دلواپس نباشید آقای محمد هادی!
عربستان سعودی که مرکز؟! حجاب ظاهری است و زنان آنجا یک صدم امتیازات زنان ایرانی را ندارند، با این وجود، جهان طماع و سلطه گر غرب ابدا توجهی به این کفن پوش شدن زنان آنجا را نداشته و درموارد زیادی قربان صدقه ی حکام وهابی هم میروند!
بلی خواننده ی عزیز!
آقای محمد هادی، یکی از مریدان رجوی در آمریکا، شرط داشتن روابط دوجانبه ی ایران وغرب را برداشتن روسری ازسر زنان دانسته ومیگوید:
" نگاهی به برخی از دست بستگی های رژیم در پاسخ به الزامات سازش با آمریکا و اروپا!- در بررسی مشکلات رژیم در انطباق با شرایط بر آمده از تسلیم و سازش آخوندها با قدرتهای غربی، در این نوشته مختصراً به دست بستگی های رژیم در سطح مسائل فرهنگی-اجتماعی از جمله حجاب اشاره خواهد شد. حجاب برای رژیم بمثابۀ تابلویی بر سر در نظام، نشانۀ اسلامی بودن حکومت و کسب و کار آخوندهاست که کوتاه آمدن در اینمورد-علیرغم جلو و عقب کشیدن آن توسط زنان متعرض-بمعنی شل شدن تور سرکوب و اختناق و ای بسا آغاز جارو نمودن بساط آخوندها باشد "!
اولا اگر این مسئله تسلیم وسازش بود، شما چرا اینقدر خود را به آب وآتش زدید و غرب را مماشاتگرا نامیده وبه آنها گفتید که این برخوردشان بنفع قدرت گیری و تداوم جمهوری اسلامی است؟؟!!
با این حساب حرف تان را پس گرفته اید ویا کماکان دردنیای ریاکاری وتزویر سیر میکنید.
ثانیا عربستانی که اینهمه رعایت حجاب درآن جدی است، چرا غرب بهترین رابطه را با او دارد وبرعکس، کره ی شمالی بی حجاب وسوریه ی نیمه حجاب اینقدر مورد نفرت دست اندرکاران جهان غرب است و درمقابل کره ی جنوبی و… بی حجاب بهترین دوست آنها!
حالا متوجه شدید که راه روابط دوجانبه از راه حجاب نمیگذرد؟!
وانگهی آیا همین جمهوری اسلامی اگر بخواهد که همه ی زنان بی حجاب باشند، همه ی این زنان باین دستور عمل خواهند کرد؟!
مسلما که نه!
قسمت مهمی از مسائل حجاب – داشتن ونداشتن آن – به مسائل تاریخی و شرایط اجتماعی هرکشوری مربوط است واینگونه نیست که حکومتی فی البداهه بخواهد آنطور که خودش مایل است وبدون داشتن زمینه های مناسب، عمل کند!
ونیز برخلاف نظر شما، هرگز هیچگونه اعتراض به بد حجابی وکم حجابی، حکومتی را سرنگون نکرد و رضاشاه بنیانگذار بی حجابی اجباری، تنها زمانی مجبور به ترک اریکه ی قدرت شد که درمحاسبات بیت المللی خود اشتباه کرد!
اتفاقا تا زمانی که رضا شاه این قانون زورگویانه را اجرا نمیکرد، زنان با همان چارقد وچاقچور، دخالت بیشتری در امور اجتماعی داشتند و رضا شاه با این زورگویی های نابجای خود، آنان را عملا وادار کرد که برای کتک نخوردن از سالدات ها و ژاندارم ها وبرداشته شدن اجباری وخشن روسری هایشان، خانه نشین شده ودرامور اجتماعی دخالتی نداشته وشاهد یک انحطاط دودهه ای باشند!!
این هموطن درادامه ی شق القمر کاری های خود آورده است:
"… رژیم آخوندها در بن بست مشکلات و سرطان بدخیم خود و برای فرار از تیغ جراحی-بدون شانس زنده ماندن-در تسلیم و سازش اتمی خود، به نوعی شیمی درمانی داخلی و خارجی تن داد… "!
وقتی شما میخواهید این رژیم زنده نماند، چرا اعلام دلواپسی میکنید وبجای آن به جشن وشادی نمیپردازید؟!
بدان لحاظ که شما به زندگی بدون وابستگی عادت و اعتقاد ندارید ومجبور به این نوع تئوری بافی های عجیب وغریب گردیده و از ظن خود یار دیگران میشوید!!
همچنین:
"… تناقض و گرفتاری رژیم در باز پرداخت چک و سفته های کشیده شده در مذاکره با قدرتها، در سطح اشکال و ظواهر مسائل اجتماعی و فرهنگی-به اصطلاح اسلامی رژیم-بیشتر و بهتر از سایر قسمت های سیاسی-اقتصادی آشکار میباشد "!
دربالا شرح داده شد که مسئله ی غرب داشتن روسری ویا عدم آن برسر زنان ایران نیست، آنها دنبال منافع خود خواهند بود، بطوری که ما خواهیم بود!
مشکل شما دراینجا این است که فروپاشی تدریجی دنیای تک قطبی را نمیبینید وفکر میکنید که ایران برای داشتن روابط دوجانبه وچند جانبه، محتاج امتیاز دهی بی حد است.
حال آنکه ایران میتواند با استفاده ازاین شکاف های موجود ومدام عمق یابنده ی این نظام ناعادلانه ی جهانی استفاده کرده وبا ندادن امتیاز بیمورد یا دادن امتیازات کم هزینه، امور بین المللی خود را سر وسامان دهد واتفاقا درد شما وجود همین موقعیت خوب برای ایران است!
صابر