آلان محمدی چگونه قربانی شد؟افشای حقایق پنهان در باره چگونگی خودکشی آلان محمدی و مصاحبه با میلاد آریایی یکی از شاهدان صحنهمهدی خوشحال، یازدهم میدر ادامه تحقیق در امور تبخیرشدگان مجاهدین خلق که در مجموع به جای حساسی رسیده و سازمان را ناچار به موضع گیری های سر در گم کرده است، در همین راستا، […]
آلان محمدی چگونه قربانی شد؟
افشای حقایق پنهان در باره چگونگی خودکشی آلان محمدی و مصاحبه با میلاد آریایی یکی از شاهدان صحنه
مهدی خوشحال، یازدهم می
در ادامه تحقیق در امور تبخیرشدگان مجاهدین خلق که در مجموع به جای حساسی رسیده و سازمان را ناچار به موضع گیری های سر در گم کرده است، در همین راستا، روز هجدهم اردیبهشت در یکی از سایت های مجاهدین خلق مطلب حیرت آوری در مورد مرگ غم انگیز آلان محمدی، نوشته شد!
در مورد تعداد زیادی از قربانیان فرقه مسعود رجوی، چند سالی است که تحقیق می کنم و این تحقیق لاجرم همچنان ادامه دارد. اما داستان زندگی و مرگ آلان محمدی، تحقیقی بود که به جرئت می توانم بگویم بیشتر از بقیه تبخیرشدگان، تحت تاثیرم قرار داد.
این که تا کنون درتحقیقاتم تا کجا پیش رفته و چقدر وقت و انرژی صرف کرده ام، موضوعی است که خودم را به آن موظف می دانم. ولی حیرتم از بی شرمی بی حد و مرز فرقه مجاهدین است که مادری دلسوخته به نام فرشته محمدی را به میدان می آورند، مادری که ناچار است حتی در مورد مرگ فرزندش حقایق را واژگون جلوه دهد. من در تمام مدت تحقیقم، به دنبال این بودم که دلیل خودکشی آلان محمدی را مشخص کنم، چرا که خودکشی آلان به شهادت همرزمان و هم سن و سالان خودش، برایم کاملاً روشن و شفاف بود. ولی هرگز گمان نمی کردم که مجاهدین با وقاحت تمام خودکشی او را به عنوان شهادت در حین ماموریت و حراست از قرارگاه اشرف، عنوان کنند.
مجاهدین خلق در هراس از گشوده شدن پرونده فاجعه بار قربانیان و پیگیری حقوقی آن توسط خانواده های این بی گناهان، به تلاشی مذبوحانه دست زده اند تا صورت واقعه را مخدوش نمایند.
هر چند که در نظر داشتم نتیجه زحمات و تحقیقاتم را در غالب کتابی که سراسر مربوط به زندگی این نوجوان بی گناه و یا به عبارتی شقایق زخمی باشد، انتشار دهم، ولی اکنون ضروری می دانم که قسمت مربوط به خودکشی آلان محمدی را از زبان شاهدان این ماجرای غم انگیز، به داوری افکار عمومی قرار دهم.
به گواه تحقیقات من که اسناد و شهود و عکس های زیادی در دست دارم، آلان محمدی، در یکی از روزهای سال 1380، در پادگان اشرف و در برج نگهبانی، با شلیک سلاح سازمانی، به زندگی حسرت بار خود پایان داد. در همین رابطه و برای روشن تر شدن این فاجعه اسفناک، صحبت کوتاهی دارم با جناب آقای میلاد آریایی که ایشان در زمان وقوع حادثه، در محل حضور داشته اند.
سئوال : آقای آریایی همان گونه که خبر دارید، سازمان مجاهدین در تاریخ هجدهم اردیبهشت در یکی از سایت های تابعه به نام ایران ـ افشاگر، خودزنی جوان ناکام آلان محمدی را که ناشی از جبر و مناسبات بی رحم و بی عاطفه فرقه مجاهدین، صورت گرفته است، به دشمنان خارجی و داخلی خود نسبت داده و علت قتل را در راستای حراست و نگهبانی از قرارگاه اشرف، بر شمرده است. همچنین، سازمان تعمداً این فرافکنی آشکار را نه از زبان یکی از اسیرانش در کمپ اشرف بلکه از زبان مادر قربانی، به رشته تحریر در آورده است. به نظر شما، شما که در زمان حادثه دلخراش قتل آلان محمدی در قرارگاه اشرف و در صحنه حضور داشتید، قتل آلان چگونه صورت گرفت و حال چه عاملی باعث شد که سازمان این چنین فرافکنانه، واکنش نشان بدهد؟
میلاد آریایی : واقعیت این است که در سال 1380، حراست و نگهبانی از ضلع شرقی قرارگاه اشرف را به یگانی از زنان سپرده بودند و محل حادثه دقیقاً اولین برج نگهبانی سمت راست درب شرقی قرارگاه بوده است. آن ایام، نگهبانان می بایست با سلاح و تجهیزات بر سر پست نگهبانی می رفتند اما کسی حق نداشت سلاحش را از ضامن خارج نماید، چه برسد به این که مسلح کند، چرا که خطر جدی کسی را تهدید نمی کرد. به همین دلیل، حفاظت این بخش از قرارگاه را به یگانی از زنان جوان که اصطلاحاً میلیشیا خوانده می شدند، سپردند.
نگهبانی ها به صورت 24 ساعته بوده که در هر پست نگهبانی دو نفر به عنوان نگهبان و سرتیم حضور داشتند. در روز حادثه که ساعت 10 صبح بود، سرتیم آلان برای آوردن غذای بعد از صبحانه، از برجک دیدبانی پایین آمده و آلان محمدی که تنها در پست نگهبانی حضور داشت، از فرصت استفاده کرده و با مسلح کردن مسلسل کلاشینکف خود آن را به زیر چانه اش قرار داد و ماشه اش را چکاند و به این ترتیب به زندگی کوتاهش خاتمه داد.
سازمان بلافاصله با سراسیمگی قصد داشت، هیچکس از موضوع اطلاعی پیدا نکند و متعاقباً در اولین واکنش برای اعضایش، مرگ آلان محمدی را شلیک ناخواسته و عملی تصادفی اعلام کرد! بعدها شنیده شد که شب قبل از حادثه در نشست های تفتیش عقاید که موسوم به عملیات جاری بود، آلان محمدی به عنوان سوژه، مورد انواع بی حرمتی و بی احترامی قرار گرفته بود و چون تسکینی برای دردش نمی یافت، تنها چاره را خروج از این دنیای فانی یافته بود و به این ترتیب خودکشی کرد.
اکنون مجاهدین سعی می کنند به مسئله صورت دیگری بدهند و مرگ آلان محمدی را در حین ماموریت و حراست از قرارگاه، قلمداد کنند تا خواننده این گونه تصور کند که گوییا مثلاً در اطراف قرارگاه اشرف این حادثه رخ داده است. برج های نگهبانی قرارگاه اشرف که در ارتفاع 8 متری از سطح زمین قرار داشتند و بواسطه سیم های خاردار از بیرون قرارگاه جدا می شدند و در داخل قرارگاه قرار داشتند و اساساً برای دیدبانی مورد استفاده قرار می گرفتند و در طی روز حمله ای به قرارگاه و به برج های نگهبانی قابل تصور نبود آن هم در شرایطی که تا عمق چند کیلومتری یگان های موشکی عراق مستقر بودند و حفاظت هوایی از پادگان اشرف بر عهده آنان گذاشته شده بود و اگر هم حمله و هجومی از جانب دشمن متصور می بود، قطعاً در هنگام شب با استفاده از تاریکی شب صورت می گرفت.
به هر صورت سازمان پس از وقوع حادثه، تمام سعی اش بر این بود تا اصل خبر به جایی درز نکند و مراسم خاکسپاری آلان بدون سر و صدا و مخفیانه انجام گیرد. در حین خاکسپاری، تنها پدر قربانی و تنی چند از هم یگانی های وی در محل حضور داشتند. مجاهدین به هر حال می کوشند صورت مسئله را به گونه ای دیگر جلوه دهند.
به نظرم سازمان خواسته در این جا پیشدستی کرده باشد تا مبادا ماجرایی هم چون سعید نوروزی که توسط خانواده اش دست به روشنگری های سیاسی زده شده، تکرار نگردد و البته به نظر من این واکنش سازمان ارزش کار تحقیقاتی شما را نیز نشان می دهد و سازمان در مورد قربانیان تا آن جا ضربه پذیر است که نمی تواند در مقابل گناهان و جنایاتی که مرتکب شده است، بدون مکافات باقی بماند. آلان محمدی جوانی بود که کمتر از 18 بهار از عمر کوتاهش نگذشته بود و چون در شب قبل از حادثه مورد غضب و برخورد، قرار گرفته و دچار بحران روحی شده بود، ناچاراً فردا روز در حین پست نگهبانی از یک فرصت به دست آمده استفاده کرده و به زندگی اش پایان داد.
اگر ما را هم بر افشای این حقایق مقصر می دانند، بدانند که ما تنها راویان و شاهدان این حقایق هستیم و این حق مردم ماست که بدانند در این سازمان چه فجایعی اتفاق افتاده است. این سازمان مجاهدین است که می بایست در مقابل مرگ فجیع آلان محمدی، پاسخ گفته و علت و چرایی مرگ این جوان بی گناه را روشن نماید. اما افسوس که سازمان به رسم همیشگی از اعتقادات و عواطف خانوادگی آلان محمدی سوء استفاده کرده تا مرگ آلان را به دیگران نسبت دهد و خود را بری از گناه وانمود کند، ولی بی تردید سازمان به شهادت وقایع و اسناد گذشته قادر نیست در مقابل افشاگری های جداشدگانش کمر از زیر بار گناهانش راست نماید

