نشست نفرات جدا شده در استان مازندران – قسمت پایانی

در ادامه مسئول نشست سئوال دیگری را مطرح نمود مبنی بر اینکه سازمان مدعی می شود که در طول 53 سال دست به مبارزه برای آزادی مردم ایران زده است آیا این گفته به نظر شما درست است یا خیر؟

ابتدا آقای محمد رضا گلی عنوان داشت که این جمله ای که از طرف سازمان گفته می شود دروغی بیش نیست چرا که در طول این سالها بارها شاهد بودیم که چگونه علیه مردم ایران دست به سلاح بردند و به کشتار مردم بی گناه دست زدند از ترورهای کور در ابتدای فاز نظامی در سال 60 تا بمب گذاری علیه مسئولین حکومتی تا آتش زدن اتوبوس شهری و به شهادت رساندن تعدادی از افراد بی گناه را می توان نام برد که اگر گروهی مدعی آزادی خواهی برای مردم باشد می تواند دست به این گونه اقدامات بزند؟ مشخصاٌ خیر، چون از ابتدا این گروه برای مردم ایران جز کشتار، سرکوب، خیانت چیز دیگری به ارمغان نیاورده است.

در جواب به سئوال مسئول نشست آقای علی اصغر باباپور عنوان داشت که اگر نگاهی گذرا به سابقه سازمان در این دوران داشته باشیم باید بگوئیم که این حرف بسیار غلط و نادرست می باشد هر چه که ما در درون مناسبات دیدیم و حرفهایی که رجوی تروریست در مورد آزادی خواهی می زد حرف مفت و بی ارزشی بوده که سعی داشت خودی نشان دهد و افراد نگون بخت را در مناسبات نگهدارد.
اگر بحث آزادی خواهی در میان است ابتدا سازمان می بایست از درون خود و تشکیلاتش آغاز می کرد. در مناسبات سازمان هیچ گونه آزادی وجود نداشت و همه افراد می بایست علیه همدیگر گزارش داده و زیرآب همدیگر را بزنند. البته باید به این نکته اشاره کنم رجوی همین گونه می خواست که همه افراد درگیر مسائل مختلفی باشند تا به مسائل جدی که همان خط و خطوط سازمان بود نپردازند چون می دانست که پرداختن به آن یعنی جواب دادن به شکست های خطی. به همین خاطر هیچ وقت رجوی حاضر نشد که وارد این گونه جواب دادنها شود و اگر کسی جرات می کرد به او می گفتند که مرز سرخ است و نباید به این وادی وارد شود.
در ادامه آقای صالحی عنوان داشتند که اگر به گذشته سازمان نگاهی کوتاه داشته باشیم در خواهیم یافت که آنان هیچ گونه گامی در جهت آزادی مردم ایران بر نداشتند بعد از پیروزی انقلاب شعار مبارزه با امپریالیسم سر دادند ولی اکنون می بینیم که مریم قجر در کنار سناتورهای جناح جنگ طلب آمریکایی نشسته و برای مردم ایران نسخه آزادی خواهی می پیچد و با آنان عکس یادگاری می گیرد و به آن افتخار می کند.
در جریان اشغال لانه جاسوسی آمریکا، رجوی از این کار دانشجویان خط امام حمایت همه جانبه نمود ولی اکنون شاهد هستیم که بطور کامل در خدمت امپریالیسم قرار گرفته است.
در جنگ عراق علیه ایران ابتدا وی جنگ را محکوم نموده و عنوان داشت که وظیفه ملی و میهنی می باشد و باید به جبهه رفت و تعدادی از نیروهای خود را به جنگ فرستاد ولی بعد از مدتی با فریبکاری نیروهای خود را بازگرداند و عنوان داشت که به جای نیروهای عراقی ما را هدف قرار می دهند در صورتی که در همان موقع به دنبال سلاح و مهمات برای انبارهای خود بوده است.
بعد از مدتی دست به سلاح برد و اعلام مبارزه مسلحانه نمود و بعد از آن دست به ترورهای کور زد و نخست وزیری و دفتر حزب جمهوری اسلامی را منفجر نمود که در تاریخ ایران این گونه جنایت ها بی سابقه بوده است. رجوی جنایت کار بعد از مدتی از کشور فرار نموده و برای اینکه سرسپردگی خود را به صدام حسین نشان دهد قرارداد صلح امضا نمود و بعد از چند سال با رفتن به عراق و ملاقات با صدام عملاٌ به طور کامل همکاری خود را با دشمن مردم ایران نشان داد و از طرف دیگر دست به کشتن سربازان ایرانی که برای دفاع از میهن در مرزها قرار داشتند اقدام نمود و عملاٌ به عنوان یکی از ارتش های صدام در جنگ علیه مردم ایران شرکت نمود و حتی این سرسپردگی به حدی رسید که دست به کشتار مردم بی دفاع کرد عراقی زد.
رجوی جنایتکار بعد از سرنگونی صدام چون اربابش را از دست داده بود به سرسپردگی نزد نیروهای آمریکایی رفت تا نشان دهد که می تواند مزدور خوبی برای آنان باشد.
اکنون وقتی همه این اقدامات رجوی جنایت کار را کنار هم می گذاریم در می یابیم که در راه آزادی خواهی مردم ایران گامی بر نداشته و هر چه که بوده خون ریزی و کشتار بوده است.
آقای مجید محمدی در ادامه توضیحات آقای صالحی عنوان داشت داغ ننگ دیگری که بر پیشانی رجوی ها حک شده این است که سران غرب هر بار که دست به تحریم علیه مردم ایران می زنند مریم قجر از سران غرب انتقاد می کند که چرا کم تحریم کردید!!! باید هر چه بیشتر دولت و مردم ایران را در تحریم قرار دهید تا شاید فرجی برای سرنگونی خیالی وی فراهم شود. مسئله تحریم همه جانبه غرب علیه ایران حتی صدای خیلی از ایرانی های مخالف را هم در آورده ولی فقط مریم قجر می باشد که مدعی می شود باید حکومت و مردم ایران بیشتر مورد تحریم قرار بگیرند. او فکر می کند که مردم ایران زیر بار تحریم های غرب کمرشان له خواهد شد ولی چیزی که خودم اکنون در ایران شاهدش هستم مردم ایران به خوبی دریافتند که غرب با تحریم های همه جانبه کاری از پیش نخواهد برد و این مسئله مردم ایران را متحدتر خواهد نمود.
مسئول نشست در ادامه عنوان داشت که توضیحات شما در هر زمینه بسیار گویا است ولی چیزی که بسیار مهم است سازمان روی هیچکدام از اصولی که از زمان تاسیس روی آن شعار می داد پای بند نبوده است. اصلاٌ رجوی به هیچ اصول انسانی پایبند نیست او فقط به دنبال قدرت و خوش گذرانی است تا بتواند خودش را ارضا کند. البته باید گفت فریبکاری و حقه بازی سر لوحه اصول وی بشمار می آید.
البته باید این نکته را هم اضافه نمود که مریم قجر اکنون که بازیچه دست غرب شده همانند رجوی به هیچ اصولی باقی نمانده است چون اصول وی روی وطن فروشی و خود فروشی سیاسی سوار شده است وقتی زنی این گونه روی اصول خود پافشاری می کند و نفراتش را به زور در درون حصارهای تشکیلاتی نگه می دارد دیگر چه انتظاری باید در مورد اصول از او داشت.
اگر مریم قجر تروریست ذره ای اعتقاد به اصول آزادی داشت حداقل اجازه تردد آزادانه را به نفراتش در کشور آلبانی می داد ولی در اروپا نفراتش حق تردد آزادانه را ندارند و اکنون دم زدن از اصول و پای بندی به آن بسیار مسخره و خنده دار است. در ضمن وی که مهمترین چیزی که برای یک فرد مهم است عمر اوست ولی مریم قجر با شیادی و حقه بازی عمر اعضای خود را گرفته است و آنان نیز حق هیچ گونه اعتراضی برای عمر از دست رفته خود ندارند.
شما دوستان خوب به نکات خوبی از داخل و بیرون مناسبات اشاره نمودید که رجوی وقتی حرف از اصول می زند برای فریبکاری و حقه بازی است چون همه ما شاهد بودیم که چگونه رجوی با بهانه های مختلف و دادن شعارهای به ظاهر انقلابی افرادش را در مناسبات نگهداشت. اکنون وقتی مریم قجر در فرانسه و آلبانی مدعی آزادی خواهی می شود به مانند تف سر بالا عمل می کند چون اولین کسی که اعتقادی به حرفهای خودش ندارد او می باشد. او می داند که با چه کثافت کاری اقدام به انجام برنامه های رقص رهایی برای شوهر دومش نموده است.
به واقع انسان باید چقدر ذلیل و خوار باشد که اقدام به هر کثافت کاری بکند و حتی از کشتار مردم ایران خشنود شده و بعد هم شعار آزادی خواهی و باقی ماندن روی اصول حرف بزند.
برای ما که شناخت کاملی از سران فرقه رجوی داریم برای ما این حرفها شعاری بیش نیست و بیشتر مصرف داخلی دارد چون فکر می کند که می تواند جلوی ریزش نیرو را در آلبانی بگیرد.
بهتر است به مریم قجر و شوهر مرده اش بگوئیم که شعار دادن در مورد باقی ماندن روی اصول و آزادی خواهی برای مردم ایران دیگر برای کسی انگیزاننده و موتور حرکت نیست چون سابقه بسیار جنایت کاری شما در داخل ایران روشن است که هر موقع نامی از فرقه رجوی برده می شود با فحش و ناسزا از طرف مردم ایران مواجه است پس باید گفت زیاد خودتان را خسته نکنید. بهتر است همان شعارهای بی محتوا و مسخره برای شما و لابی های جنایتکار غربی مصرف داشته باشد.
بعد از پایان نشست دوستان جدا شده به قول معروف محفل زدند و از خاطرات گذشته حرف زدند و بعد از آن هم به دل جنگل زده و در کنار طبیعت به گرفتن عکس پرداختند و همه افسوس می خوردند که چگونه دوستان شان در جهنم تشکیلات رجوی گرفتار باقی ماندند و این طبیعت زیبای شمال را از دست دادند. دوستان بعد از خوردن نهار و شوخی کردن با همدیگر به شهر بازگشتند تا به زندگی خود ادامه دهند تا سر مشقی برای دیگران باشند که گرفتار فرقه هایی مانند رجوی نشوند و سند زنده ای برای نسل آینده باشند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا