چند خطی برای برادر عزیزم هوشنگ گودرزی

برادر همدم و همراه همیشگی است برای خواهر. و هر خاطره ای با او یک خاطره شیرین می باشد که در ذهن باقی و همیشگی است.

هر روز که می گذرد بیشتر میفهمم چقدر خوش شانسم که تو برادرم هستی و چقدر دوستت دارم، اگر چه در کنارمان نیستی .
در روزهای گذشته دوباره با خاطراتت در میان موج های احساسم بسر میبردم و عکس های گذشته را با خیال تو مرور میکردم ، خوش گذشت و سرشار از امید گشتم ، تو را در کنار خود حس کردم و با تو حرف زدم .

یک عکس با لباس نظامی توجهم را جلب نمود و یادم آمد از آن زمان که به جبهه رفتی و قبل از رفتن، این عکس را به یادگاری گرفتی و چه سرحال و بشاش بودی و از اینکه دشمن زبون به کشورت ، به ناموست تعرض نموده عصبانی و ناراحت بودی و غیرتت به جوش آمده بود و رفتی تا وظیفه ات را انجام بدهی .

کوله ای از امید همراهت بود و لبخندی از رضایت، لباست خاکی بود و اخلاقت خاکی تر و احساس خوشی بر وجود ما مستولی بود و به قول مادر هنوز با ماست، هنوز اینجاست.

رفیق دیرین من ، هستی همیشگی ام دوستت دارم به اندازه همه ستارگان آسمان و در یادم ماندگاری تا تو را دوباره ببینم و میدانم از ته قلبم به من الهام می شود که تو را دوباره در آغوش گرفته و باز با تو از خاطرات گذشته صحبت خواهیم کرد.

هر خاطره ای با تو یک خاطره خوش و شیرین است. به خاطر لحظه هایی که پشتیبانم بودی دوستت دارم. دوستت دارم برادر و منتظرت میمانم تا بیایی.

خواهرت – ناهید گودرزی