نجات در هفته ای که گذشت – شماره 6

مروری بر مطالب 3 مهر تا 8 مهر 1400 درج شده در سایت نجات

*شنبه 3 مهر
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

راز وصل و جدایی من از مجاهدین خلق – قسمت دوم

انجمن نجات در راستای نجات قربانیان سازمان مجاهدین خلق تلاش می کند و همچنین معتقد است که پیشگیری بهتر از درمان است. نه تنها باید برای نجات اسیران امروز قدم برداشت، بلکه باید برای نجات اسیران احتمالی فردا هم در اندیشه بود.
مؤثرترین عمل در این راستا انتقال تجارب کسانی است که خود در درون مناسبات فرقه رجوی بوده اند، و آقای علی اکرامی به خوبی در این راستا طی این سلسله مقالات گام برداشته است.
ضمن قدردانی و تبریک به ایشان، مطالعه عمیق این سلسه مقالات و نشر و گسترش محتوای آن در میان خصوصاً جوانان و دانشجویان توصیه می شود.

نامه آقای بهمن هاشمی به برادرش فرزین در فرقه رجوی در آلبانی

آقای بهمن هاشمی در استان مرکزی که برادرش فرزین هاشمی در فرقه رجوی در آلبانی گرفتار است نامه ای خطاب به وی نوشت. خلاصه نامه وی به قرار زیر است:
“فرزین جان سلام. من تا به حال چندین نامه برای شما نوشتم ولی متاسفانه شما جوابی به من ندادید. . . من برادر شما هستم. . . دلم می خواهد با شما درد دل کنم. درد دل کنم که چگونه وقتی مادرمان در قید حیات بود به شما فکر می کرد. مادرمان وقتی در قید حیات بود چند نامه برای شما نوشت و از شما درخواست کرد تماسی با او بگیری .فرزین چرا تماس نگرفتی؟ . . . راهی که شما انتخاب کردی باعث شد تا خانواده ات را متلاشی کنی، چندین سال مادرت را فراموش کنی . . . برادرت بهمن هاشمی”

عباس مدرسی فر می گفت رجوی از ما مشتی تروریست و خائن به وطن ساخت

یکی از جداشدگان از فرقه رجوی در آذربایجان غربی خاطرات خود در خصوص عباس مدرسی فر از اعضای بسیار قدیمی سازمان مجاهدین خلق که خبر فوت او در آلبانی اعلام شد را نوشته که در سایت راه نو منعکس شده است. او می نویسد:
“با آقای مدرسی فر در عراق آشنا شده بودم و او را از نزدیک می شناختم. عباس علی رغم سابقه زیادش که به زمان شاه برمی گشت، هرگز در رده های بالای تشکیلاتی مجاهدین خلق قرار نگرفت. وی به شدت با رجوی و سازمان او در عراق زاویه داشت و روش مبارزه او به ویژه انقلاب ایدئولوژیک را قبول نداشت.”

چرا مریم رجوی در رابطه با فوت عباس مدرسی فر پیامی نداد؟

نویسنده می پرسد که چرا مریم رجوی که برای هر موضوعی پیام می دهد، برای فوت عباس مدرسی فر، کسی که به قول خودشان 60 سال سابقه مبارزاتی داشته و در زمان شاه از سال 1351 به مدت 14 سال حبس کشیده هیچ پیامی نداده است.
سپس نویسنده به دلیل روشن این موضوع می پردازد که عباس مدرسی فر در هیچ یک از نشست های درونی سازمان مجاهدین خلق هرگز کلامی در تأیید رجوی ها بیان نکرد. این موضوع به قدری در درون مناسبات فرقه رجوی بارز و آشکار بود که راه هرگونه سوءاستفاده مریم رجوی از فوت او را کاملاً بسته است.

*یکشنبه 4 مهر
ده مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

کاش اسماعیل در پیری عصای دستم می بود

پدر چشم انتظار اسماعیل بازکیایی، گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی، در ارتباطی با انجمن نجات استان گیلان گفت: “سالمند و مریض احوال شده ایم و قدرت مان را از دست داده ایم. مادر اسماعیل که خیلی مریض احوال است و خانه نشین شده است و من شکرخدا در حدی می توانم برای خرید مایحتاج زندگی تا سرکوچه مان بروم. البته پسر دیگرم حسن جان همیشه درکنارم هست وگرنه برای امورات زندگی کم می آوردم. ای کاش اسماعیل می آمد و سر پیری عصای دستم می بود و از تمام دارایی های زندگی ام بهره مند می شد و برای خودش یک زندگی خوب تشکیل می داد.”
او سپس خطاب به اسماعیل چند جمله ای گفت تا شاید که به گوش او برسد: “اسماعیل جان. بیا که خیلی دلتنگت هستیم و به تو نیاز داریم. قربانت بروم. تو بیا تا با هم دلخوش باشیم. . . اسماعیل جان. چشم به راهت هستم. . . خدا پشت و پناهت باشد.”

والدین چشم انتظاراسماعیل پور محمد علی بازکیایی

مطالعه در مجاهدین خلق تهدیدی برای هویت فرقه ای

این مقاله با استناد به خاطره ای از آقای ایرج صالحی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق با عنوان “کتاب خواندن نشانه شروع بریدگی است” و همچنین شواهدی از کتاب “چریک مجاهد خلق” به شکلی علمی و مستدل نشان می دهد که چرا فرقه ها مطالعه اعضا را تهدیدی برای هویت فرقه ای خود می دانند.
در نتیجه گیری این مقاله آمده است: “یکی از بزرگترین فواید مطالعه، شناخت افراد دیگر، با عقاید متفاوت در جوامع دیگر، و خارج شدن از حباب فردیتی است که خواسته یا ناخواسته دور یک فرد شکل گرفته است. در تشکل‌ های فرقه ‌ای و ایدئولوژی ‌های بسته، این حباب فردیتی تبدیل به هویت ایدئولوژیک یا فرقه‌ ای شده و مطالعه تهدیدی به شمار می ‌رود که هر لحظه می ‌تواند این حباب را متلاشی ‌کند.”

پیام تسلیت انجمن نجات به مناسبت درگذشت مادر محسن مهرورز

در کمال تاثر و تالم مطلع شدیم که خانم رقیه عابد از استان گیلان مادر سالمند و مریض احوال محسن مهرورز اسیر در فرقه رجوی در آلبانی با انتظاری 40 ساله و در حسرت شنیدن صدای دلبندش، دارفانی را وداع گفت و به ابدیت پیوست و به آرامش رسید.
ضایعه درگذشت بانو رقیه عابد را به فرزندان و سایر بستگان ایشان تسلیت عرض کرده و برای آن مادر مرحومه مغفوره از خدای منان علو درجات را خواستاریم. روحش شاد و قرین رحمت الهی باید.

بخش بزرگی از هزینه‌های مجاهدین در آلبانی و جاهای دیگر را عربستان می‌پردازد

“جعفر قنادباشی” کارشناس مسائل خاورمیانه، گفت و گویی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا در خصوص حمایت مالی عربستان سعودی از سازمان مجاهدین خلق داشت که در سایت این خبرگزاری درج گردید. او در این گفت و گو اظهار داشت: “همه هزینه ‌هایی که مجاهدین خلق در آلبانی و جاهای دیگر صرف می ‌کنند، بخش بزرگی از آن را، عربستان می‌پردازد. علاوه بر سمینارها و همایش‌ هایی که در پاریس برگزار می‌ کنند.”

از قیام ۵ مهر ۱۳۶۰ تا نقش ستون پنجم دشمن

این مقاله به ماجراجویی مسلحانه مسعود رجوی در 5 مهرماه سال 1360 بعد از شکست مجاهدین خلق در تظاهرات 30 خرداد و اقدامات تروریستی 7 تیر و 8 شهریور می پردازد. در این مقاله اشاره شده است که: “تظاهرات مسلحانه برای ۵ مهر ۶۰ از سوی مسعود رجوی تدارک دیده شد تا شاید این بار بخت با او یار شود.”

در این مطلب با اشاره به بیانات و وعده های مسعود رجوی در آن روزها نشان داده می شود که وی چقدر در توهم کسب سریع قدرت با تکیه به دشمن متجاوز خارجی بوده است. در پایان این مقاله نتیجه گیری شده است که: “اکنون چهل سال از ۵ مهر سال ۱۳۶۰ می گذرد. اگر آن روز، رجوی خود را پشت واژه هایی همچون؛ خلق، قیام، نیروهای مردمی و آیه های قرآن پنهان می کرد، اکنون اما در ترس از محاکمه در دادگاه بین المللی لاهه خود را پشت میله های قطور اردوگاه این گروه در آلبانی یا در ریاض یا اَمان مخفی کرده است.”

*دوشنبه 5 مهر
سوگواری اربعین شهادت امام حسین علیه السلام

*سه شنبه 6 مهر
در این روز 7 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

نامه ابوالفضل اشتری به برادرش حمید در آلبانی

آقای ابوالفضل اشتری از اراک، برادر حمید اشتری گرفتار در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی، نامه ای برای وی نوشت تا شاید با انتشار آن به نظر برادر برسد. نامه به این گونه آغاز می گردد:
“حمید جان سلام، حالت چطور است؟ چرا با خانواده خود تماسی نمی گیری؟ خانواده ات چندین سال است از شما خبری ندارند. آن زمانی که پیش ما بودی مشکل جسمی داشتی، نمی دانیم الآن در چه وضعیتی هستی”.

اندر حکایت نامه های رسیده که سایت فرقه رجوی منتشر می کند

این مقاله به آن دسته از جداشدگان از فرقه رجوی در آلبانی می پردازد که تحت فشارهای صنفی و معیشتی مجبور می شوند به خواست فرقه تمکین نموده و علیه دوستان جداشده خود مطلب بنویسند یا اجازه بدهند تا از جانب آنان چنین مطالبی نوشته شود و در سایت های سازمان مجاهدین خلق درج گردد.
این مطلب به خوبی راز پنهان در پشت پرده نامه هایی که از جانب جداشدگان در سایت فرقه رجوی منتشر می شود را با ذکر مواردی برملا می سازد و نهایتاً نتیجه گیری می نماید که:
“نسلی که روزی به رجوی اعتماد کرد و به عراق رفت این چنین رجوی به اعتماد آن ها خیانت و عمر و جوانی آن ها را به تباهی کشاند و متأسفانه اکنون که سن و سال بالایی پیدا کردند دیگر امیدی برای کسب زندگی بهتر در آن ها نمانده است. باشد که تاریخ در سینه خود برای عبرت دیگران جریان نسلی که رجوی آن را سوزاند، آشکار کند.”

مهر ماه، یادآور زنده نگه داشتن ناآگاهی و جاهلیت در فرقه رجوی

این مقاله به موضوع تحصیل و کسب علم و دانش در فرقه های مخرب از جمله فرقه رجوی می پردازد که کلاً تعطیل است اما فرقه رجوی طوری با آغاز سال تحصیلی برخورد می کند که گویی برای کسب علم بی تاب هستند. این مطلب بعد از شرح موضعگیری های مزورانه مریم رجوی در پیام مربوط به آغاز سال تحصیلی جدید در پایان نتیجه گیری می کند که:
“آزادی و عدالت، دو مفهوم نا آشنا وغریب در فرقه ی بدنام رجوی است، امروز اگر مریم رجوی در این فرقه، به مناسبت سالگرد مهرماه از آزادی صحبت می کند، بی گمان در فکر توطئه ای جدید است که اعضای پیر و سالخورده ی سازمان را بیشتر بازی داده و دوران اسارت آنان را طولانی تر کند، که البته تمامی این اعمال ضد انسانی، از سوی مدافعان حقوق بشر و فعالین سیاسی، به شدت محکوم است.”

*چهارشنبه 7 مهر
در این روز مجموعا 9 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

نامه آقای سید محمد یعقوبی به خواهرش هاجر در فرقه رجوی

آقای سید محمد یعقوبی از نکا در مازندران نامه ای خطاب به خواهرش هاجر یعقوبی که در فرقه رجوی در آلبانی گرفتار است نوشت. نامه او این گونه آغاز می شود:
“خواهر خوبم. اکنون نزدیک به چهار دهه است که چشم انتظار تو هستم. هر بار که به عکس های تو نگاه می کنم به خودم می گویم که چه کار باید انجام بدهم تا دوباره بتوانم با شما دیداری داشته باشم. همانطور که می دانی چندین بار به اشرف و لیبرتی در عراق آمدم ولی مسئولین سازمان مانع دیدار من با تو شدند و اکنون هم که به آلبانی رفتی باز این رجوی ها هستند که با کارشکنی مانع آمدن من و دیگر خانواده ها برای دیدار با عزیزان خود می شوند.”

افشاگری مریم سنجابی از معمای انتصاب‌ و سرنگونی مسئولان اول در فرقه رجوی – قسمت اول

خانم مریم سنجابی از اعضای سابق شورای رهبری فرقه رجوی مطلبی با استناد به مشاهدات و خاطرات تلخ خود در درون سازمان مجاهدین خلق در سال 1372 نوشته که در سایت فراق درج گردیده است. در در این مطلب که قسمت اول آن منتشر شده او در خصوص صوری و نمایشی بودن عناوینی مانند مسئول اول و رئیس جمهور مقاومت توضیح می دهد. او تأکید دارد که در همه جا و همه وقت همه کاره خود مسعود رجوی بوده ولاغیر.

پاییز فصل رهایی است برای برگی که دیگر دلش به ماندن نیست

خانم زهرا قلیزاده از گیلان نامه ای عاطفی و احساسی خطاب به برادرش علی قلیزاده اسیر در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی نوشته است. این نامه این گونه شروع می شود:
“علی جان تو زاده پاییز هستی، فصل زیبای پاییز…علی جان ای عشق خواهر… در جایی خواندم پاییز فصل مردن نیست بلکه فصل رهایی است برای برگی که دیگر دلش به ماندن نیست… علی جان هیچ می دانی چند سال است ما چشم انتظار دیدن و حتی شنیدن صدای گرمت هستیم؟”

نسل کشی به بهانه انقلاب درونی

در این مطلب به مقوله ازدواج و رویکرد فرقه مخرب رجوی با آن پرداخته شده است. در این مقاله می خوانیم که: “نسل کشی مدرن رجوی نیاز به سلاح و درفش ندارد زیرا منع انسان ها از امر مقدس ازدواج از مصادیق بارز نسل کشی به شمار می رود .”

*پنجشنبه 8 مهر
7 مطلب حاصل آخرین روز کاری هفته در سایت نجات است. مروری کوتاه بر برخی از آن ها به قرار زیر است:

درخواست برادر محمد مهدی ثابت رستمی از نخست وزیر آلبانی

آقای حسین ثابت رستمی از شهر رستم کلا در استان مازندران نامه ای به نخست وزیر آلبانی ادی راما نوشت و از وی درخواست کرد تا بتواند با برادرش محمد مهدی ثابت رستمی که در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی به سر می برد و بیش از 4 دهه است که او را ندیده ملاقات داشته باشد.
او در نامه اش از جمله می نویسد: ” پدر و مادرم بسیار پیر شده اند و هنوز چشم انتظار دیدار با فرزندشان یعنی محمد مهدی می باشند. اما چه سود که مسئولین مجاهدین خلق حتی اجازه یک تماس تلفنی به برادرم نمی دهند و این شکنجه بسیار بزرگی برای خانواده ام می باشد.”

پشت پرده خط برقراری تماس های کنترل شده تعدادی از اعضا با خانواده ها

اخیرً فرقه رجوی خط برقراری تماس های کنترل شده و محدود تعدادی از اعضا با خانواده ی خود را در پیش گرفته با این هدف که خزعبلات و اخبار دروغ را به خورد خانواده ها بدهد. جریان از این قرار است که طی مدت اخیر تعدادی از اعضا که سالیان است با خانواده خود هیچ گونه ارتباطی برقرار نکرده بودند در کمال تعجب بعد از سال ها با خانواده خود ارتباط پیامکی برقرار کردند.
این مقاله بعد از این مقدمه به شرح برخی از این تماس ها و انگیزه پنهان در پشت آن ها می پردازد و ابراز تعجب می شود که فرقه رجوی که ارتباط اعضا با خانواده ها را طی این سالیان همیشه ممنوع اعلام کرده است حالا آن هم صرفاً به شکل پیامکی از جانب اعضا با خانواده ها ارتباط می گیرد. نویسنده در پایان نتیجه گیری کرده است که این ترفند سران فرقه رجوی راه به جایی نخواهد برد و مقاومت و پایداری خانواده ها همچنان ادامه دارد.

تناقض گویی های بی حد و حصر فرقه رجوی

این مقاله به موضوع مخالف ها و محکومیت های شدید و بی منطق و پر از تناقض سران فرقه رجوی با بازگشایی مدارس در ایران می پردازد و اشاره می کند که چنانچه مدارس باز نمی شدند هم سران فرقه بنای مخالفت و محکومیت را با توجیهات متفاوتی می گذاشتند.

خروج از نسخه موبایل