بوسه مجاهدین بر دستان امپرياليسم

بدنبال شکست های مستمر سازمان مجاهدین خلق در آزمون کسب مشروعیت مردمی درتمامی صحنه های انتخاباتی سال 58 ( همه پرسی قانون اساسی، مجلس خبرگان قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس)، رجوی که علیرغم همه دعاوی وتبلیغات درخصوص پایگاه اجتماعی ومشروعیت مردمی درمیان توده های مردم از پروژه قبضه کردن قدرت از طریق فزایند های دمکراتیک تقریبا ناامید شده بود برنامه قیام مسلحانه را دستور کار قرار داد.
تجاوز نظامی عراق به ایران و تمرکز عمده نیروهای نظامی ایران در نواحی مرزی برای دفع تجاوز این توهم را در رجوی بوجود اورد که باخالی شدن شهرها از نیروی نظامی می توان جمهوری اسلامی را با چند رشته انفجار و ترور سرنگون نمود. البته رجوی از همان ابتدای پیروزی انقلاب تلاش نمود بصورت تاکتیکی خود را همسو با انقلاب و حامی رهبری انقلاب جا بزند. زاویه گیری های اولین رئیس جمهور ایران از نظام و رهبری آن باعث گردید که سازمان به مصداق دشمن دشمن من دوست من است امید تازه ای پیدا کند واز این رو سعی نمود بانزدیک شدن به نفر دوم کشور و در اختیار گرفتن او، سنگر مهم و قابل اتکایی در درون حاکمیت برای خود تضمین کند تا با اتکا به همین جایگاه قانونی والبته استفاده از اهرم فشار از پایین نیروهای شبه نظامی خودرا به کف خیابانها ببرد.
اموزش نظامی نیروهای موسوم به میلیشیا، نفوذ دادن اعضا در ارگان های نظامی و امنیتی و دفاتر سیاسی بخشی از برنامه های مسعود رجوی برای تقابل زودهنگام نظامی با دولت نوپای انقلاب بود. رجوی سالهای بعد درنشست های عمومی با اعضا در قرارگاه اشرف گفت درهمان سال اول انقلاب درحالیکه همه احزاب وگروه ها بدنبال کارسیاسی بودند ما با راه اندازی میلیشیا و رژه نظامی درخیابانهای تهران عملا مسئله سرنگونی و تاکید برمبارزه قهر امیز را به گوش همگان رساندیم. افشای برنامه جاسوسی سعادتی درسفارت شوروی سابق ودرخواست تجهیزات پیشرفته مخابراتی ونظامی ما به ازای تبادل اطلاعات نیروهای نظامی ومسئولین سیاسی وامنیتی رژیم شاه به شوروی بخشی از تلاش وبرنامه ریزی رجوی برای شروع درگیرهای خشونت امیز مسلحانه بود.
وی درتحلیل شرایط جامعه ایران و میزان پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی دچار اشتباه مهلک ومرگباری شد. با صادر کردن اطلاعیه نظامی در25خرداد سال 60 ومتعاقب ان انجام انفجارات مهیب دردفاترحزب و ریاست جمهوری ودرادامه ترورهای کور هواداران انقلاب تاکید کرد جمهوری اسلامی 6ماه دیگر سرنگون خواهد شد. موج گسترده ترورها وانفجارات باعث قربانی شدن تعداد زیادی از مسئولین واز جمله رئیس جمهور ونخست وزیر و رئیس دیوانعالی کشور و در پی آن، دستگیری و اعدام عده ای از سازمان شد.
فضای نظامی برکشور حاکم شد. رجوی که تحلیل کرده بود باشروع مبارزه مسلحانه و ترور نیروهای وفادار به انقلاب طلسم اختناق شکسته ومردم درحمایت از این اقدام سازمان به خیابانها خواهند ریخت و باورود عنصراجتماعی جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد تعادل قوا علنا به زیان سازمان چرخید وتعداد زیادی از پایگاههای نظامی و خانه های امن تیمی باهمکاری اطلاعاتی مردم لورفت ودرکوتاه ترین زمان ممکن شیرازه نظامی وسازماندهی تشکیلاتی سازمان از هم پاشید.
رجوی بهمراه بنی صدر به فرانسه گریخت ومابقی نیروها در ماههای بعد به کردستان عراق گریختند ویا دستگیرشدند. ماحصل این اقدام جنون امیز و ابلهانه رجوی، صدها قربانی از هردو طرف بود. درگام بعد رجوی از فرانسه به عراق رفت وائتلاف نظامی باصدام متجاوز را شکل داد. نیروهای باقیمانده از منطقه کردستان جمع اوری ودرقالب ارتش کوچک درقلب ارتش صدام سازماندهی گردید وبدین ترتیب بزرگ ترین خیانت رجوی شکل گرفت. حضور وی درعراق وهمکاری وشرکت مستقیم درجنگ تجاوز کارانه صدام برعلیه ایران و اغشته شدن دست هایش بخون سربازان ایرانی اورا دراذهان مردم ایران منفور و نامشروع و بی اینده ساخت. درتاریخ معاصر به ندرت می توان حزب و یا سازمان سیاسی و الترناتیو را سراغ گرفت که متحد دشمن متجاوز به خاک میهنش و دوش بدوش دشمن برعلیه ملت خود بجنگد. به همین دلیل خیانت رجوی هیچگاه از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد.
اکنون بیش از 38سال از ان اشتباه مهلک واستراتژیک می گذرد. بارزترین تاثیراشتباه استراتژیک این است که رهبر و جریان خطا کار وارد پروسه دگردیسی و تغییر ماهیت بنیادین میشوند. اکنون به عینه می بینیم جریانی که درسال 60تحلیل میکرد طی 6ماه جمهوری اسلامی را سرنگون می کند 36سال بعد بادست شستن از تمامی اصول وپرنسیب های خود به تمامی شعارها و ارمانهای خود پشت پا زده و در زندان مانز درگوشه پرت افتاده ای از خاک البانی بهمراه نیروهایی که بهارعمر وجوانی انها را طی سالیان به خزان تبدیل کرده وهمگی درگذارعمر پیر و فرتوت و از کارافتاده شده اند درحضیض زندگی خفیف خائنانه تاریخ خود به نظاره نشسته اند. سازمانی که روزی ادعای مبارزه ضدامریکایی داشت و در سرکوچه و بزنگای تاریخ به کمین امریکایی نشسته بود تا خون اورا به زمین بریزد اکنون دریک دگردیسی ضدانقلابی بردست درنده ترین جناح امپریالیست ها بوسه می زند وبا ملق زدن برای تحریم های هرچه بیشتر مردم ایران وتحریک تجاور نظامی وکشتار مردم سرزمینش جای دوست ودشمن نشان می دهد و براستی این مجازات اتودینامیک جریانی است که برای رسیدن به هدف از هروسیله و ابزار نامشروعی استفاده می کند. زباله دان تاریخ شایسته ترین مکان برای انهاست مکانی که رجوی باشتاب بسوی ان روان است.
اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا