رجوی و وحشت از تجمع خانواده ها – قسمت دوم

رجوی و وحشت از تجمع خانواده ها – قسمت اول

چرا رجوی از تجمع خانواده ها و انجمن نجات وحشت دارد؟

این نشست که در محیطی بسیار صمیمی بین خانواده و اعضای بازگشته برقرار شده بود فضایی را ایجاد نمود که همه شرکت کنندگان نظرات خود را بیان دارند.

آقای عبدالله افغان که عضو قدیمی و بازگشتی می باشد در رابطه با تناقض گویی مجریان برنامه و فضای واقعی قرار گاه اشرف بیان داشت.

آنچه که در مناسبات قرارگاه می گذرد و آنچه که آنان در رسانه ها و شوی تلویزیونی خود پخش می کنند صد د ر صد متفاوت است و آنان آنچنان از ممانعت رژیم از تماس اشرفیان با خانواده می گویند که انگار در همه اتاقها و آسایشگاههای اشرف چند خط تلفن و اینترنت و وسیله های ارتباطی وجود دارد که همه افراد آزادانه با هر کجا که می خواهند تماس بگیرند.با عرض معذرت باید بگویم که شماهائیکه در اشرف نبودید نمی توانید به عمق دروغ و دجالیت مناسبات رجوی پی ببرید جایی که 20 سال است تنها رسانه اطلاع رسانی آن بولتن سانسور و تحریف شده خبری که فقط روزانه در اختیار افراد قرار می گیرد و داشتن رادیو و یا گوش دادن احتمالی به رادیو جرم محسوب شده و برخورد تشکیلاتی دارد آیا اختیار و آزادی معنی پیدا می کند که مثلا فرد اسیر در قرارگاه اشرف قصد تماس با خانواده را داشته که رژیم نگذاشت و…

در این نشست که آقای ایرج صالحی از اعضای قدیمی و بازگشته نیز شرکت داشته با بیان مطالبی به تشریح اهداف این شانتاژ دستگاه تبلیغاتی فرقه پرداخت و گفت:

تمامی این جیغ و داد مسئولین فرقه در دستگاههای تبلیغاتی منگول شان ناشی از به هدف خوردن افشاگری بازگشته ها در میان خانواده ها و در این گرده همایی است البته آنها تنها راه مقابله را جنگ تبلیغاتی در رسانه های خود می بینند در لابلای تبلیغات و به اصطلاح افشاگری شوی تلویزیونی بعضا خانواده هایی را که در این تجمعات شرکت داشتند از بسیجیان و مزدوران رژیم نام برده است.

مسئولین بالای سازمان که خوب می دانند خلق قهرمان!! دیگر تره ای برای آنان خرد نمی کنند و در راه نجات فرزندانشان از اشرف تمامی تلاش خود را می کنند در صدد تخریب رابطه ها بین خانواده و حتی عزیزانشان در عراقند آنان با به تلویزیون آوردن حلقه های ضعیف و افراد مسئله دار و اسرای پیوسته که ما خود شاهد بریدن و مسئله داری آنان در قرارگاه بودیم قصد دارند که اولا با وادار کردن افراد به موضع گیری اجباری در تلویزیون سیمای نفاق پل پشت سرشان را در آخرین مراحل تعیین تکلیف اشرف در وضعیت حاضر خراب کنند.

ثانیا: به خانواده ها چنین وانمود کنند که این افراد هم چنان سر موضع هستند و بایستی از آنان ناامید شد. آقای صالحی در ادامه گفت البته سازمان تا به حال شانتاژ و دروغ های زیادی را علیه افراد جدا شده در رسانه های خودش برای فاصله اندازی خانواده با انجمن نجات (افراد بازگشته) داشته،که امروز بخشی از آن در برنامه پرونده شان دیدیم ولی ظاهرا راه های دیگری را نیز تا به حال دنبال کرده است تماس تلفنی با خانواده و تهدید کردن آنان از عدم همکاری با انجمن نجات تا سفارشات عدم شرکت در تجمعات و مزدور جلوه دادن دوستان سابق و جدا شده و….

آقای محمد علی صمدی نیز که همراه خواهرش در این نشست حضور داشتند ضمن تشریح چگونگی به اسارت در آمدن برادرش کاظم صمدی در همکاری عملیاتی نیروهای رجوی و صدام در جنگ عراق علیه ایران در آبان سال 1366 در منطقه حاج عمران بیان داشت.

بنده به نمایندگی از طرف پدر و مادر پیرم دنبال کار برادرم هستم چون پدر و مادرم از فراق عزیزشان شکسته شده اند و تنها آرزو شان دیدار با اوست.

در سال 82 به همراه بقیه خانواده ها به ملاقات برادرم در عراق رفتم و آنجا بود که به حقایق گفته های شما جدا شده ها پی بردم من نمی دانم که بنده که اصلا سیاسی هم نبودم برای من چرا چند مراقب گذاشتن، آیا آنها از گفتگوی دو برادر بعد از 20 سال هم می‌ترسند. مگر چه حرفی می خواستیم رد و بدل کنیم.

آیا غیر از این بود که مسئوولین سازمان ترس آگاهی دادن ما از وضعیت داخل ایران را داشتند؟

آقای صمدی که با دقت به برنامه پرونده توجه داشت در ادامه صحبتهایش گفته:

اگر رجوی و فرماندهانش در اشرف این قدر از پایگاههای مردمی اش در داخل ایران مطمئن هستند، پس چه وحشتی از دیدار افراد بازگشته به ایران در نزد خانواده ها دارد؟

چرا حتی از یک تماس تلفنی اعضای خود با خانواده از جمله برادرم بعد از 20 سال می‌ترسد؟

آقای هادی شبانی که در این برنامه شدیدا مورد افترا و تهمت دستگاه تبلیغاتی رجوی قرار داشت مورد سئوال خانواده ها قرار گرفت که چرا اینگونه سازمان نسبت به شما افشاگری کرده است؟

آقای شبانی توضیح داد.

آنچه که شما دیده اید اولین دروغ پردازی های سازمان علیه من نیست و آخرین هم نخواهد بود برای برقراری آرمانهای اعلام شده سازمان در ایران و عراق تلاش زیادی کردم ولی آنچه که حاصل شد همین است که می بینید، خلاصه بگویم: خیانت به خلق و ملت ایران در جنگ صدام علیه ایران و افتخار به زیر پرچم آمریکا رفتن.

خیلی از توضیحات لازم خودتان در این جلسه مطرح فرمودید قبل از هر چیز چند سئوال به نظر می رسد که بایستی از گردانندگان سیمای نفاق پرسید:

چرا دستگاه تبلیغاتی سعی در کم رنگ جلوه دادن این نشست ها و تجمعات و تکراری بودن آن دارد؟ و اگر تکراری است پس چرا این همه جیغ و داد راه انداختید که خانواده ها به زور به همایش آورده می شوند حتی با تهدید به قتل!!

چرا هیچ وقت از خواسته اولیه خانواده ها که همان ملاقات حضوری در اشرف است و در همه این تجمعات شعار اصلی شان است حرفی به میان نمی آورید؟

چرا در برنامه پرونده 87 که در رابطه با همایش مازندران بود در مورد درخواست اولیه خانواده ها که پر کردن فرم ملاقات از صلیب سرخ بوده و تمامی خبرگزاری ها نیز آن را انعکاس دادند حرفی به میان نیامده است.

آقای شبانی هم چنین در ادامه صحبت خود در جهت هوشیاری خانواده و مقابله و خنثی سازی این نیرنگ یاد آور شد:

به دلایل زنده حضور افراد بازگشته از اشرف و آگاه شدن خانواده ها از مناسبات درونی فرقه و آشنا شدن به دروغ و حیله هایی که این فرقه استفاده می کند باید هوشیار بود و هرچه بیشتر روی خواسته بر حق خودتان که همانا دیدار با عزیزانتان است پای بفشارید.

با مراجعه به مجامع بین المللی و حقوق بشری باید خواستار ملاقات با عزیزانتان باشید و در این راه افراد بازگشته و انجمن نیز با شما همراه خواهند بود چرا که امروز یک نمونه از آن دروغ های کهنه شده را مشاهده کردید.

در ادامه این نشست 3 ساعته که با حضور برخی خانواده ها و اعضای بازگشته در دفتر انجمن برگزار شد، مسئول انجمن نجات استان مازندران بیان داشتند:

همان طوری که خودتان اشراف دارید، مسئولین دستگاه منگول رجوی با هیاهو و تبلیغات دروغین قصد دارند چنین وانمود کنند توطئه ای علیه افراد قرارگاه اشرف که همان عزیزان اسیر شما می باشند، در حال وقوع است و تلاش دارند تا به وارونه دوزی اخبار این تجمعات و اعتراض ها و گردهمائیها را توطئه ای بداند که از طرف دولت جمهوری اسلامی در حال اجراست تا شما خانواده ها را به وحشت انداخته تا بتواند به اهداف خودش برسد.

همان طوری که در ملاقات دسته جمعی خانواده ها در اشرف در سال 82 نیز که باعث جدا شدن حدود 600 نفر از اسرای فرقه شده بود اعلام کرد که اینها همه از عناصر اطلاعات رژیم بودند و پس از آن نیز سعی داشت جلوی هر گونه تلاش و ارتباط خانواده با عزیزانشان در اشرف را بگیرد.

از طرف دیگر باید توجه داشت که دولت عراق نیز بر اساس مصوبات دولت و مجلس آن کشور اولتیماتوم شش ماهه به آنها داده است تا اعضای فرقه رجوی از عراق خارج شوند.

در این صورت بایستی توجه داشت که هرگونه تلاش و فعالیت و فشار شما خانواده ها به مجامع بین المللی و صلیب سرخ جهانی برای رها سازی عزیزانتان می تواند نتیجه بخش تر باشد.

رجوی هیچ وقت به فکر شما و افراد پائین اعضای خود نبود و نیست. جالب اینجاست که بعد از سقوط صدام در سال 82 حدود 100نفر از مسئوولین خودش را از اشرف به فرانسه برده و بنا به اخبار سایتها و خبرگزاریها خارجی تعدادی از مسئولین حاضر قرارگاه اشرف نیز تابعیت آمریکایی گرفته و از قرارگاه خارج شدند و باز هم این عزیزان شما هستند که بایستی در این مراحل سخت و دشوار بلاکش مطامع پلید آنان شوند. بعید نمی بینم که رجوی در پایان اولتیماتوم عراقی ها در پی یک فاجعه آفرینی دیگری چون خود سوزی فرانسه در هنگام دستگیری مریم باشد تا بتواند با فریبکاری و دجالیت دیگر این بن بست ایدئولوژیکی اش را برای مردم ایران و همه دنیا بی پاسخ گذارد!!!

در خاتمه مسئول این نشست با تاکید بر خواسته های خانواده و اعضای بازگشته بیان داشت – خانواده های اعضای دربند رجوی در اشرف، بایستی بدون حضور مسئوولین و مراقبین فرقه در فضای آزاد با حضور و همکاری صلیب سرخ جهانی با فرزندانشان ملاقات کنند.

– دولت عراق بایستی مصوبات خود را در رابطه با اخراج هرچه زودتر فرقه رجوی از عراق عملی نماید.

– خانواده ها بایستی خواهان تماس آزادانه عزیزان اسیر خود با آنان در داخل ایران باشند.

– فرستادن و دریافت نامه از اشرف و بالعکس، حق مسلم همه خانواده ها و افراد در اشرف است و ممانعت از آن نقض آشکار حقوق بشر می باشد.

با تشکر از حضور همه شما خانواده های عزیز در این جلسه، و به امید روزی که عزیزان رها شده از بند رجوی را در آغوش بگیرید.

پایان