ژست مضحک نه به حجاب اجباری از سوی مجاهدین خلق

پارادوکس روسری اجباری در مناسبات مجاهدین و همراهی با مبارزه با روسری در ایران، یک معمای ساده در فرقه رجوی است که البته کسی پاسخگوی آن نیست. از یک سو زنان در مناسبات مجاهدین باید روسری به سر کنند و آرایش نکنند و از مردان فاصله بگیرند و مردان را ( با پوزش) نرینه وحشی می نامند و از سوی دیگر در سیمای کذاب خود، بی حجابی را برای مردم ایران تبلیغ می کنند. اگر اعتقاد به حجاب برای زنان اسیر در سازمان یک اجبار و قانون است که هست، پس چرا برای زنان ایران نسخه می پیچند که باید حجاب را رعایت نکنند؟!

اینکه مدعی هستیم حجاب در مناسبات سازمان، یک دروغ بزرگ است پس چرا حرمسرای زنان آنجا وجود دارد و برای درخواست کنندگان جداشدن، پیشنهاد هم بستری با برخی زنان داده می شود(مستندات آن در افشاگری های جداشدگان موجود است)، یا وقتی آقای مسعود رجوی زنده بود، مریم برخی زنان را به اتاق خواب او می برد و حجاب از سر آنان بر می داشت؟

مصلحت اندیشی و مصلحت جویی از حربه های رهبران این فرقه است که در هر سرفصلی، امری را تقبیح می کنند و در سر فصل دیگر همان امر را تقدیس می کنند. اگر تاریخچه سازمان را نگاه کنید پر است از این تناقضات بی شمار.

یک روز در پادگان اشرف زندگی خانوادگی وجود داشت و مهد کودک برای بچه ها بود، اما به فاصله چند سال، زندگی و خانواده حرام شد. یک روز زنان با مردان در کنار هم غذا می خوردند و کار می کردند، چند سال بعد این همراهی حرام شد و قرار شد زنان به مردان رحم نکنند و آنان را تا سر حد مرگ به کار ببندند!

روزگاری جداشدن از این فرقه مجاز بود و اما بعدا اگر عضوی درخواست جدایی می داد، او را زیر مشت و لگد در زندان انفرادی سازمان می گرفتند و شکنجه اش می کردند و اگر موفق به فرار و نجات جان خود می شد، او را مزدور دشمن می نامیدند و برایش صفحه ها فحش و ناسزا می نوشتند و البته اکنون نیز چنین می کنند. یک روز، مردان مسئول زنان بودند، بعد از یک مرحله زنان مسئول مردان شدند.

برای همه این تناقضات جواب وجود دارد، اما خلاصه اگر بگوییم، همه در خدمت هوی و هوس های مسعود رجوی و نگه داشتن اعضای سازمان به هر قیمت در اسارت بود. امروز مریم رجوی باید جواب بدهد که چرا نسخه ای را برای زنان ایران می پیچد، اما همان نسخه در درون مناسبات با مرگ و شکنجه و زندان جواب داده می شود؟ این همه تناقض، تضاد، مغایرت و ناسازگار بودن واژه ها، در درون و بیرون مناسبات مجاهدین، از کجا و کدام سرمنشاء دجالیتی بیرون می زند؟

اگر اسلام خوب است ، باید برای همه خوب باشد، اگر اسلام بد است باید برای همه بد باشد، تفسیر به رای و مصلحت، کاری شیطانی است و اهداف آن نیز شیطانی است، امروز مردم ایران خود، خوب و بد را از هم تشخیص می دهند و تمامی امور را از هم تمیز می دهند، فرسنگ ها آنطرف تر، کیلومترها دورتر، اگر کسی با قصد و غرض، برای مردان و زنان ایران نسخه پیچی می کند، باید بداند که این همه سال را در آغوش بیگانگان گذرانده است و از ملاء اجتماعی ایران دور بوده است و با دشمنان ایران هم سفره بوده است، بهتر است باقی عمر خود را نیز به امر مقدس؟؟!! وطن فروشی اش مشغول باشد و کاسه داغ تر از آش نشود.

فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا