پیشگیری از وقایع محتمل

پیشگیری از وقایع محتمل
بهار ایرانی/ سایت مجاهدین
همآوردهای ورزشی و مسابقات جهانی همیشه به دلایلی از جمله روح و فلسفه رفاقت و رقابت مورد توجه و اهتمام افکار عمومی دنیا بوده است. به استناد آمار و ارقام رسمی در هر یک از این وقایع صرفنظر از میلیونها تماشاگر که بطور مستقیم مسابقات را از نزدیک تماشا می کنند میلیاردها نفر در سراسر دنیا از طریق رسانه های جمعی این رقابتها را تعقیب می کنند. در اهمیت این رویدادهای ورزشی همین بس که در زمان برگزاری آنها تقریبا تمامی مسائل سیاسی جهانی به سرعت تحت الشعاع قرار می گیرند. به زبانی دیگر این مسابقات می تواند به دلیل واقع شدن در کانون توجه جهانی از سوی بسیاری از جریانات سیاسی و حتی گروههای تروریستی مورد بهره برداری سیاسی و فرقه ای قرار گیرد. این اقدامات در دو بعد نظامی و سیاسی قادر است بازتابهای وسیعی در جهان به همراه داشته باشد. در نظر داشته باشیم که این رویکرد به دلیل ماهیت ابزاری و رسانه ای که گروههای سیاسی و تروریستی قادرند از آن استفاده کنند در نوع خود می تواند تبعات گسترده ای به لحاظ تبلیغاتی به همراه داشته باشد. به یاد داشته باشیم بخش قابل توجهی از افکار عمومی جهان کماکان المپیک مونیخ سال 1972 را با گروگان گیری تعدادی از ورزشکاران توسط یکی از گروههای مسلح و تروریست بیشتر از تمامی المپیک ها به خاطر دارند. این گروگان گیری با کشته شدن همه گروگانها و گروگانگیرها به پایان رسید. اما از آن سال تا اکنون المپیک مونیخ در حافظه افکار عمومی جهان با این واقعه تروریستی پیوند و ثبت شده است. اهمیت این واقعه به حدی بود که تا سالها متمادی سوژه تعدادی از فیلمهای سینمایی قرار گرفت، که از مهمترین آن می توان به المپیک خونین ساخته استیون اسپیلبرگ اشاره کرد که توانست چند جایزه اسکار را نصیب فیلم کند.
اشاره به این واقعه و پی آمدهای آن به این دلیل است که آلمان ها بار دیگر در آستانه یک رویداد ورزشی به مراتب مهمتر از المپیک 72 مونیخ قرار دارند. اخبار مربوط به پوشش امنیتی این مسابقات حاکی از این است که آلمان ها از وقایع المپیک مونیخ درسهای آموزنده ای گرفته اند. آلمان ها باید توجه داشته باشند که هر گونه واقعه مشابه آنچه در المپیک مونیخ رخ داد در حال حاضر با آن حجم و تلفات منتفی است. اما این وقایع می تواند در اشکال و اشلهای کوچکتر قابلیتهای میزبان را در برگزاری این مسابقات با تردیدهای جدی مواجه کند.
در حال حاضر باید توجه داشت که سازمان مجاهدین خلق به دلیل تاسی و الگوبرداری تاریخی از سازمان های مسلح از جمله سازمان های فلسطینی کماکان به عنوان یک خطر بالقوه تروریستی امنیت جهانی را تهدید می کند. اگر چه مجاهدین در فاز تازه خود به ضرورت سعی در نفی تاریخچه تروریستی و استراتژی مسلحانه می کنند اما به استناد نقض عملی این تعهدات تا اکنون، هیچ تضمینی برای وفاداری آنها به این تغییر رویه وجود ندارد. با نگاهی به تاریخچه رفتارهای تروریستی در جهان اقدامات فوق می تواند با لحاظ درک اهمیت شرایط جهانی تنظیم و سازماندهی شود. جشنواره های ورزشی و مسابقات مهم جهانی در این راستا یکی از اهرمهای مهم برای ضربه زدن و استفاده های تبلیغاتی است. وقایعی که در جریان برگزاری مسابقات المپیک مونیخ توسط یکی از همین گروهها منسوب به جنبش آزادیبخش رخ داد کماکان می تواند در حال حاضر الگوی مناسبی برای تکرار این گونه حوادث در جریان برگزاری مسابقات ورزشی باشد. عطف به این مهم که مجاهدین تاکنون به اندازه کافی ردپاهای موثری در تشنج کشیدن و حتی متوقف نمودن مسابقات در سطح جهان را به جا گذاشته اند. در جریان مسابقات جام جهانی سال 1998 فرانسه به استناد گزارشات مستند از سوی پلیس فرانسه مجاهدین برای برهم زدن مسابقات مربوط به تیم ملی فوتبال ایران و ایجاد اغتشاش در استادیوم ها تلاش گسترده ای کردند.
در حال حاضر توجه سازمان مجاهدین خلق معطوف به این مهم است که خود را در معرض کانون توجه افکار عمومی جهان قرار دهند. برای این سازمان تفاوتی هم نمی کند در این راه از چه اهرمهایی استفاده کند. سوابق تشکیلاتی این سازمان نشان می دهد در این راستا از خشن ترین راههای ممکن نیز بهره می برد. در جریان دستگیری مریم رجوی در پاریس شیوه خودسوزی اعضای خود را در کشورهای اروپایی تجربه کردند. و نباید از این حقیقت چشم پوشید که در اعمال شانتاژ به قوه قضاییه فرانسه تا حدود زیادی هم موفق بودند. آنها بر این امر واقفند که این اهرمها به دلیل اهمیت روانی و تاثیری که بر شهروندان می گذارد تا حدود زیادی کاربرد موثری در تحقق اهدافشان دارد. با درک این مهم و از سوی دیگر سوابق سازمان مجاهدین خلق در استفاده تبلیغاتی از مسابقات ورزشی در سطح جهان می توان ادامه این روند در مسابقات جام جهانی 2006 آلمان را امری محتمل دانست. در مسابقات جام جهانی فرانسه سازمان مجاهدین خلق با اعمال رفتارهای خشونت آمیز در مسابقات مربوط به ایران و تحریک تماشاگران ایرانی و از سوی دیگر با اعمال روشهای مافیایی موفق شده بودند شمار قابل توجهی از بلیط های مسابقات را خریداری و به رایگان در اختیار اعضاء و بعضا افراد بی بضاعت و منفعل قرار داده و در عوض آنها را به همکاری در درگیری و برهم زدن نظم عمومی مسابقات وادار کنند. در این رابطه می توان به نمونه های متعددی اشاره کرد که در طی مسابقات به درگیری و دستگیری آنها منجر گردید. محمود ملک افضلی فرزند مرضیه خواننده قدیمی که نسبت به وابستگی مادرش به مجاهدین معترض بوده در جریان مسابقات جام جهانی فرانسه مورد ضرب و شتم اعضای سازمان قرار می گیرد. نشریه نیمروز چاپ انگلستان و وابسته به بخشی از اپوزیسیون در این رابطه می نویسد:
محمود ملك افضلی فرزند مرضیه خواننده پرآوازه ایرانی، كه بعنوان خواننده با مجاهدین خلق همكاری می كند، یكی از مخالفان سرسخت این گروه است و به هنگام دیدار تیمهای فوتبال ایران و آمریكا از سوی هواداران مجاهدین مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه صورت دچار آسیب دیدگی شد (1)
ملک افضلی در خصوص اعمال شانتاژهای مجاهدین خلق بر خوانندگانی که برای تشویق تیم ملی فوتبال ایران به فرانسه آمده بودند گفته است:
من به همراه لیلا فروهر، داریوش و اندی و خانواده داریوش به عنوان گریز از اقدامهای مجاهدین خلق و آزار سرسپردگان این گروه با ما، محل اسكان خود را تغییر داده ایم. (2)
یک روزنامه فرانسوی در گزارشی مربوط به برهم زدن نظم عمومی مسابقات و تشویق تماشاگران به رفتارهای خشونت آمیز توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق که منجر به دستگیری 4 تن از اعضای این سازمان شد نوشت:
چهار مجاهد خلق در بازداشت پلیس فرانسه
یك مجاهد به دلیل آتش زدن پرچم و سه نفر دیگر به دلیل تشویق مردم به اعمال خشونت در بازداشت بسر می برند
به گزارش خبرگزاری فرانسه از « لیون »، چهار پناهنده سیاسی ایرانی كه روز یكشنبه در جریان مسابقه فوتبال ایران و آمریكا در حال تظاهرات بر علیه جمهوری اسلامی دستگیر شده بودند، هنوز در بازداشت بسر می برند. مقامات قضائی فرانسه اعلام كردند : كه یكی از دستگیر شدگان كه پناهنده سیاسی مقیم كشور هلند می باشد به دلیل آتش زدن پرچم ایران و سه نفر دیگر كه پناهنده های مقیم آمریكا و كانادا می باشند به اتهام تشویق مردم به اعمال خشونت و اشاعه نفرت در جامعه بازداشت گردیده اند. (3)
نشریه نیمروز در گزارشی مربوط به شیوه ها و ترفندهای سازمان مجاهدین خلق برای جلوگیری از حمل پرچم های ایران و ممانعت از تشویق تماشاگران ایرانی و دور زدن اقدامات پلیس فرانسه برای جلوگیری از حمل تصاویر رهبران سازمان مجاهدین خلق به داخل استادیومهای ورزشی می نویسد:
مریم و مسعود، بازیكنان فوتبال بودند!
در جام جهانی 98 در حالیكه پلیس فرانسه جلوی هر كسی را كه عكسی یا پرچمی برخلاف پرچم جمهوری اسلامی همراه داشت می گرفتند و نمی گذاشتند به بازیهای ایران و آمریكا برود، سؤال اینست كه پس مجاهدین پرچمها و عكسهای مریم و مسعود را چگونه به داخل استادیوم بردند؟
از آنجا كه مشخص شده است كه این تی شرتها و عكسها زیر لباس ظاهری و داخل شلوار آنها پنهان بوده، تردیدی نیست ولی یكی از ناظران می گوید قبل از آنكه مجاهدین به این ترفند دست بزنند از بردن تعدادی از تصاویر مریم و مسعود به بازیها جلوگیری شد كه مجاهدین با رندی خاصی می گفتند این عكسها، تصاویر فوتبالیست های ایران است! و پلیس فرانسه با این حیله فریب خورد و به آنها اجازه داد كه تی شرتهای مریم و مسعود را به داخل استادیوم ببرند. (4)
این اقدامات منحصر به مسابقات جام جهانی فرانسه نبود. مجاهدین خلق در جریان مسابقات کشتی میان امریکا و ایران نیز اقدام به برهم زدن و متوقف کردن مسابقات نموده و در نهایت منجر به دخالت پلیس و دستگیری تعدادی از اعضای سازمان شد. در این رابطه نیز یکی از نشریات وابسته به اپوزیسیون نوشت:
مجاهدین خلق مراسم كشتی نیویورك را مدتی متوقف كردند
پلیس آمریكا یكی از طرفداران مجاهدین را دستگیر كرده است مسابقه تیمهای كشتی ایران و آمریكا كه بامداد یكشنبه گذشته در نیویورك برگزار می شد، در پی اغتشاش عده ای از طرفداران سازمان مجاهدین خلق برای دقایقی متوقف شد. (5)
این سوابق نشان می دهد سازمان مجاهدین خلق از همه زمینه های موجود در عرصه جهانی و مشخصا جشنواره های ورزشی برای قرار گرفتن در کانون توجه جهانیان استقاده می کند. اگر چه تکرار حوادثی مانند المپیک مونیخ به دلیل شرایط جهانی علیه تروریسم و مشخصا لحاظ نام سازمان در لیست گروههای تروریستی وزارت امورخارجه امریکا و اتحادیه اروپا و تلاش مستمر سازمان برای خروج از این لیست تا حد زیادی منتفی است اما باید در نظر داشت که مجاهدین خلق همواره راهها و ترفندهای پیش بینی ناشده ای را برای پیش بردن خط تبلیغاتی و روانی خود اتخاذ می کنند.
مجاهدین خلق در حال حاضر با سیاسی کردن همه اتفاقات در سطح بین المللی تلاش می کنند هر گونه تعامل ورزشی و فرهنگی و… را در عرصه های جهانی میان ایران و جهان با زدن برچسب های به اصطلاح استمالت گرایانه از مشروعیت و محتوا لوث کنند. در این راستا مجاهدین خلق چندی پیش حتی داوران جشنواره جهانی فیلم برلین در آلمان را نیز متهم به زدوبند سیاسی با ایران نمودند. این نگاه یکسونگرانه و فرقه ای حتی تا حذف و سانسور موفقیت های تیمهای ورزشی ایران در اخبار مجاهدین خلق و مشخصا توفیق آنها در راهیابی به مسابقات جام جهانی آلمان پیش رفت. این در شرایطی است که مجاهدین علیرغم اصرار به انعکاس جشنهای خود جوش مردمی به مناسبتهای مختلف از جمله جشنهای باستانی، از انعکاس جشن مردم ایران به مناسبات راه یافتن به جام جهانی که ایران را سراسر به یک جشن ملی تبدیل کرده بود اجتناب کردند. این خصومت کور و هیستریک نسبت به عواطف ملی نشان می دهد که مجاهدین خلق تا چه اندازه عمیقا از پایگاه مردمی در ایران محروم هستند. درک این مهم مجاهدین را ناچار به اتخاذ مواضع ضد ملی و متعاقب آن اقداماتی می نماید که فی النفسه قادر است خسارات جبران ناپذیری را بر این رویدادها بگذارد.
اخبار واصله از اقدامات انجام شده سازمان مجاهدین خلق در این راستا از جمله در انحصار قرار دادن شمار قابل ملاحظه ای از بلیطهای مربوط به مسابقات ایران با تیمهای هم گروه ، بسیج اعضا و هواداران خود از سراسر اروپا به آلمان، شناسایی و در انقیاد گرفتن افراد بی بضاعت برای بردن به داخل استادیوم و استفاده ابزاری از آنها و آخرین ترفند تبلیغاتی آنها درخواست حذف تیم ملی فوتبال ایران از مسابقات 2006 آلمان حاکی از اهمیت این رویداد جهانی برای مجاهدین خلق دارد. با درک این اهمیت به نظر می رسد مجاهدین خلق از هیچ تلاشی برای تحت الشعاع قرار دادن جریان اصلی مسابقات فروگذار نخواهند بود. این در حالی است که سازمان مجاهدین خلق به لحاظ تشکیلاتی در بدترین شرایط ممکن نسبت به سالهای گذشته می باشد و به زعم کارشناسان آگاه در بن بست کامل و موقعیت فروپاشی قرار گرفته است. این شرایط بعلاوه وضعیت گروه در اروپا و آمریکا، محکومیت قضائی در فرانسه، لغو پناهندگی تعدادی از اعضاء در آلمان، فرار و عدم حضور طولانی رهبر فرقه (مسعود رجوی)، بلا تکلیفی و فشار وارده بر نیروهای مستقر در عراق، ریزش شدید نیرو و… سبب شده سازمان به دنبال فرصتی طلائی برای بن بست شکنی و قرار گرفتن در کانون توجه جهانی دست به هر اقدام نا بخردانه ای بزند. مسئولین برگزار کننده این مسابقات باید این مهم را لحاظ کنند که وقوع هر اتفاقی و در هر حد و اندازه ای که منجر به ایجاد حداقل خسارت به پرنسیب بین المللی آنها شود حتی در اشلی به مراتب کوچکتر از واقعه المپیک مونیخ، برای سالهای متمادی منجر به از دست رفتن اعتماد جهانیان به آلمان به عنوان میزبان مسابقات ورزشی خواهد شد. مقامات آلمانی باید این مهم را لحاظ کنند سازمانی که احساسات ملی مردم کشورش را با درخواست حذف از مسابقات به بازی می گیرد، هزینه کردن از عواطف و احساسات و پرنسیب کشور میزبان برای حصول به اهداف فرقه ای کار سهل و ساده ای خواهد بود.
روح حاکم بر مسابقات ورزشی و مشخصا جام جهانی ایجاب می کند آن را به فرصت مغتنمی برای تعامل عمیق تر میان فرهنگها و تمدنها تبدیل کنیم. فوتبال امروز به نمادی از روح ملی تبدیل شده است. هر اقدامی که منجر به جریحه دار شدن آن شود از سوی هر کس و با هر نیت و هدفی محکوم است. مسئولین برگزار کننده آلمانی این مسابقات اینک در آستانه چالش دوباره ای بعد از وقایع المپیک مونیخ 1972 قرار گرفته اند.
___________________________
(1) نشریه نیمروز شماره 479 نهم تیرماه 1377 ص 3.
(2) همان.
(3) نشریه نیمروز شماره 478، پنجم تیر ماه 1377، ص 3.
(4) همان.
(5) نشریه نیمروز شماره 488، نهم مرداد ماه 1377، ص 4.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا