نام بی مسمای مقاومت، برای باند رجوی تسلیم شده!

هیئت بلند پایه اقتصادی ایران بدون حضور رئیس جمهور به اتریش رفت و مذاکرات گسترده ای را که دردستور کار بود، بانجام رسانید.
عدم حضور رئیس جمهور منتخب ایران دراین سفر دلایل گفته وناگفته ی زیادی میتواند داشته باشد که ماها بعنوان ناظران بی اطلاع ازکنه ماجرا، نمیتوانیم بروشنی درباره ی آن اظهار نظرکنیم وبخصوص شخص دکتر روحانی، صلاح ندانسته ویا لازم ندیده که دراین مورد توضیحاتی دهد.
اما  مسئله مهم لغو این سفر ودلایل واقعی آن که درچهارچوب تحلیل های ما نمیتواند باشد و هرکس به ظن خود حرف هایی خواهد زد، نیست.
مهمتر آنست که باند رجوی بیکار مانده، سوژه ای بدست آوردند تا گماشتگان چندی را وارد میدان کرده ومسئله را طوری وانمود وتبلیغ میکنند که گویا ایران وارد جنگ با اروپا واتریش شده ویا اقلا قطع رابطه کرده و افتخار این مسئله ای را که دراصل اتفاق نیافتاده است، به خودشان میچسبانند!
آقای محمد اقبال ازاین دشته از گماشتگان است که وقتی رجوی انگشت بریده ی کسی را ازاو بخواهد، او سر بریده را به او ارمغان میآورد ومثلا حاضر میشود به خواهر خودش که جرات جدایی ازمناسبات برده داری رجوی را کرده، تهمت های اخلاقی با کلمات بغایت لمپنی بزند!
او بخاطر اینکه ازمرده ی متحرکی بنام باند رجوی تعرفات گنده ای ارائه داده باشد، مینویسد:
"  بمیرم کاش امروزت نبینم روی فردا را!!… تا وقتی که شورای ملی مقاومت هست، مجاهدین هستند، آلترناتیو دموکراتیک هست، کوچکترین تحرک مقاومت یک ضربه کاری به رژیم است. به این دلیل واضح که رژیم جام زهر را سرکشیده است و برجام را امضا کرده است و…".
درمورد گزافه گویی این نویسنده ی چاله میدانی باید گفت که:
اولا شورای مقاومت وسازمان مجاهدین یک جان پژمرده دریک جسم فرسوده بوده و جمعا درداخل یک هویت واقعی تر بنام فرقه ی منحط رجوی جای میگیرند واحتیاج به استعمال اینهمه تعدد نام ولقب ندارد!
ثانیا مردم ایران درتمامی تحرکات سیاسی- اجتماعی خود نشان داده اند که سازمانی بنام مجاهدین خلق را برسمیت نمیشناسند که این امر به معنی نبود پایگاه اجتماعی این جریان ضد ملی است که لاجرم آلترناتیو هم شمرده نمیشود!
ثالثا ازبررسی اعمال درون تشکیلاتی وروابط خارجی ننگ آلود این فرقه، ابدا نمیتوان حتی با میخ نمره5  فولادی هم نام دموکراتیک را بر پیشانی این جریان کوبید!
رابعا، تحرک عمده واساسی مجاهدین خلق رجوی، در حفظ افرادی درلیبرتی است که چشم وگوش بسته نگه داشته شده اند تا شاید دری به تخته بخورد وافراطیونی درصدد ضربه زدن به آنها پیدا شده و آمار شهدای رجوی را بالا برده واعتبارش درپیش عربستان، اسرائیل وهارترین جناح نئوکان ها را بالاتر ببرد!
خامسا باند شما بهمراه اربابان خود زحمت های زیادی کشید که این جام زهر برسر کشیده نشود که معلوم میکند اثر مخرب این جام زهر، بیشتر برروی شما بوده است وگرنه چه احتیاجی باینهمه زحمت وتحمل هزینه وخفت برای جلوگیری از سرکشیده شدن آن داشتید!!
محمد اقبال درادامه ی هذیان گویی تب آلود خود – که این تب عمدتا ازآن رجوی است واو وظیفه دارد که ازشدت آن بکاهد- مینویسد:
"… امروز روز مقاومت است، روز اشرفیان و روز اشرف نشانان در سراسر جهان. دوران افول دیکتاتوری تروریستی مذهبی حاکم بر میهن در زنجیرمان فرارسیده است. تظاهرات عظیم پاریس آنچنان ضربه سنگین و کمرشکنی بر این رژیم وارد کرد، به هر دو جناح آن، که مجبور شد سفری را که روی آن حسابها کرده بود لغو کند. تحولی که در مقایسه با انجام چنین سفری، صدها و هزاران برابر مقاومت را بالا برد و رژیم را در تعادل پایین آورد…".
اینکه چه مقاومتی وجود دارد وکنشگران این کار کدام هستند، روشن نیست!
شاید که این مقاومت فضائی بوده که با چشمان غیر مسلح ما دیده نمیشود و رجوی که  مزورانه خود را با کل کائنات مرتبط میداند، ازآن خبر دارد واین اسرار مگو را با محمد اقبال درمیان گذاشته است!
 اگر منظور ازتظاهرات عظیم پاریس، تظاهرات مردمی بود که به تروریزم وافراط گری وبانیان آن- ازجمله باند رجوی و خود دولت فرانسه وشرکایش – اعتراض داشتند، این مسئله چرا باید بتواند برایران ویارژیم آن ضربه زند؟؟
اگر واقعا هم اعتراض دولت ایران به تظاهرات ترتیب یافته توسط شما ولابی های صهیونیستی همکار وروسای شما دراتریش بود، این امر ابدا شما مقاومتی؟؟!! ها را بالا نمیبرد وحداکثر نظر دولت ایران را نسبت بشما به دولت ها روشن میکند که اینهم درمعادلات وبازی های سیاسی جهانی، آخر وعاقبت خوشی را برای شما رقم نمیزند!!
وحید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا