یک یادداشت برای من

یک یادداشت برای من
بهزاد علیشاهی
امروز یک یادداشت از طرف شخصی که نمیشناختم دریافت کردم که به آدرس ایمیل حسن زبل برایم فرستاده بود. این یادداشت برایم جالب بود نه بخاطر اینکه ازمن دفاع کرده که نکرده!و نه بخاطر اینکه با همه حرفهایش موافق باشم که نیستم! فقط به این دلیل صادقانه حرف دلش را زده, و این ,اینروزها چیز کمیابی است.
با آدرس او تماس گرفتم و پرسیدم نامه ات را برای سایت بدهم ؟ نوشت اگر تو جرأتش را داری من حرفی ندارم فقط اسم منو قلم بگیر, قبول کردم و این هم نامه این دوست. عینأ و بی کم و کاست.
سلام بهزاد علیشاهی دوست نادیده ام البته باید بگوییم که
من با تو فرق های زیادی دارم,
تو از جمهوری اسلامی و مجاهدین بدت میاید, من از جمهوری اسلامی و مجاهدین وتو و همه آدمهای سیاسی و گروههای سیاسی دیگر؛
تو در عراق و در جنگ بزرگ شدی, من د راروپا و در صلح,
تو راه حل پیجیده و مسخره خودت را برای مشکل ایران داری که ملغمه ای از مبارزه مسلحانه و اگر نشد سیاسی و غیره است من راه حل ساده خودم رادارم که هیچ کاری لازم نیست و هر تلاشی اوضاع را در ایران بدتر میکند باید زمان بگذرد تا رژیم خودش به راه دمکراسی بیفتد ,کما اینکه فرهنگ ایرانی طایفه مغول را هم بلعید ,
تو به مجاهدین پیوستی و تا وقتی که فکر میکردی در مبارزه مسلحانه صادقند با آنها ماندی ولی من از اول ازمجاهدین خوشم نیامد و دورو بر آنها نرفتم ,
تو چون دربیست سالگی نمیتوانستی تئوریسین باشی رفتی دنبال کار پراتیک من چون آنموقع سی و پنج سالم بود تئوریم از تو قویتر بود و رفتم دنبال کار علمی ,
تو دانشگاه را ول کردی من چسبیدم ,
تو احساساتی بودی و من منطقی , اما فکرمیکنم الان پس از طی دو دهه آنقدر عاقل شده باشی که دیگر دستخوش هیجانات کاذب نباشی و به حرفهایم گوش دهی , شنیدم که ازدواج هم کرده ای مبارک باشد , این را به نشانه بروز عقلانیت در تو تلقی میکنم
مجاهدین گفته اند که تو را جمهوری اسلامی فرستاده, با مجاهدین و مارک زدنشان آشنایی دیرینه دارم و کسی را نمیشناسم که به آنها بد گفته باشد وبه او تهمت نزده باشند. اما میخواهم فرض کنم حرف آنها درست است.
اولا آقایان مجاهد که معتقدند که انقلاب ایدئولوژیک کرده اند و هر مجاهد تبدیل به یک گوهر بی بدیل شده است پس چطور است یکی از همین گوهرهای بی بدیل را که بیست سال برایش نشست گذاشته اند ودرگوشش خوانده اند کمتر از سه ماه باحساب من که اگر هر هفته هم با رژیم نشست داشته باشد میشود دوازده نشست تبدیل به مزدور میشود. یعنی برادران وخواهران مجاهد باید قبل از آن قبول کنید که یکجا پای ایدئولوژیتان میلنگد. حساب پول هم که د رکار نباید باشد چون هم شما در این زمینه ها دست و دلباز تر از رژیم ایران هستید و هم این آدمهااگر دنبال پول بودند سراغ مبارزه مسلحانه نمی آمدند. آنهم بیست سال, پس چطور شد ؟ آقایان مجاهدین که میگویید اینها را رژیم ایران فرستاده و وقتی از شما میپرسیم پس چرا همین افراد به رژیم ایران هم فحش میدهند و با آن مبارزه میکنند و بعضی هنوز هم دوآتشه هستند میگویید که رژیم به آنها گفته بیست درصد به مجاهدین فحش بدهید و هشتاد درصد به من.
اگر این درست باشد مرحبا به رژیم ایران با اینهمه تعامل وظرفیت. شما اگر این ظرفیت رادارید بسم الله بفرمایید به یکی پول بدهیدکه به شما هشتاد درصد فحش بدهد نه هشتاد که بیست درصد نه, یک درصد نه اصلا به او پول هم ندهید فقط علیه او پول خرج نکنیدکه او را مزدور نشان دهید وکار پناهندگی اش را خراب کنید. برادران و خواهران مجاهد شاید بخواهید بگویید رژیم ایران آنها را با زور وادار به مزدوری کرده در این صورت سئوال این است که رژیم یکدست ولایت فقیه که با ورزشکارانش هم برای شرکت د رمسابقات خارج کشوری نفر مراقب میفرستد و آنها را در کمپ نگه میدارد چطور جرأت کردند این مزدوران زورکی را در کشورخارج ول بکند.تو خودت با این همه ادعا جرأت داری نفر انقلاب کرده وایدئولوژیکت را به خارج بفرستی ؟ اگر داری چرا نفرستادی! هنوز آن چند نفرگلچینی از بهترین ها یت را که د رسال 1373 با خواهر مریم به خارج فرستادی یادم هست ,خودت بگو چند نفر از آنها برنگشتند ؟ من اینجا با آنها سلام و علیک دارم و حتی میدانم آنهایی هم که برگشتند پشیمان بودند.اصلا یک سئوال دیگر نمیدانم کی باید جواب بدهد رژیم ایران , مجاهدین یا شما جداشده ها وقتی رژیم ایران این پیروزی را کسب میکند که یک نفر بیست ساله از دشمنش را میشکند ووادار به همکاری با خودش میکند حال هر جوری و با هر مکانیسمی ولش کن! چرا از این پیروزی استفاده نمیکند و در همان ایران او را وادار نمیکند که بگوید ایران جای امنی است و از همه بخواهد به ایران برگردندند و نفعش را ببرد ؟ شاید یکی بگوید درخارج بیشتر برایش نفع دارد که یکی به مجاهدین فحش بدهد حتی اگر مقداری هم به رژیم بدوبیراه بگوید. من به این شخص جواب میدهم پس چرا همین رژیم به کسانی که در خارج هستند و مجاهدین را نقد میکنند وقبول ندارند وکمتر از هشتاددرصد هم به رژیم بد میگویند باز از طرف رژیم در خطرند وآنها را غیابأ محاکمه میکنندمثل سازگارا و همین ابراهیم نبوی و بقیه, که بماند.
اما از نظر من نه جمهوری اسلامی این قدر ظرفیت و تعامل دارد که نفر بیست ساله از دشمن را بپذیردو به خارج بفرستد ( همین عفو هم که داده وبا کسانی که از مجاهدین برگشته اند ودر ایران هستند کاری ندارد هم تحت فشارهای بین المللی وبخاطر ملاحظات سیاسی است و کسی چه میداندکه این عفو مدت دار است یا نه ؟) بله نه احمدی نژاد این ظرفیت را دارد ونه انتظار ذره ای راست گفتن از مجاهدین میرود. پس ما دراین صحنه با سه دسته آدم مواجهه ایم اول رژیم ایران که قابل تعامل نیست دوم مجاهدین که نه قابل تعامل هستند و نه قابل تحمل و سوم جدا شده ها که چوب دوسر طلاشده اند وگرچه حرف برای گفتن دارند و بدلیل آنچه بر آنها گذشته خویشتن دارو دمکرات و سکولارواقعی شده اند ولی کسی حوصله ای برای تعامل و تحمل آنها ندارد.
اما برای اینکه چهره واقعی سازمان مجاهدین در تاریخ ایران ثبت شود خیلی کارایی دارند وگرنه در سیاست ایران نه آنها نقشی خواهند داشت, نه مجاهدین و نه رژیم ایران بلکه این مردم ایران هستند که مشیتشان را آرام آرام پیش میبرند. برای همین من خیر خواهانه به تو که از قبل د رسیمای آزادی تو را دیده ام و بعد از آمدنت هم از مجاهدینی که سراغ من آمده اند راجع به تو شنیده ام نصیحت میکنم , حالا که از رژیم ایران توانستی جانت را سالم به در ببری نکند دوباره هوایی شویی و به فکر مبارزه با گروه و دسته دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران بیفتی ,نه راه همه به ترکستان است , مسئولیت تواین است که چهره مجاهدین را به همه نشان بدهی البته عقاید خودت را بگو نه اینکه بپوشانی! از هوچیگری ها نترس به استقبال سایت یا رادیویی از خودت دل نبند و از عدم استقبال یک سایت و رادیو هم نهراس و همین الان بدان که کسی نه بدادت میرسد و نه کمکت میکند تا آنجا که به درد کسی بخوری از تو دفاع میکند واگر به دردش نخوری به تو میتازد شاید فقط من هستم که دلم برایت میسوزد و برای کارت احترام قائلم آنهم در حد همینقدر نصیحت , نه کمک مالی و نه دفاع در جایی بقیه راه را باید خودت تنهایی برویی خداحافظ……………

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا