انفجارات تروریستی و انتخابات مردمی مجیدی/ سایت پرونده سیاه/ 2005-06-30آتش وانفجاریادگارمسعود وهدیه ای ازجانب مریم به ایرانیان است، دو دهه ازشکل گیری گسترده انفجار وترورمی گذرد، واین بخشی از فرهنگ تروریستی سازمان مجاهدین خلق شده است. رشد عملیات تروریستی باند فراری با سیرصعودی ،به سطح وکلاس انفجار های تخصصی رشد وارتقا یافته است که به […]
انفجارات تروریستی و انتخابات مردمی
مجیدی/ سایت پرونده سیاه/ 2005-06-30
آتش وانفجاریادگارمسعود وهدیه ای ازجانب مریم به ایرانیان است، دو دهه ازشکل گیری گسترده انفجار وترورمی گذرد، واین بخشی از فرهنگ تروریستی سازمان مجاهدین خلق شده است. رشد عملیات تروریستی باند فراری با سیرصعودی ،به سطح وکلاس انفجار های تخصصی رشد وارتقا یافته است که به اعتراف رجوی ،عملیات تروریستی اشان در نوع خود بی نظیرند! در ایران هرجا خراب کاری و انفجاری صورت می گیرد، خلق قهرمان بی اختیار به یاد تیم های رجوی،ساخت صدام می افتند ویا با شنیدن اخبار تروریستی می گویند: همه تروریست ها مانند رجوی با انفجار و ترور ایجاد رعب ووحشت می کنند.
خلاصه کلام رجوی با کوره آدم سوزی واستراتژی آتش پراکنی اش یاد آورو تداعی کننده خشونت وترور در اذهان خاص وعام است. امروزه اگر دراقصی نقاط جهان،حتی ساحل عاج انفجاروتروری صورت بگیرد، مردم سوابق سیاه رجوی را مصداق بارز خبرمی دانند. حال مسعود ومریم وشورا هر چه می خواهند داد وفریاد راه بیندازند که این بار ما نبودیم ، ما خلع سلاح شده وحتی ترقه ای برای چهار شنبه سوری هم نداریم، ولی دم خروس جناب رجوی عیان است واهداف ضد مردمی در گفتار ونوشتارش به وضوح قابل لمس و شنیدن است.
سال هاست که رجوی سیاست انفجار وترور را در پیش گرفته است، برای هر مناسبتی حکم وعملیات خاصی دارند ، مثلاً تحریم را برای انتخابات ، انفجار وآتش سوزی را برای قفل کردن مردم در خانه و جلوگیری از حضور آنان در صحنه سیاسی انتخابات و مراسمی چون چهارشنبه سوری ، ترور های خیابانی و پرتاب خمپاره را برای ایجاد رعب ووحشت در داخل کشور و سر گرم کردن نیروهای وامانده اش در عراق می داند. در دوران صدام زیستی هرعملیات تروریستی را با افتخار وبوق وکرنای کر کننده از پیروزی های نظامی خود می خواند، ولی اکنون که چاشنی تروریستی اش خنثی شده وعلناً نمی تواند دست از پا خطا کند ، با زبان بی زبانی برای به آتش کشیدن ایران تبلیغات هیستریک راه می اندازد.
البته فعالیت های پشت پرده اش درهمکاری با اشغال گران وموساد اسراییل و باز ماندگان رژیم بعثی عراق از دید مردم ایران مخفی وپوشیده نیست. غیر ازادامه دادن به خیانت و ایران فروشی ،انتظاری از رجوی ها نمی رود، چون اقتضای طبیعت فرقه رجوی همین است ، دیروزخودشان با انفجار وعملیات تروریستی بر سر مردم آتش می ریختند و امروزجماعتی ساده لوح وفریب خورده را تشویق وتسلیح می کنند تا صدای فرقه که همان انفجار ودستاورد مرگ ونابودی است را به گوش مردم ایران برسانندو از این واقعیت وسابقه غافلند که، ایرانیان حتی در زیر باران بمب وموشک های صدام وشدید ترین تهدیدات وتبلیغات دشمنان ، در صحنه های سیاسی وسرنوشت ساز حضور فعال داشته اند، حال رجوی هر چه در توان دارد به میدان بیاورد وبا آتش وانفجار به خیال خودش آب را گل آلود کند.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران خط تحریم وتهدید وانفجار های تروریستی از سوی فراریان و وطن فروشان وابسته به بیگانگان فعال شد.به دنبال انفجار چندین بمب درشهر های ایران ، خسارت هایی به هموطنامان واردآمد، جا دارد قبل از پرداختن به چند و چون این عملیات ضد انسانی و اعلام همدردی با قربانیان و بازماندگان این حادثه وحشتناک ، اعلام تنفر و انزجار خود را از هرگونه عملیات تروریستی به هر شکل و در هر کجا اعلام نمایم.
هر گاه در ایران صدای انفجاری شنیده می شود،تمامی ایرانیان به یاد تروریست های آتش باز عوامل صدام و رجوی می افتند، چون طی دو دهه گذشته همواره از ناحیه این دونفرو بوسیله آخرین روشهای تروریستی، که بمب گذاری تنها یکی از این تاکتیک ها بوده، جان ومال ایرانیان هدف قرار گرفته است.
در روزهای قبل از انتخابات مرحله اول، چندین انفجار پیاپی در نقاط مختلف ایران، در اهواز، تهران و قم ، زاهدان اتفاق افتاد که تعداد زیادی از مردم بی گناه کشته ومجروح شدند. از آنجا که این شیوه تروریستی، دقیقاً رفتارهمیشگی تیم های تروریستی رجوی به یاد می آورد و با توجه به سوابق این گروه در این رابطه،ایرانیان و بسیاری از ناظران بین المللی، همچنان انگشت اتهام را به سمت آنان نشانه رفته اند.
اکنون که رهبران سه فرقه ی تروریست القاعده، بعث و فرقه رجوی ، در منطقه آواره شده اند، بازماندگان ومعتقدان ایدئولوژیک آنان تیغ انتقام خود را بر روی مردم کشیده اند و بی مهابا با عملیات تروریستی دیوانه وار ازمیان مردم قربانی می گیرند.
به دنبال انفجارهای تروریستی ، فایننشال تایمز نوشت: « هیچ گونه شواهد صریحی از رابطه بین بمب گذاری ها در تهران و اهواز وجود ندارد، اما این حملات در ایران از زمان پایان جنگ ایران و عراق نادر بوده است. از زمانی که گروه مجاهدین خلق خمپاره هایی را به سوی اهداف رژیم در تهران شلیک کرد سه سا ل می گذرد، گرچه بیشترحملات مجاهدین خلق با انتخابات در سال 2000 مصادف شد. »
سایت اینترنتی اخبار صلح، زمین و عدالت هم آورده است: « برخی از ناظران امور ایران می گویند که رابطه همکاری دوطرفه بین واشنگتن و مجاهدین خلق هم اینک مورد توافق قرار گرفته، که بازجویی اعضای مجاهدین در اردوگاه اشرف از نظر اطلاعات سری را شامل میشود… »
دن بایمن تحلیلگر سابق خاورمیانه در سیا که اکنون در مؤسسه بروکینگز مشغول به کار است می گوید: « دولت بوش از آنها استفاده خواهد کرد، اما آنها را از فهرست تروریستی خارج نخواهد کرد… ما امکانات و تجهیزات مجاهدین در عراق را تحت کنترل داریم… ما از آنها بهره می گیریم، اما به طور کامل منحلشان نمی کنیم. »
جاستین ریموندو/ آنتی وار/ 13 ژوئن 2005: لحظه ای که خبر بمب گذاری های اخیر در ایران را شنیدم، بلافاصله فکر کردم: کار مجاهدین خلق ، فرقه مارکسیستی غیرعادی ای که برخی از نومحافظه کاران می خواهند در تغییر رژیم در تهران از آنها کمک بگیرند، است. به نظر میرسد ضمیرم درست به هدف زده است. اما یک لحظه صبر کنید! مگر قرار نبود هیچ کدامشان از اردوگاه اشرف ( پایگاهشان، جایی که نیروهای امریکایی از آنها مراقبت میکنند) خارج نشوند؟… چه کسی سگ ها را باز کرده؟
با وجود این که مجاهدین خلع سلاح شده اند، قراردادن انگشت اتهام به سمت آنها با چنین صراحتی علل فراوانی دارد که اهم آن عبارتند از:
1- اعتقاد مجاهدین به روش های جنایتکارانه تروریستی، مهم ترین دلیل است.
2- سوابق این گروه نشان میدهد که مسؤولیت کلیه اعمال تروریستی طی 25 سال گذشته متوجه آنها است ،
3- شعار استراتژیک مجاهدین در شرایط فعلی، تحریم انتخابات است.
4- حمایت آشکار و علنی مجاهدین از آشوب هایی که چندی پیش دار و دسته تجزیه طلب و وابسته به بیگانگان در اهواز به راه انداخت.
5- نقطه مشترک بسیار مهم این است که مجاهدین از سال ها پیش با تکیه بر امکانات و استعدادهای دولت های بیگانه و به خصوص رژیم دیکتاتورصدام، به ایجاد ناآرامی و اغتشاش و اعمال تروریستی در ایران مبادرت ورزیده اند.
ناگفته پیدا است که اگر از سوی مردم ایران از درخواست مجاهدین و یا سایر نیروهای خواهان تحریم استقبالی صورت می گرفت، نیازی به بمب گذاری و کشتار مردم بی گناه به جهت ایجاد رعب و وحشت نبود.
عدم محکوم کردن حوادث تروریستی اخیرتوسط باند تروریستی رجوی، نه تنها نشان می دهد که مجاهدین از آن راضی بوده، بلکه آن را در راستای اهداف و سیاست های خود می دانند و به همین خاطر می توان نتیجه گرفت که از هر راهی به چنین جریانی کمک رسانی کرده باشند!
اگر چه در برابر این اقدامات تروریستی، افکار عمومی جهان به خصوص با توجه به سوابق آشکار، انگشت اتهام را در مقابل مجاهدین قرار داد، اما مجاهدین همانند سایر تحولات جهانی، برای فریب افکار عمومی این اقدام را، ساخته و پرداخته حکومت ایران معرفی نمود! مجاهدین فرض را بر این گذاشته اند که دلیل این رفتار ایران، کوشش برای باقی نگه داشتن نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی می باشد.
در رابطه با رد پای رجوی درانفجارهای اخیر، منابع عراقی فاش کردند، که حازم شعلان در زمان تصدی وزارت دفاع در دولت ایاد علاوی ارتباط ویژه ای با مجاهدین وضد انقلاب مستقر در عراق برقرار کرده بود. شعلان با هماهنگی نیروهای آمریکایی و اسرائیلی، درسرکوب شبه نظامیان مقتدی صدر در شهرک صدر بغداد و شهر مقدس نجف بارها ازاین عوامل خودفروخته استفاده کرد.
شعلان با هماهنگی با عوامل رژیم صهیونیستی آنها را وارد شبکه های قاچاق سلاح از مرزهای عراق با استان خوزستان و ایلام کرد. به گفته این منابع، شعلان هم چنین یک گروه از استخبارات سابق عراق را که در حوزه ایران فعالیت می کرد، سازماندهی کرد وبا عوامل رجوی هماهنگ کرد. شعلان اعلام کرده بود که ما جنگ را به خیابان های شهرهای ایران می کشانیم. خبر دست داشتن وی در انفجارهای اخیر اهواز با تهدیدهای وی در زمان وزارتش که گفته بود ما جنگ را به خیابان های تهران خواهیم کشاند، هم خوانی دارد.
دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین، در یک حرکت منفعلانه، سعی نمود مسأله انتخابات در ایران و تحولات مربوط به آن را، با شعارهای از قبل تعیین شده و تحلیل های کلیشه ای از سر بگذراند و وارونه نگری در رأس دستگاه فکری خود را حفظ نماید.
اگر چه بحران های لاعلاجی که اکنون مجاهدین با آن دست و پنجه نرم می کنند، عموماً بحران های سیاسی و بیرونی است که به طور خاص ادامه حیات سیاسی آنان رادراستفاده از امکانات کشورهای غربی به مخاطره می اندازد، لیکن بحرانی که مجاهدین پس از انتخابات با آن روبرو هستند، مشخصاً با ساختار نیرویی سر و کار دارد و بقای تشکیلاتی آنها را هدف گرفته است. وعده های بی ثباتی و شقه درونی حکومت ایران، که اکنون مجاهدین با تکیه بر آن توانسته اند انبوهی از افراد بی انگیزه و روحیه باخته را در اشرف و اروپا گرد خود نگه دارند، به زودی نادرستی خود را نشان خواهد داد.
اشتباه استراتژیکی که این بار مجاهدین مرتکب شده اند این است که تمامی تحولات را منوط به انتخابات ریاست جمهوری کرده و حتی از بسیاری از نیروهای خواهان جدایی، تعهدی به نام تعهد خرداد 84 گرفته اند که اگر رژیم تا آن فاصله سرنگون نشد، می توانند از سازمان خارج شوند. بنابراین مهمترین تحول تشکیلات مجاهدین پس از انتخابات را می توان شقه درونی و بحران جدایی در مجاهدین دانست.
حضور گسترده ایرانیان مقیم وین در پای صندوقهای رای برای شرکت در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، خشم گروهک تروریستی مجاهدین را برانگیخت.
به گزارش خبرنگار فارس از وین، با آغاز رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری ایران در حوزه وین ، حدود 20 تا 30 تن از عوامل رجوی با تجمع در فاصله 200 متری کنسولگری جمهوری اسلامی در خیابان سفارت ایران در وین، در مخالفت با حضور گسترده مردم در این انتخابات تظاهرات شرکت کردند. عوامل رجوی همچنین خبرنگار فارس را که سرگرم عکاسی از حضور مردم در پای صندوقهای رای بود،مورد ضرب و جرح قرارداده که این درگیری با مداخله پلیس پایان یافت.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی حتی با ارائه تحلیلهای غلط، سردمداران کاخ سفید را به اشتباهی غیرقابل جبران انداختند و به این ترتیب موضعگیریهای جورج بوش و کاندولیزا رایس که تنها چند ساعت پیش از آغاز رایگیری، انتخابات ایران را غیرمنطبق با دموکراسی خواندند، موجب آبروریزی آنان حتی در رسانههای خارجی شد.
چند روز قبل از انتخابات دبیرخانه شورای تروریستی رجوی در یک پیش گویی مضحک، طی اطلاعیهای نتایج نظرسنجی که توسط سازمان دروغ سازمجاهدین از 1730 تن از واجدان حق رأی در ایران صورت گرفته است را منتشر کرد. براساس این نظرسنجی در داخل کشور 92 درصد واجدان حق رأی ، انتخابات ریاست جمهوری را تحریم خواهند کرد.
در اطلاعیه خیالی آمده است که، سازمان مجاهدین خلق ایران امروز نتایج یک نظرسنجی سراسری را که در داخل کشور به عمل آورده است اعلام کرد. بر اساس این نظرسنجی که از طریق مصاحبه با 1730 تن از دارندگان حق رأی در استانهای مختلف کشور به دست آمده است, 92 درصد دارندگان حق رأی قصد دارند انتخابات ریاست جمهوری رژیم آخوندی در 27خرداد را تحریم کنند.
در میان هشت درصد که گفتند در انتخابات شرکت خواهند کرد, 8/58 درصد به رفسنجانی و 5/37 درصد به لاریجانی رأی خواهند داد. درصد ناچیز آرای باقیمانده میان سایر کاندیداها نظیر معین, قالیباف و مهرعلیزاده تقسیم شده است. از میان تمامی شرکت کنندگان در نظرسنجی تنها یک نفر گفت که به کروبی رأی خواهد داد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران – 11 خرداد 1380 (1 ژوئن 2005)
بر خلاف میل باطنی فراریان در مانده وایران ستیزان آواره، خبرنگار «بازتاب» گزارش داد، بر اساس برآوردهای انجام شده، تا ساعت 22 امشب، با شرکت بیش از 28 میلیون نفر از مردم در انتخابات، مشارکت مردمی از مرز 60 درصد گذشت و با توجه به تمدید مهلت رایگیری تا ساعت 23، احتمالا از این میزان نیز فراتر میرود.
بنا بر این گزارش، این حضور در شرایطی رخ داد که فعالیت اپوزیسیون خارج از کشور شامل جمهوری خواهان، سلطنتطلبان و مجاهدین خلق، علاوه بر تبلیغات گسترده ماهوارهای و رادیویی که طی6ماه گذشته با حمایت کاخ سفید انجام شد، طی آخرین روزهای مانده به انتخابات، با حرکات ایذایی و تروریستی نیز همراه شد.
با وجود آن که در 10 روز گذشته این جریان با انجام انفجار و عملیات تروریستی در 6 شهر مهم کشور، قصد کاهش مشارکت عمومی را داشتند، حضور گسترده شهروندان ایرانی داخل و حتی خارج از کشور در انتخابات و افزایش 10 درصدی مشارکت مردم نسبت به انتخابات مجلس هفتم، موجب شگفتی تحلیلگران غربی گردید.

