نگاهی به مصاحبه ی مریم رجوی با تلویزیون اسکای نیوزعربی – قسمت اول

کسانی که اهل تحقیق ومطالعه باشند، براین امر آگاهند که ارتجاع منطقه به سرپرستی حکومت مرتجع عربستان سعودی برای تحت فشار قرار دادن ایران، مدتهاست که ائتلاف خائنانه ای برعلیه ایران تشکیل داده و هرکاری را که می توانستند ومی توانند جهت جلوگیری از رشد ایران می کنند. حتی درراستای نقشه ی خاورمیانه ی بزرگ، می خواهند ایران را به کشورهای متعدد کم رمق تبدیل نمایند. عجیب است که با نام اسلام و زیرچتر آن می خواهند اسرائیل دست بازتری درتوسعه طلبی واشغالگری داشته باشد!

حرکات آنها درجهت به نتیجه نرسیدن مذاکرات مربوط به برجام آنقدر شدید وعلنی بود که احتیاج به توضیح زیادی ندارد وزمانی که متوجه شکست فعلا نسبی خود شدند، به دشمنی بیشتر با مردم ودولت ایران روی آوردند که همکاری در کاهش ارزش قیمت نفت یکی ازعمده ترین آنها بود تا بدینوسیله دولت ایران نتواند به وعده های انتخاباتی خود عمل کنند. آن ها دراین امر به غایت مذموم، ضررهای کلانی به خود زدند و مردم ایران را درتنگنای زیادی قرار داده تا ثابت کنند که مشکلات ایران غیر قابل حل است.

دراین میان، فرقه ی رجوی که نخود هر آش است، به دنبال شکست های فضاحت بارش درنگه داشتن پادگان اشرف درعراق بالاخره به این ادراک رسید که دولت عراق تحمل اقامت طولانی آنها درکمپ لیبرتی را هم نخواهد داشت وآنها مجبور به ترک آنجا خواهد بود. بنابراین برهمکاریهای خود با این ائتلاف ضد مردمی وضد ایرانی اعراب افزوده و طی ماه های اخیر هژمونی عربستان را که خود تحت هژمونی نظام سلطه وتابعیت جهانی است، بیشتر ازگذشته پذیرفته است!

یکی از نتایج این هژمونی پذیری، گشاده دستی رسانه های مرتجع عربی در مصاحبه های تکراری ومداوم با مریم رجوی است که ضمن کلام بیشتر او و پر کردن جای خالی مسعود رجوی که به هر حال مجهول المکان وممنوع التصویر وصداست، اقدامی کرده باشد. البته که معلوم هم نیست این کار بدون روشن شدن سرنوشت مسعود رجوی تاثیری در برآمدن از باتلاق بزرگی که این باند گرفتار آنست خواهد داشت یا نه.

فعلا ظن غالب دربررسی این اقدامات شیوخ مرتجع منطقه آن ست که این دولت ها با اطلاع از نداشتن قدرت کافی برای تجزیه ی ایران، ازاین اهرم ها برای اعمال فشار موقت برایران استفاده می کند واز عمق و ابهت استراتژیکی برخوردار نیست.

احتمالا باند رجوی هم چنین فکر میکند ولی به عنوان یک غریق بیچاره به هروسیله ای متوسل میشود که ازگذشته هم چنین کرده است.

 درابتدای  مصاحبه ی طولانی وملال آور رجوی با (تلویزیون اسکای نیوز(عربی) ۳۱/۶/۹۵ – ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶) آورده شده است:

"… گزارش مصور: مریم رجوی رئیس جمهور شورای ملی مقاومت ایران در پاریس، یک رهبر ایرانی است که با دو رژیم شاه و خمینی مبارزه کرده است و سازمان مجاهدین خلق را رهبری کرده است. مریم رجوی در تهران بدنیا آمده و در دانشگاه صنعتی شریف مهندسی معادن خوانده است. فعالیت های سیاسی اش را قبل از پیوستنش به سازمان مجاهدین خلق در گروههای دانشجویی مخالف رژیم شاه شروع کرده است وی در تظاهراتی که به سرنگونی رژیم شاه منجر شد شرکت داشته است ولی خیلی زود هدف رژیم جدید حاکم بر ایران شد. در اوایل دهه هشتاد سازمان کار نظامی اش علیه رژیم خمینی را شروع کرد و تشکیل شورای ملی مقاومت ایران اعلام شد و این شورا در سال 1993 مریم رجوی را بعنوان رئیس جمهور ایران در تبعید انتخاب کرد… رجوی به احترام گذاشتن به دمکراسی در کشور و تضمین آزادیها و لغو مجازات اعدام و برابری کامل بین مرد و زن در کشورش فرا می خواند همچنین می خواهد که ایران خالی از سلاح اتمی باشد ".

از مبارزاتش با رژیم جمهوری اسلامی به حد کافی آگاهیم ولی به دوران شاه که می رسد، این موضوع را بیشتر ازهمه میدانیم که برادرش بعنوان یک عضو مجاهدین خلق درزندان شاه بوده وزمانی که این خانم (مریم قجر عضدانلو) به ملاقات برادرش به زندان قصر و اوین می آمده، با آرایش غلیظ ولباس های آنچنانی ظاهر میشده که مامورین زندان  شاه قادر به ترک چشم چرانی نبوده واین امر به مذاق زندانیان خوش نمی آمد و بارها مورد اعتراض تمامی زندانیان سیاسی – از هرگروه وبا هرعقیده ای- قرار داشت.

بلی ایرانی جماعت، معمولا بدون توجه به تعلقات ایدئولوژیک خود، کارهای غیر عرفی را نمی پسندند و دراین ساحت ها غیرتی تشریف دارند. دراینکه در جنبش های اعتراضی برعلیه شاه شرکت میکرده یا نه،  چندان مهم نیست چراکه تمام ازدنیارفته ها ودرحال حیات ها و خود من هم دراین اعتراضات حضور داشتیم وحالا کسی به این خاطر تاجی برسرما نمی نهد و البته که این کار ممکن هم نیست.

اما ازانصاف نباید گذشت که این خانم یک کار کم نظیری هم انجام داد وآنهم شرکت در مسابقه ی انتخاب دختر شایسته ی ایران بود! این انتخاب حالا هم درجهان مرسوم است ولی کسی از ایران دراین مسابقات شرکت نمیکند.

آخر مگر میشود با نگاه به لباس وقد وبالای یک فرد، او را به عنوان شایسته ترین دختر ایران وجهان انتخاب کرد. هیئت ژوری این مراسم، علاوه بر بهره برداری های  احتمالی موضعی وموقتی ازاین دختران، پشتوانه ای برای شرکت های تبلیغاتی  با سوء استفاده ازاندام وحرکت وچهره ی این دختران فراهم می کنند. پس شایستگی دراین مسابقات، عرضه ی اندام و لباس بود وکسی به میزان هوش و تحصیلات وانسانیت وعفت این دختران توجهی نداشت. بدین ترتیب، دختر شایسته می بایست چنین فردی باشد و تو گویی که شایستگی به این سادگی است و عرصه های زندگی اجتماعی وفردی چیز دیگری لازم ندارد!!!

البته مریم رجوی دراین مورد خاص شایسته بود چراکه که این نوع شایستگی به درد مانکنی می خورد و ربطی به زندگی اکثریت قریب به تمام مردم نداشت ودردی از دردهای آنها را دوا نمی کرد وحداکثر میتوانستند سودی ازبابت تماشای عکسش که در مجله ی جوانان و غیره منتشر میشد، بدست آورند.

آیا اذعان دارید که این خانم درست درزمانی که ایران مورد تجاوز خارجی قرار گرفته بود و وابستگی های سیاسی خود را بطرف صفر میبرد و بنای کسب استقلال دردیگر عرصه ها را هم داشت،  به کار نظامی برعلیه کشورش پرداخت؟؟

درضمن نحوه ی انتخاب شورای ملی مقاومت سریعا پاشیده شده وتبدیل بقایای آن به زائده ی مسعود رجوی را میدانیم و با این آگاهی است که به اینگونه انتخاب شدن رئیس جمهور مریم، نمره میدهیم!!

صحبت به سلاح اتمی که می رسد، باین خانم میگویم که آیا میدانی که در زمان غیر ممکن بودن ریاست تو برایران، دیگران حق داشتن سلاح اتمی را به ایران نمی دهند و این کار به اراده ی شما بستگی ندارد؟

ایران میتواند سلاح اتمی هم تولید کند وآنهم درصورتی است که قدرتمندتر وخودکفاتر شده و اجماع ملی را دراین مورد داشته باشد که چنین نیست ودولت وملت به این کار رضایتی ندارند وشما چک بی محل ازطرف مردمی را که خود به صلاح خود نمی دانند سلاح اتمی بسازند، نکشید وبدانید که با عدم وجود شما هم تولید سلاح اتمی منتفی شده است وشما کالایی راندارید که دربازار مکاره ارائه داده وصاحب امتیازی گردید!

باری،  خانم مربوطه در این مصاحبه میگوید:

" مریم رجوی:… مردم ایران این را (این رژیم) را نمی خواهند و می خواهند که آنرا سرنگون کنند و مقاومت ایران وجود دارد که متشکل از نیروها و شخصیت های سیاسی است که از عقاید گوناگونی برخوردارند، از قومیت های گوناگون، البته نیروی محوری آن مجاهدین هستند، مجاهدین سازمان یافته ترین نیرو در این جنبش و این اپوزیسیون است، از استقبال گسترده مردم برخوردارند،… این سازمان و این مقاومت و این جنبش بدلیل پایگاه گسترده مردمی اش، بدلیل استقبال عمومی که از آن می شود، بدلیل اینکه جامعه ایران همانطوریکه گفتم ناراضی است و شرایطی مثل شرایط 2009 و قیام در ایران حاکم است، شرایط انفجاری جامعه است، یک حمایت سیاسی گسترده در پارلمان های جهان بعنوان آلترناتیو سیاسی رژیم دارد، جنبشی است که قدرت در واقع استقلال مالی اش را دارد، جنبشی است که برای آینده ایران طرح و برنامه هایش را دارد ازجمله طرح هایی برای آزادیها، برای برابریها، برای حقوق همه اقشار وطبقات. تا الان سیاست مماشات غرب بوده است که به کمک این رژیم استبداد مذهبی آمده است ".

شما شواهد ومدارک قابل ارائه ای برای این ادعایتان که ملت چه می خواهد ونمی خواهد، ندارید وبنابراین حرف مفت نزنید!

وانگهی،  چرا تاکنون بشما نیآموخته اند که نخواستن مردم شرط لازم وکافی برای برانداختن یک حکومت نیست و امر سرنگونی  توام با نتوانستن حکومت محقق میشود!؟ چطور است که مثلا حکومت آمریکا با بیست درصد رای مردم باقی است؟!

برای اینکه میتواند حکومت کند وبا توسل به راهکارهایی ازبحران های دائمی زائده ی این سیستم بیرون آمده وخودرا حفظ کند!

ایکاش درس خود را بهتر میخواندید وبعنوان رئیس جمهور منتخب (؟؟!!) یک کشور بزرگی بنام ایران، اینقدر  احمقانه حرف نمی زدید و بعلاوه میدانستید که بحران های موجود درایران، دردیگر کشورهای بزرگ وکوچک هم وجود دارد ودرجاهایی قدری هم بیشتر ولی آنها هنوز پابرجا هستند وشاید عمر من تو تا روز سرنگونی آنها کفاف ندهد.

به سیاست مماشات غرب که می رسیم، بیادت می آورم که ما بارها گفته ایم که اگر این مماشات (نداشتن شرایط کافی برانداختن رژیم) نبود، باید که به حمله ی نظامی دست می زدند که دیدیم فعلا مقبول ومقدور نیافتاده است!

همچنین:

"…همانطوریکه به شما گفتم مقاومتی هست که از استقبال این مردم برخوردار است وپایگاه جدی دارد…  برای اینکه ملاها خوب حس می کنند که این اون آلترناتیوی است که مردم در آن به خواسته هایشان می رسند، این مارک هایی که زده، چونکه نتوانسته این جنبش را بصورت فیزیکی از بین ببره در نتیجه به یک شیطان سازی و به قول غربی ها شیطان سازی علیه این جنبش وبه عبارت ساده تر یک جنگ روانی علیه این جنبش براه انداخته است چون نتوانسته آنرا بی اعتبار کنه، بنابر این این مارک هایی که می زنند مارک هایی است که ساخته ملاهاست… ولی ما در بیست دادگاه همه آنرا باطل کردیم و همه دادگاهها رای دادند به اینکه در واقع این نام گذاری قبل از هر چیز غیرعقلانی بوده است ".

کور شود هرکه شاهد صحت این مدعای شما می باشد. خبری نیست خانم مکرمه ی معظمه!

این کالای بنجل تان به درد عربستانی می خورد که درباتلاق تجاوز به یمن گیر کرده و استفاده های موقت وازسر استیصال میتواند ازآن ببرد. شما خودتان نیروهای خود را باایزوله کردن ومقطوع النسل نمودن، بطور فیزیکی ازبین برده اید واحتیاجی به زحمت  "ملاها" (درس خوانده ها) نبود و ضمنا شما همواره فراموش کرده اید به سئوال ما درمورد ماهیت طبقاتی حکومت ایران جواب بدهید وثابت کنید که چیزی دراین مورد می دانید!!

مابارها ازشما خواسته ایم که ثابت کنید تمام "ملاها" ازیک منافع خاص دفاع میکنند وحکومت باتمام امکاناتش  صرفا وصرفا دراختیار آنهاست!!

ما در تبعیت از روند حرکت تاریخی هیچ ملتی، چیزی بنام حکومت " ملاها " را نمیتوانیم هضم کنیم ودراین مورد ازشما خواسته ایم که بگویید کدام "ملا" ازچه جریانی حمایت میکند؟! همگی ازیک قشر وطبقه؟ اگر آری، نام این طبقه چیست؟!

یا برخلاف نظر شما دیدگاه ها وسلایق متلونی دراین مورد وجود دارد؟!

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا