مجاهدین، تغییر دموکراتیک ، حمایت مردمی!

مجاهدین، تغییر دموکراتیک ، حمایت مردمی!
علیرضا میرعسگری، دوازدهم ژوئن
بعد از تغییر حکومت در عراق و سرنگونی صدام حسین که شریک و حامی شماره یک مجاهدین بشمار میآمد سازمان مجاهدین و بازوی نظامی آن در عراق مجبور به تحویل سلاح های خود شدند وبا تغییراتی که درحکومت عراق به وجود آمد دیگر استفاده از خاک عراق برای پیشبرد خط مبارزه مسلحانه(که توسط رجوی تئوریزه میشد ) و سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی دیگر امری غیر ممکن به نظر می آید. بعد از مدتی سکوت ودر انزوابودن ،سازمان مجاهدین این بارتوسط مریم عضدانلو خط و تئوری را عرضه کرده به نام تغییر دموکراتیک در ایران توسط مقاومت ایران! و اخیراهم خانم عضدانلو در برنامه ای در پاریس در همین رابطه به سخنرانی پرداخت که متاسفانه به جای پرداختن به اصل مطلب و توضیح در مورد برداشت سازمان مجاهدین در مورد تغییرات دموکراتیک، مجددا به سخنانی پر از تناقض پرداخت و به جای رفع ابهام به ابهامات گذشته اضافه کرده است.
درقسمتی از سخنان خود اینطور عنوان میکند که:
فارغ از هر اختلاف نظر، کسی نمی‌تواند کتمان کند که شورای ملی مقاومت سازمانیافته‌ترین نیروی مقاومت در مقابل رژیم ملایان است. ولی متأسفانه حتی برای ابراز نظراتش باید از موانع مختلف بگذرد. آیا این معنی دموکراسی است؟ به چه اتهامی آزادیهای بنیادین ما محدود می‌شود؟ آیا جز این است که می‌خواهند پلها را با رژیم حفظ کنند؟ این سیاست نه تنها ناقض پرنسیپهای شناخته شده کشورهای دموکراتیک است، بلکه از زاویه صرف اقتصادی نیز از هرگونه آینده‌نگری به‌دور است. ود رقسمت دیگری ازصحبتهای خود اینچنین ادامه میدهد که:
اما سیاست مماشات غرب تا کنون راهبند اصلی تغییر بوده است. در قلب سیاست مماشات برچسب تروریسم علیه سازمان مجاهدین خلق، نیروی اصلی تغییر در ایران می‌باشد. بدین ترتیب پتانسیل‌های مقاومت ایران برای تغییر را بلوکه کرده‌اند.
در واقع خانم عضدانلو با ظرافت خاصی دولتهای غربی را به یک معامله فرا میخواند و آن این است که ما را از لیست تروریستی در بیاورید و ما را به حکومت برسانید بعد از آن ما در را برای شما باز میگذاریم ، در واقع قبل از رسیدن به حکومت! بر سر منابع و منافع ایران به معامله پرداخته است.
ولیکن آنجا که باید توضیح دهد که ابزار وی برای پیشیبردتغییر دموکراتیک در ایران چیست با تعریف از مقاومت ایران! که در سازمان مجاهدین خلاصه میشود اینچنین ادامه میدهد که :
بااین‌حال مهم است که ماهیت این مقاومت را بشناسیم. مقاومت ایران با برخورداری از پایگاه گسترده مردمی، یک شبکه سراسری مقاومت در داخل، یک نیروی متمرکز سازمانیافته در شهر اشرف در مرز ایران و عراق و یک آلترناتیو سیاسی با برنامه مشخص، توانمندی لازم را برای ایجاد تغییر دارد.
خانم عضدانلو! تا آنجا که به تعریف جهانی از تغییر دموکراتیک برمیگردد ،تغییر دموکراتیک بر پایه حمایت مردمی و بر اساس تغییر بر پایه آگاهی های فرهنگی و فهم دقیق از دموکراسی توسط تشکلهای دانشجوی ، کارگری ،زنان ویاسندیکاههاشکل میگیردنه براساس تکیه بر یک نیروی نظامی در تبعید که تعداد آنان بالغ بر 3هزار نفر میباشد.شما که صحبت از حمایت مردمی میکنید آیا نیم نگاهی به تعداد نفرات شرکت کننده درتظاهراتی که به تازگی توسط نیروهای شما بر گزارشده کرده اید؟( در عکس هایی که در سایت موسوم به همستگی ملی چاپ شده تعداد شرکت کنندگان به اندازه انگشتان دست می باشد )آیا همین مثال به تنهایی بیانگر حمایت مردمی از شما نیست ؟! شما صحبت از یک نیروی سازمان یافته در داخل کشور میکنید ،ولی به راستی بعد از سرنگونی صدام حسین و بسته شدن مرزها به روی نیروی های شما چرا دیگر خبری از آن ستاد داخله! با عملیاتهای آنچنانی و غیره نیست. آری بعد از روشنگری های اعضای جدا شده از فرقه شما همگان به خوبی میدانند که تمامی آن صحبت های سرابی بیش نبود و تمامی آن حرکات توسط خاک عراق وتوسط نیروهای مستقر در خاک عراق شکل میگرفت. برای یک نظر سنجی ساده میتوان به سادگی از روی دفترچه تلفن به تلفن های ایران زنگ زد وبه سادگی دید که اساسا خیلی از مردم اصلا حتی اسم سازمان مجاهدین را نشنیده اند و اگر هم شنیدند به همکاری با دشمن و معامله بر سر منافع ایران و.. شنیده اند.
جالب است که مریم عضدانلو در قسمتی از سخنانش ادامه میدهد:
آزادی و دموکراسی برای ما یک آرمان، یک استراتژی، و یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر سیاسی ، اجتماعی و تاریخی است. ما معتقد به یک جمهوری کثرت‌گرا مبتنی بر جدایی دین و دولت، برابری کامل زن و مرد، احترام به آزادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی، احترام به کنوانسیون‌های بین‌المللی از جمله در زمینه حقوق بشر، آزادیهای مدنی و زنان، بازار آزاد، همزیستی مسالمت‌آمیز و رابطه با همه کشورها می‌باشیم. ما در ایران آینده از لغو مجازات اعدام دفاع می‌کنیم و به آن پایبندیم.
تا آنجا که به ادعای شما به پایبندی به این اصول می باشد حرفی نیست و حق مسلم شما برای این ادعا است ولی در تک تک ادعاهای شما هزاران سئوال نهفته که اعضای سابق شما به حق مطرح کرده اند و به همین دلیل موجبات خشم و نفرت شما را فراهم کرده اند ،خانم عضدانلو شما که صحبت از آزادی های فردی میکنید چطور هنوز به حکومت نرسید ه بساط تفتیش عقاید فردی تحت نام عملیات جاری به راه میاندازید شما که صحبت از لغو مجازات اعدام میکنید چگونه بساط زندان و شکنجه آنهم برای نیروها و اعضای خود براه می اندازید و حتی در زیر شکنجه افراد را به قتل می رسانید ( خود شخصا شاهد کشته شدن پرویز احمدی در سلول جمعی در زندان سال 1373بودم که به دلیل آسیب هاو جراحات وارده توسط شکنجه گران سازمان در سلول و جلوی چشمان من و باقی هم سلولی هایم درگذشت. روحش گرامی باد) خانم رجوی آری گناه ما این است که اسرار هویدا میکنیم و به همین دلیل است که توسط گشتاپوی شما تهدید میشویم ودر نشریات و برنامه های مختلف مورد فحاشی و غیره قرار میگیریم.خانم عضدانلو درتمام سخنانتان فقط به یک نکته به درستی اشاره کردید که البته آنهم ربطی به شما و سازمانتان ندارد وآن این نکته بود:
که مردم ایران آزادی و دموکراسی می‌خواهند. آنها حاضر به پذیرش هیچ نوع دیکتاتوری نیستند. آرای مردم تنها ملاک مشروعیت است.
آری مردم ایران آزادی میخواهند ولی بهترین ملاک هم در این رابطه مردم هستند همان مردمی که شما حتی برای رسیدن به خواسته های خود حاضرین تحت تحریم های اقتصادی قرار گیرند و این خواسته را هم در تمامی سخنان خود تئوریزه میکنید.
در پایان خوب است به این نکته اشاره کرد که تغییر دموکراتیک بر پایه حمایت مردمی میسر میباشد نه براساس حمایت کشور آمریکا و اسرائیل و خوب است که سازمان مجاهدین و رهبری آن به جای دم زدن از دموکراسی و.. پاسخگوی عملکرد خوددر دو دهه گذشته در قبال مردم ایران باشند.