سکوت یا پذیرش اوج ذلت چند روز از سفر نخست وزیر عراق و هیئت بلند پایه آن به ایران می گذرد. این خبر با توجه به جنگ هشت ساله میان این دو کشور و سال ها تیرگی روابط، مورد توجه تمامی خبرگزاری ها و سایت ها و رسانه ها قرار گرفته و هر کدام تحلیل […]
سکوت یا پذیرش اوج ذلت
چند روز از سفر نخست وزیر عراق و هیئت بلند پایه آن به ایران می گذرد. این خبر با توجه به جنگ هشت ساله میان این دو کشور و سال ها تیرگی روابط، مورد توجه تمامی خبرگزاری ها و سایت ها و رسانه ها قرار گرفته و هر کدام تحلیل و نظری را ارائه نمودند، چه غربی ها و اروپایی ها و چه آسیایی ها و… بدون شک اعزام هیئت گسترده شامل نخست وزیر و مدیران اقتصادی و بازرگانی و… چشم انداز گستردگی روابط در تمامی زمینه ها و آمادگی برای برداشتن موانع موجود بر سر این راه می باشد. آنچه هست، امریکا به دلیل داشتن منافع کلان نفت در عراق و منطقه خواهان شفاف بودن روابط و روزنه اتحاد میان کشورهای خاورمیانه نیست و نمی تواند نسبت به موضوع خشنودی نشان دهد. از دیگر سو بالاگرفتن روابط ایران و عراق، کشورهای عربی منطقه را بیشتر متمایل به روابط با کشور ایران که به لحاظ وسعت و جمعیت و حکومت دارای وجهه بهتر و قدرتمندتری است،می نماید. به هر حال بازتاب این سفر در نظرهای مختلف یکسان نبوده و جنبه های مثبت و منفی آن به بررسی گذاشته می شود. اما در این میان یک لرزش ستون فقراتی محکم تر برای فرقه رجوی محسوب می گردد که الان با وجود گذشت چند روز از این سفر،تحلیلی ارائه ننمود. و در سایت های مختلف خود به اخباری چون تظاهرات و اعتراض در فلان شهر و به تصویر کشیدن جشن و شادی تصنعی در اوورسورواز و دیدگاه ها نسبت به احمدی نژاد و… پرداخته و با سکوت در قبال این قضیه مهم رسانه ای به دلیل لرزش عظیمی که بر چهارچوب فرقه وارد آورد، خود را رسواتر نمودند و توان سیاسی این کار را هم ندارند ،آنان در وضعیتی قرار دارند که با بودن در ته چاه قدرت طلبی و هژمونی رجوی به همان مشمول ماده 4 ژنو قرار داشتن ، دل خوشند و از این همه حوادث و تحلیل ها مجبور شدند گفته های هوشیار زیباری ( وزیر امور خارجه عراق) را که در ابتدا به عدم جواز اقدامات مسلحانه از سوی هر گروهی علیه همسایگان اشاره و سپس باتوجه به مشمولیت اعضای قلعه الموت به ماده 4 ژنو گفته نمی توانیم آنان را از عراق اخراج کنیم و آن جمله را به اجبار برای تیز کردن این وجهه آوردند و دگر هیچ.
آنچنان با این رویداد و همچنین نشست امنیتی نمایندگان کشورهای همسایه عراق در ترکیه ،سرسری و با سکوت رذیلانه برخورد هیستریک کردند که گویا تاریخ سیر خود را متوقف می کند و تحلیل گران از کنارش با اغماض می نگرند و فقط کلام خبرگزاری فرانسه را که ایران از پناهنده شدن مجاهدین در عراق ناراحت است روی سایت درج می نمایند و در واقع هژمونی طلبی خود را به اوج می رسانند.
تمامی تحلیل گران سیاسی و رسانه ها و خبرگزاریها این مطلب را از سفر فوق الذکر مستفاد می کنند که هر چه روابط دو کشور ایران و عراق بر مبنای توسعه و دوستی بیشتر باشد،ارتعاش بر اندام فرقه رجوی و تزلزل بیشتر اشرف نیز فزونی می یابد و زنان در گیومه فرقه و مردان هویت واقعی از دست داده که اکنون نعش کش نام ارتش رجوی هستند به فکر تابوت ساختن برای جسد آن می اندازد. تابوتی که جز اعضای بور شده فرقه و در حقیقت مردگان سیاسی کسی نیست زیر آن را بگیرد.
علم کردن خاطره 18 تیر که ارتباطی به رجوی و یارانش نداشته و ندارد و یا اعتراضات کارگران فلان شهر و استان و افتادن فردی در گودال بوجود آمده در اثر بی احتیاطی و بی توجهی شهردار فلان منطقه در شرایطی که تیتر اخبار دنیا، پیامدهای این سفر در جنبه های گوناگون که یکی از آن ها نابسامان تر شدن اوضاع فرقه رجوی است، تعبیری جز خود را به نفهمی زدن و ان شاءا… که بادمجان است ،ندارد.
در بحبوحه مذاکرات هسته ای، اعلام رفراندم و راه حل سوم نه تنها سودی برای فرقه نداشت که فضاحات اعمال تروریستی را به بیانیه دیدبان حقوق بشر انجامید و ورود پیشتازانه در لیست های مختلف تروریستی دنیا. اکنون نیز مرده خواری از اخبار مورد نظر خود و متهم کردن غرب و اروپا به مماشات و معامله با دولت ایران و مزدور خواندن اعضای سابق بدنبال افشاگری های تکان دهنده شان نه تنها صورت مسئله را پاک می کند ،بلکه اذهان را متوجه این سکوت سئوال برانگیز می کند که چطور به یادآوری 27 تیر و پذیرش آتش بس و پایان جنگ ایران و عراق و به رخ کشیدن صدها عملیات تروریستی می پردازید و به مسئله ای که آینده سیاه تان را سیاه تر می نماید، نمی پردازید. البته زلزله پیش رو بدتر از زلزله ای قبلی می باشد و در هر دو حال سکوت و تحلیل مورد تمسخر و انزجار بیشتر قرار خواهید گرفت.
برخورد هیستریک: برخورد عصبی و بدون فکر
گیومه :ناچیز شمردن

