سالگرد تاسیس مجاهدین خلق و نشست ها و حرفهای تکراری

مریم رجوی به مناسبت سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق، نشستی برگزار کرد و تعدادی از اعضای فرقه در مورد سالگرد فرقه حرفهایی زدند که بیشتر تکراری بود و هیچ محتوایی نداشت. بیان این گونه کلمات آن هم در سالگرد فرقه بیشتر مصرف داخلی دارد!

یکسری از حرفهایشان تعریف کردن از مریم قجر بود. از قدیمی ترین عضو گرفته تا جدیدترین باید این جمله را در میان حرفهایشان عنوان می کردند مبنی بر اینکه انقلاب طلاق وی بسیار مفید بوده و در امر مبارزه تاثیرگذار بوده است. بعضی از آنان عنوان می کردند به یمن رهنمودهای مریم رجوی و انقلاب طلاقش میدان جدیدی خلق و یا خلق جدیدی ایجاد شده است!

و لازم است نگاه کوتاهی به انقلاب طلاق مریم رجوی بیندازیم تا متوجه شویم آیا انقلاب طلاق این کارکرد را داشته یا خیر و اینکه در چه شرایطی موضوع انقلاب طلاق وی مطرح شد ؟

مسعود رجوی بعد از شکست در عملیات فروغ جاویدان و معرفی کردن اعضا به عنوان عاملان اصلی شکست عملیات متوجه شد که فضای تشکیلات بسیار خطرناک شده است و ریزش نیرو زیاد شده است، به همین خاطر با همدستی مریم رجوی انقلاب طلاق را پیش کشید و با زدن سس ایدئولوژیک سعی کرد به اهدافش برسد و همه اعضا را در کنترل خود داشته باشد. این گونه بود که افراد متاهل مجبور شدند از هم جدا شوند و زنان و مردان مجرد هم باید در ذهنشان به انقلاب طلاق جواب مثبت می دادند و فاکتهای خودشان را می خواندند .

این انقلاب باعث شد که دیگر هیچ یک از اعضای قدیمی نتوانند جلوی سیاست های غلط رجوی بایستند و هر کسی مشکلی با تز جدید مریم رجوی داشت از تشکیلات کنار گذاشته می شد و با زدن انگ (در رابطه با مسایل جنسی) به فرد مورد نظر عملا دور انداخته می شد. در ادامه انقلاب طلاق مریم قجر شاهد بودیم که رجوی صاحب تمام زنان فرقه شد و این گونه خوی ضد بشری خود را نشان داد.

حال که نفرات در نشست های درونی از انقلاب طلاق مریم قجر حرف می زنند، بیشتر از سر خام خیالی است چون اگر پای صحبت هایشان بنشینیم خواهیم فهمید که اصلا اعتقادی به آن ندارند و بیشتر برای خود شیرینی و ترس از نشست جمعی است و به همین خاطر با تعریف کردن از مریم رجوی می خواهند خودشان را انقلابی و همسو با سیاست های وی نشان دهند.
زمانی که در اشرف در عراق بودم، در زمان نشست ها با بچه ها که حرف می زدیم می گفتند که خواندن فاکت ها هیچ تاثیری بر آنها ندارد و به خاطر وظیفه و گول زدن مسئولشان این کار را انجام می دهند. مناسباتی که روی دروغ و فریبکاری بنا نهاده شده با خواندن فاکت چه مسئله ای از افراد حل می کند؟ افراد با دروغ گفتن سعی می کنند خودشان را همسو با انقلاب طلاق مریم رجوی نشان بدهند.

انقلاب طلاق مریم چه دستاوردی برای فرقه داشت؟

اگر بخواهیم در مورد دستاوردهای انقلاب مریم رجوی حرف بزنیم باید گفت هیچ دستاوردی برای فرقه نداشت. رجوی با این کار توانست سازمان را به فرقه تبدیل کند تا بتواند همه کس و همه چیز را کنترل کند و جلوی ریزش نیرو را بگیرد تا دیگر کسی جرات نفس کشیدن هم نداشته باشد و هر چیزی که رجوی می گفت باید بطور چشم و گوش بسته اجرا می شد. افراد تبدیل به ربات شدند و از خودشان هیچ گونه اختیاری نداشتند و افراد مجبور بودند در نشست ها از سرکرده یعنی رجوی ها تعریف کنند و از هزار اشرف خیالی دم بزنند! و این در حالی است که از اشرف سابق که رجوی زیاد روی آن سرمایه گذاری کرده بود چیزی باقی نمانده است.

یکی از اعضا دم از سازمانی می زند که منطقش فدا و قیمت دادن است نه بی هزینگی و مفتخوری !
آیا به واقع این سازمان منطقش فدا و صداقت و قیمت دادن برای مبارزه بود؟ بعد از کشته شدن بنیانگذاران سازمان، رجوی به هیچ عنوان در مسیر فدا و صداقت گام بر نداشت و حتی برای مبارزه قیمت پرداخت نکرد. به خاطر همکاری با ساواک از اعدام رهایی یافت و بعد از پیروزی انقلاب سر در آخور غرب و سیاست های آنان داشت و اکنون هم زن سومش برای جنایت کاران غربی فرش سرخ پهن کرده و اعضای بی سواد هم با دیدن پرچم غرب به خوشحالی می پردازند.

رجوی در هیچ کدام از سرفصل ها قیمت نداد! با شروع جنگ مسلحانه او به فرانسه فرار کرد و پس از آن به عراق رفت تا در کنار اربابش صدام قرار بگیرد و به جنایتش ادامه دهد و اکنون هم به دستور اربابان جدیدش جرات نشان دادن خود را ندارد. اعضای مفلوک فرقه دم از قیمت دادن و فدا و صداقت می زنند اما این بیشتر شبیه به طنز است چون در درون تشکیلات تنها چیزی که وجود ندارد فدا و صداقت است. تمام بنیاد تشکیلات بر فریبکاری، شیادی و حقه بازی سوار است. همیشه در درون سازمان رهبری مفت خوری کرده و اعضای نگون بخت را با کشته شدن و ریختن خونشان فدا کردند. دریدگی رجوی به نقطه ای رسیده بود که مدعی بود چرا تعداد بیشتری از اعضا کشته نشدند تا بتواند از خونشان استفاده کند .

یکی از اعضای فرقه جمله بسیار خنده داری گفت. او عنوان کرد: معجزه عبور از هفتاد خوان رنج و شکنج، عبور از انواع توطئه های سخت و نرم ارتجاع و استعمار و … در انتها سخنران بی سواد و کودن نتیجه گیری می کند که انقلاب خواهر مریم همان گوهر ناب وجودی و هویت مجاهد خلق و … است .

افراد در درون فرقه رجوی چنان دچار مغزشویی شدند که حتی برای لحظه ای هم نمی توانند مسائل گذشته سازمان را نقد کنند و به بررسی خط و خطوط سازمان بپردازند. رجوی از کدام مرحله و توطئه سخت و نرم عبور نموده است؟ وی در کدام مرحله حاضر به پرداخت بها شده است؟ مریم قجر و شوهرش در مواقع حساس فرار می کردند و این نیروها بودند که باید کشته می شدند، اگر معنی هویت مجاهد خلق و مرزبندی تان این است باید گفت که پیشکش مریم قجر و سرکرده فراریتان .

یکی از اعضای فرقه سنگ تمام گذاشته و چنان از مریم رجوی تعریف می کند که ما هم به خود شک کردیم! که شاید مریم رجوی عددی بوده که ما خبر نداشتیم. او گفت: مریم رجوی از جنس فدای بیکران در وفای به پیمان است. از جنس انتخاب بی چشم داشت، استوار در مرزبندی با دیکتاتوری و استبداد است. از جنس باور به می توان و باید برای سرنگونی است .

همه مواردی که در بالا گفته شد هیچ کدام در مورد مریم قجر صادق نیست. او خیلی مفت و مجانی بر کرسی ریاست جمهوری موقت تکیه زد؟ مریم قجر خود عامل برگزاری مراسم رقص رهایی برای شوهرش بود. در یک کلام رجوی ها اصلا اهل مبارزه و پرداخت بها نبودند و اگر اکنون مسئولین فرقه این گونه از رجوی و بخصوص مریم قجر تعریف می کنند به خاطر فشار تشکیلات و جایگاهی که می خواهند داشته باشند هست.

در میان سخنرانان می توان به حرفهای عباس داوری مفت خور نیز اشاره نمود. وی بر خلاف سالیان گذشته دیگر از جمله معروفش که سعید محسن به وی گفته اگر ما شهید شدیم رجوی سکان رهبری را بدست بگیرد و مانند ما هزاران بار شهید خواهد شد و ….!!! استفاده نکرد . او به تعریف و تمجید از مریم قجر پرداخت چون دستور این گونه داده شده است که تا می توانید از مریم قجر تعریف کنید و دیگر حرفی از مسعود به میان نیاورند .

در میان تعریف و تمجیدهای بی محتوا اعضای فرقه از مریم قجر می توان اشاره ای هم به حرفهای مسخره و تهوع آور مهدی براعی کرد. او که سالیان در تشکیلات اسیر مغزشویی رجوی ها شده هنوز بر طبل توخالی سرنگونی می کوبد و مدعی می شود: مسلما ما با انقلاب مریم قجر این مبارزه را پیش خواهیم برد تا سرنگونی را محقق کنیم! راستی وی از کدام سرنگونی می گوید؟ در آلبانی نشستن و دم از سرنگونی زدن کار شاقی نیست. شما از بس در منجلاب انقلاب طلاق مریم رجوی گیر کردید که حتی جرات ندارید گذشته سازمان را به نقد بکشید. شما را مجبور نمودند که همیشه از زنی تعریف و تمجید کنید که هیچ اعتقادی به آن ندارید و شاهد بودیم در بند دال یعنی همان هژمونی زنان بر مردان و یا بند مسئولیت پذیری مردان چگونه افرادی مانند وی فشل و مسئله دار بودند که چرا زنان با سابقه کم باید مسئول شوند!

می توان گفت نشست سالگرد سازمان هدف دیگری را هم دنبال می کرد مریم قجر با توجه به ریزش نیرو و مسئله داری اعضا سعی نمود در این مراسم به همه افراد انگیزه ماندن در تشکیلات داده شود و اینکه سرنگونی در دسترس است و اعضا دوباره تعهد بدهند که در مناسبات باقی می مانند چون وضعیت فعلی تشکیلات بسیار خراب است .

مریم قجر سعی دارد در مقطع سالگرد سازمان باز از افراد تعهد بگیرد تا شاید بتواند جلوی ریزش نیرو را بگیرد ولی این کار جواب ندارد چون از بس حرفها تکراری است که می توان گفت به ضدش تبدیل می شود و افراد بیشتر غر و لند خواهند کرد.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا