبا شاهد مثال آوردن ازخانم تاجر که دشمن درجه یک تشکل های کارگری درتمامی جهان وازتئوریسین های برجسته ی نحوه ی سرکوب این اتحادیه هاست، وضع را خرابتر کرد!
آقای محمد  قرایی که خواسته است بگوید که  وضع حقوق بشر درایران بدتر از مثلا انگلستان است، ازسر ناشی گری شاهد مثالی آورده که طی آن خانم تاجر مورد تبلیغ قرار گرفته است!
او درنوشته ای بنام " فراتر از وقاحت "!، خواسته است آنچه را که درمورد سازمان سیا وشکنجه های برون مرزی اش برملا شده، قدری تطهیر نماید!
او درمقاله اش که دررسانه های باند رجوی منتشر شده، آورده است:
" ده دسامبر، خامنه‌ای و حقوق بشر! رادیو فرانسه: یک روز پس از انتشار گزارش درباره شکنجه متهمان توسط مأموران سازمان سیا، توییتر منتسب به…علی خامنه‌ای، رهبر…ایران به زبان انگلیسی نوشت که دولت آمریکا امروز سمبل ظلم علیه بشریت است ".
خوب! این خبر در زمانی درج شده که آمریکا درصدد دستور تهیه وانتشار بیانیه ای در عدم رعایت حقوق بشر درایران بوده وطبیعی است که طرف مقابل هم بخواهد جواب دهد وبگوید خودت هم این کاره بوده ای وصلاحیت طرح این مسائل را نداشته ای!
باز ازقلم این تحلیلگر؟! ومقاله نویس فرقه ی رجوی میخوانیم:
" اخیراً هم رسانه‌ها و مطبوعات رژیم روضه سرکوب سیاه‌پوستان در آمریکا را در همه‌جا در بوق وکرنا کرده و جنجال به پا کرده بودند. امام‌جمعه نمره موقت تهران بغض در گلو اشک تمساح برای سیاه‌پوستی می‌ریخت که گویا ناجوانمردانه به تیر غیب پلیس فاشیست امریکا گرفتارشده است ".
 رهبران ایران بازهم این حق را داشته اند که دربرابر رقیب خود که ناقض حقوق بشر است، دست به ضد حمله هایی بزند که درعالم مراودات دیپلماتیک ابدا نامشروع نیست ومهمتر اینکه دست بر روی وقایع وحقایق گذاشته ودرغگویی وشانتاژ درکارش نبوده است!
اما استعمال عبارت " بغض در گلو اشک تمساح برای سیاه‌پوستی می‌ریخت که گویا ناجوانمردانه به تیر غیب پلیس فاشیست امریکا گرفتارشده است ". ازطرف آقای قرایی نشان میدهد که ایشان ناجوانمردانه بودن این عمل پلیس آمریکا را که تمامی بشریت مترقی وحتی بیطرف ناجوامردانه بودنش را مورد تایید ومحکومیت شدید قرار گرفته، نپذیرفته وبدین ترتیب نشان داده که دوست ودشمن اش درسطح جانی کیست تا خودش رابهتر معرفی کند!
باز نوشته است:
" کمی پیش‌تر هم قوه قضاییه ملأها برای نقض فاحش حقوق بشر سرخپوستان کانادایی آه و فغان سر داده بود و از سازمان ملل تقاضای صدور قطعنامه می‌کرد. نعل وارونه زدن ملأهای حاکم جنایتکار در طول حکومت ننگینشان امری عادی است ".
درجواب باید گفت که تحرکات ضد ایرانی وچاکرمنشانه ی آمریکائی دولت کانادا که اظهرو من الشمس است، ازتوجه مقامات ایران دور نمانده وایران نیز درپی جوابدهی و تذکر نقاط ضعفی که حریف کانادائی هم دارد، بازنخواهد ماند!
محمد قرایی می نویسد:
" سی و اندی سال پیش داشتم با بسیاری از همفکران دوران حبس را سپری می‌کردم. خانم مارگارت تاچر نخست‌وزیر انگلستان بود و داشت سیاست‌هایی را در کشور خودش پیش می‌برد. به خاطر دارم که معدنچیان در انگلیس تحصن و تظاهرات وسیعی را علیه دولت به راه انداخته بودند. پلیس و تظاهرات کنندگان با یکدیگر درگیر شده بودند. تعداد زیادی از طرفین زخمی و چهره‌های بسیاری خونین بود. در این میان تعداد زخمی‌های پلیس کمتر از متحصنین نبود. گوینده تلویزیون سرا سری آخوندی باآب‌وتاب داشت از حملات پلیس فاشیست انگلیس می‌گفت "!
من درباره ی این اعتصاب وکارهایی که مارگارت تاجر برای ازرمق انداختن اتحادیه های کارگری و… انجام میداد که سیستم نئولبرالیزم اقتصادی رادرانگلستان وتمامی جهان مسلط کند، صحبت کرده ام واحتیاج به توضیح اضافی دراین مورد نمیبینم. اما نمیتوانم به نیات شوم این بانوی آهنین تاکید مجددی نکرده ونگویم که او کارگران معدن را که نقش بزرگی دراقتصاد انگلستان دارند، بموجب قانون اساسی خودشان نمیتوانسته سرکوب کند وکرده است!
ادامه ی نوشته ی این هموطنی که قلم خود را در خدمت برائت اربابان خارجی و کمک به بی اطلاعی مردم وتطهیر تکفیری ها قراداده، چنین است
" جهان، نظام آخوندی را به‌عنوان پدرخوانده تروریسم می‌شناسد. (این رژیم) صدها ترور سیاسی در خارج از مرزها و پرونده قتل‌های زنجیره‌ای در داخل کشور را یدک می‌کشد. به حکومت اسید پاشان و چاقوکشان علیه زنان ستمدیده شناخته می‌شود ".
پدر خوانده ی تروریزم وحامی مهم آنها، همان هایی هستند که شما درحق آنها به قلم فرسایی پرداخته اید!
ما  ضمن اینکه هیچ نوع قتل زنجیره ای وغیر زنجیره ایش را تایید ننموده ودرجواب ادعای شما خاطر نشان می سازیم که دیگرانی که معبود شما هستند، سابقه ی ممتدتری دراین کار داشته وکارهایشان عمق جنائی بیشتری را یدک میکشد!
به  گروه خودتان هم که میرسیم، میگوییم که درمقام مقایسه ی جمعیتی (75 میلیون نفر مردم ایران وحداکثر 5هزار نفر- اغلب  گرفتار- درمناسبات مافیایی سازمان)، شما پرونده وعملکرد بسیار ننگین تری دارید وبهتر است که این حرف ها را مطرح نکنید و بیاد داشته باشید که درخانه ای بشدت شیشه ای نشسته اید وگفته اند که " کسی که درخانه ی شیشه ای نشسته، بطرف دیگران سنگ پرتاب نمیکند"!
وحید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا