بیچاره خواهر مریم عباس صادقیچرا اینقدر شماها به خواهر مریم فشار میآورید.چکار دارید که خواهر مریم با چه حقه ای توانسته خود را به داخل مجلس سنای فرانسه برساند، کمی انصاف هم خوب است،رسانده که رسانده.چطوری است که فلان نماینده این حق را دارد که گربه ملوس و یا سگ با وفای خود را آزادانه […]
بیچاره خواهر مریم
عباس صادقی
چرا اینقدر شماها به خواهر مریم فشار میآورید.
چکار دارید که خواهر مریم با چه حقه ای توانسته خود را به داخل مجلس سنای فرانسه برساند، کمی انصاف هم خوب است،رسانده که رسانده.
چطوری است که فلان نماینده این حق را دارد که گربه ملوس و یا سگ با وفای خود را آزادانه به داخل ساختمان سنا ببرد وهیچکسی هم حق اعتراض نداشته باشد، چنانچه کسی اعتراضی هم کند یا قصد ممانعت از ورود این موجود ملوس و یا آن حیوان با وفا را داشته باشد، با انبوهی از ماده ها و قوانین حمایت از حقوق حیوانات از سوی جوامع مدافع حقوق حیوانات مواجه میشود. اما چرا کسی از حقوق از دست رفته و پایمال شده خواهر مریم در این رابطه دفاع نمیکند
قدری هم شماها شرایط بغرنج روحی روانی خواهر را در نظر بگیرید.
انگاری همین دیروز بود که ازدواج فرخنده و آسمانی و جهانی با برادر مسعود، درآسمان زیبای فرانسه و در اور سور اواز و در حضور برادر مجاهد مهدی ابر بسته شد؛ باز هم شماها حسادت کردید.
برای اینکه شماها خیال بد بد نکنید؛ برادر مسعود ایشان را به مقام مسئول اولی منصوب کردند؛ اما بازهم شماها گفتید و هم کادرهای با تجربه برادر مسعود؛ که با این بی آبرویی باید گذاشت در رفت توی بیابانهای عراق و چون برادر به اصل سانترالیزم دمکراتیک اعتقاد داشتند؛ پذیرفتند و تحت فشار نیروهای پائینی به عراق فرار کردند؛( ببخشید عزیمت به جوار خاک میهن دربغل دست صدام حسین.)
خواهر مریم در عراق رشد تساعدی کردند؛ بعد از مدت کوتاهی جانشینی فرماندهی کل را از سوی رهبری با درایت؛ دریافت کردند؛ و………..تا اینکه مقام ریاست جمبوری در حکومت آینده های نه چندان دور در هر کجای عالم را از سوی رهبر فداکار با زور و زحمت زیاد به ایشان اعمال شد وایشان هم به ناچارو با تحمل فشار زیاد پذیرفتند.
بعد هم که ایشان در مجلس شورای ملی مقاومت و در پناه و حفاظت گارد ریاست جمهوری عراق در صدر مجلس (در همان جا) سوگند یاد کردند که هر کس که به عقاید مسعود پشت کند من هم به او پشت میکنم.
همه اعضای شورا هم برای اینکه مورد غضب خواهر قرار نگیرند؛جملگی و فلگی و همگی؛ در حالی که آقای مهدی سامع پیشاپیش آنها قرار داشت ؛ سر بر قدوم این نو عروس حجله ریاست جمهوری نهادند و آقای سامع به حقانیت رهبر عقیدتی و پاکی دامن خواهر مریم سوگند خورد که همواره از مظلومیت و فشار بیش از حد روی خواهر مریم دفاع کند.
این همه شوکت و جلال در عراق؛ آن همه اقتدار و ابهت؛ آن همه اعمال قدرت؛ همه در دست خواهر مریم بوده و همه اعضای شورا برایش خم و راست میشدند و کسی بدون اجازه ایشان نفس نمیکشد.
حالا آن سبو بشکست و آن همه فیس و افاده و آنهمه قدر قدرتی؛ با سرنگونی صاحبخانه (صدام حسین) یکباره فرو ریخت.
ایشان حق دارند افسرده شوند؛ بهم بریزند؛ دلتنگ گذشته شوند؛ اگرخودشان نمیتوانند مجلس داشته باشند و اگر نمیتوانند آزادانه به هر کجا بروند حداقل میتوانند یواشکی و در پناه یک نماینده محترم و دلسوزی بعنوان نفر همراه خود را به داخل مجلس سنا برسانند.
این حق را برای ایشان قائل شوید؛ وگرنه ایشان ممکن است دپرس شوند و خدای نکرده دق مرگ شوند و جهانی در عزای ایشان به ماتم بنشیند.
گیرم که آن نماینده محترم مجلس بابت این کار شیرینی هم هر چند ناقابل دریافت کرده باشند؛این مسائل که برای خواهر خیلی پیش پا افتاده است.
بجای این حرفها قدری هم به غم وغصه های خواهر فکر کنید.
چپ وراست بد بیاری؛ هنوز از غم 28 نفر و14نفر بیرون نیامده بودند که خبر خلاصی 100نفر دیگر را ناشتا به خواهر دادند.
چه انتظاری دارید.
و بلافاصله باز رئیس دفتر ایشان این خبر ناگوار را روی میز ایشان گذاشتند:
روز جمعه بیست و پنجم فوریه، یکی از مقامات دفتر مرکزی صلیب سرخ اعلام کرد که بیش از دویست و سی تن از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق در جلسه ای در دفتر مرکزی صلیب در بغداد رسما خواستار آزادی و بازگشت به ایران شده اند. وی گفت که این افراد در سه یا چهار گروه منتقل و به خانواده هایشان خواهند پیوست.
حالا شما اعتراض دارید که چرا خواهر مریم با اسم و مشخصات جعلی وارد سالن سنا شده است.
توجه بفرمائید؛خبر پشت خبر:
بیش از یکصد و سی نفر از جداشدگان مستقر در کمپ آمریکائی ها طی روزهای آتی وارد ایران خواهند شد.
درد که یکی دوتا نیست انگاری بخت از خواهر برگشته وهمچنان در حال سقوط است و باز هم خبر دیگری آمد:
یک عضو مجاهدین در پاریس به جرم فساد مالى دادگاهى شد.
سیما احمدى یکى از اعضاى مجاهدین دوشنبه شب به اتهام پول شویى، ارتباط و کمک مالى به یک گروه تروریستى در یکى از دادگاههاى پاریس مورد بازجویى قرار گرفت.
خبرگزارى فرانسه روز سه شنبه اعلام کرد: ژان لویى بروگره قاضى ضد تروریسم پاریس سیما احمدى را که در اور سور اواز فرانسه زندگى مى کند، متهم کرده است که با بازکردن حسابهاى بانکى مختلف در فرانسه، آلمان و بلژیک به نام این سازمان اقدام به جابجایى غیرقانونى۸۰۰ هزار یورو کرده است.
انصاف بدهید خواهرمریم دق میکردند و لازم بود حتی برای آرامش ظاهری و حفظ روحیه مابقی نیروهای باقیمانده هم شده؛ دست به یک اقدام سمبلیک سیاسی بزنند.
به غیر از خواهر هیچکس به عمق این فاجعه آگاه نیست که اقدام صلیب سرخ چه آثار فاجعه باری روی تشکیلات سازمان که سالیان برادر مسعود با خون دل و التماس و درخواست از صدام و با هزار ترفند سیاسی دیگر برای آن زحمت کشیدند دارد.
فاجعه از این بدتر که پای صلیب سرخ نه تنها به کمپ آمریکائیها بلکه بزودی به کمپ و زندانهای سازمان باز میشود.
به این خبر توجه بفرمائید تا شاید کمی به مصیبت وارده وعمق فریاد و فغانهای خواهر پی ببرید:
مقام صلیب سرخ افزود: ما اکنون تصویر واضح تری از شرایط کمپ اشرف داریم. شواهدی داریم مبنی بر آن که ممکن است بسیاری از افرادی که در چهارچوب سلسله مراتب تشکیلاتی هستند بر خلاف میل واقعی شان آنجا مانده باشند. همچنین ما حجم زیادی از طومارها و نامه ها و تماس هایی را داشته ایم که نه فقط از طرف خانواده های این افراد، که از هر گوشه ای از جهان بوده است.
وی افزود: به این افراد حفاظت تحت کنواسیون چهارم ژنو داده شده است و ما در حال صحبت با نیروهای امریکایی ای هستیم که از آنها حفاظت می کنند. ما امیدواریم که در نهایت بتوانیم دسترسی آزاد و بدون قید و شرط به بازداشتی های کمپ اشرف را بدست بیاوریم.
آیا کسی یافت میشود که از مظلومیت خواهر دفاع کند؟
آیا خواهر حق دارد جیغ بکشد یا نه؟
حداقل تا دیروز یک کسی به اسم مهدی سامع پیدا میشد که به ناحق از حقوق از دست رفته این زن نجیبه و جماعت نجیبتر ایشان دفاع میکرد، ولی نامبرده هم گویا لوبیا خورده است، پول از خواهر مریم میگیرد اما انگار جای دیگری رختخواب پهن میکند.
از این همه درد؛ خواهر مریم به چه کسی پناه بیاورد.
باز بگوئید چرا خواهر مریم به شماها پشت میکند،حق دارد.
تاکید میکنم این را خواهر مریم بارها گفته اند که هرکس به عقاید مسعود پشت کند در عوض من هم به او پشت میکنم.
صراحت از این بیشترمیخواهید؛ دیگر چه بگوید.
پس با صدای بلند همچون برادر مسعود فریاد بزنید:
کجائید ای حامیان و دست پروردگان مریم پاک رهایی،چرا دم بر نمیآورید،چرا خفه شده اید، من از همین جا در قلب نیروهای آمریکایی، به شما…. بله بله به شما حامیان بزرگ و بزرگتر مقاومت جهانی اعلام میکنم، رئیس تنها جمهور برگزیده مقاومت رهبری، موشک و پوشک سرنگونی، هم اینک نه تنها،تنها مانده، که بیم آن میرود که سرخورده نیز شده باشد.
از من که گذشته و دیگر پشمی به کلاه ندارم،مگر اینکه مریم و شورای رهبری غیرتی بکنند؛ و اعلام کنند.
…..وای به اون روزی که مریم تصمیم بگیرد، جواب بی مهری های شما را با بی مهری مضاعف پاسخ بدهد.
باز بگوئید سازمان حق ندارد از بیخ و بن منکر وجود چنین نیروهایی شود؛ انصافا حق دارد چون این افراد به سازمان و عقاید برادر مسعود آزادانه و علنی پشت کردند؛به همین دلیل خواهر هم از لجشان به آنها پشت کردند.
شورای رهبری چه با رهبر چه بدون رهبر اعلام میکند:
نه آن 14 نفر؛ نه آن28 نفر و نه این100 نفر و نه هیچکدام از نفراتی که در آینده از این سازمان جدا شوند؛هرگز عضو این سازمان نبودند و نبوده اند و نبوده اند.
حتی اگر روزی خواهر هم بخواهد برود و یا جدا شود پیشا پیش اعلام میکنیم که از مدتها قبل اسناد و نامه های خواهر را در اختیار داریم که بدلیل شرایط جنگی عراق ایشان درخواست رفتن بدنبال زندگی عادی خودشان بوده اند.
شورای رهبری حتی بدون رهبر.

