آینده سازمان مجاهدین

سازمان که 30خرداد ازسیاسی گری به نظامی گری تبدیل شد وبطور علنی مبارزه مسلحا نه راسیاست استراتژیک خود قلمداد کرد. به قول مسعود که همیشه این را یکی از افتخارات خود می دانست به ربودن رئیس جهموری ایران وپناهنده شدن در فرانسه و تشکیل شورای ملی مقاومت انجامید. خیلی از چهره های دیگرمخالف جهموری اسلامی هم در این شورا عضو یا بنیان گذار شورای ملی مقاومت بودند. درآن سال مسعود رهبرسیاسی فرقه سازمان مجاهدین بود با دختر آقای بنی صدر ازدواج کردند اما طول نکشید عضو شوراها یکی پس از دیگری از شورای ملی مقاومت جدا شدند ومسعود آن موقع هم به همه آنها مارک رابطه با رژیم ایران زد و در نشریه آن موقع یک سری مدارک بر علیه آنها نوشته اند درهمان سالها مریم رابطه ایدئولوژیک با مسعود داشت وباعث شد همین رابطه ها مسعود را در گام اول از بنی صدر جداکند. به قول خود مسعود سازمان دید که همسر رهبری از یک بورژوا هست. ازفیروزه جدا شد.این خود یک بحث دیگری است باید ازمسعود سوال نمود که آزادی زن در دستگاه تو چه است.
اما سازمان از جنگ ایران وعراق استفاده کرد به عنوان ستون پنجم درعراق برای نیروهای خود محل ایجاد کرد که بازوی نظامی شورای ملی مقاومت شد درصحنه سیاسی هم ازبنی صدر استفاده کرد وتوانست برای خود درخارجه جایگاه سیاسی باز کند. مسعود در آن زمان مست دست آوردهای جنگ شد وفکر نمی کرد جنگ ایران وعراق دریک نقطه یک مرتبه تمام شود ومنجربه قرارداد بین ایران وعراق شود. رهبر فرقه در آن موقع از صدام اجازه حمله به ایران را گرفت که به نام فروغ جاویدان درفرقه معروف است. رهبر فرقه ازاین عملیات استفاده کرد برای حفظ نیروهای موجود در داخل اشرف، واز نیروها وازکمپ اشرف استفاده کرد. تا جلب احساسات هواداران سازمان راتابتواند در خارجه ازاین طریق کمک دریافت کنند. اما چرت رهبر فرقه موقعی پرید که صدام به کویت حمله کرد. با حمله آمریکا درآن موقع به عراق آشوبها درعراق شکل گرفت ورهبر فرقه از سنت خود (مزدوری) استفاده کرد.ازنیروهای موجود خود برای سرکوب کردها و… وبا سرکوب کردها و… نزد صدام برای خود یک وجه جدید را باز کرد طوری که جزء فیلق دوم ارتش عراق به حساب میآمد از این پیروزی باد آورده برای سرکوب داخل نیروهای موجود در اشرف استفاده کرد و درب خروجی بسته شد.
از جنگ اول خلیج فارس تا جنگ دوم آمریکا به عراق رهبر فرقه که دراین سالها تلاش کرد خودش را رهبر عقیدتی فرقه معرفی کند وبا کمک مریم تئوری فرقه گرایی را تکمیل کند. رهبر فرقه در جنگ دوم آمریکا هم خواست مثل قبل عمل کند ومجددا برای حفظ صدام که منافع مشترک داشتند عمل کند ولی نتواست شرایط را به نفع خود بچرخاند. ودرجنگ خواست زیر چتر نیروهای آمریکا برای خدمت به ارباب جدید باشد اما آمریکایها میدان ندادند وسازمان شروع کرد خوش رقصی به آمریکا تا بتواند در عراق، اشرف را حفظ کنند ازاین طریق هواداران موجود در اروپا را حفظ کنند.رهبر فرقه این شکست را خواست به پیروزی تبدیل کند.
اما با جدا شدن کادرهای ارشد از سازمان ومصاحبه وزارت خارجه آمریکا با نیروهای اشرف رئیس فرقه نتوانست به هدف خود نائل گردد.
سازمان وارتش آزادیبخش بعداز تحویل سلاح خود به ارتش آمریکا که با دست خود رجوی امضاء شد دیگر نه سازمانی ونه ارتشی وجود ندارد.از آن روز تا الان رهبران فرقه از ناامنی عراق استفاده وچند سالی به عمر خود اضافه کرد. از طرف دیگرفشار اسرائیل بر روی آمریکا باعث طولانی شدن این فرقه گردید.اما درشرایط به وجود آمده رهبران فرقه باید ازآن استفاده می کرد که نکرد موقعی که از لیست ترویستی درآمده بود از عراق خارج می شد تا از فضای سیاسی اروپا استفاده می کرد اما در اینجا یک واقعیت تاریخی را اثبات کرد که فرقه ها در فضای باز نمی توانند زندگی کنند.وایدئولوژی خود رابه دیگران تحمیل کنند وانسان ها را فریب دهند اینجاست که الان تبیین جهان مسعود وتئوری انقلاب نوین درش تخته می شود. ودرآینده تاریک وبدون استراتژی در عراق مدتی زندگی کنند.وپادگان اشرف را یک شهر بنامد در کدام شهردور شهر سه ردیف سیم خاردار وجود دارد؟ درکدام شهردور هرصدنفر خاکریز کشیده شده تا تردد خیابان دیده نشود؟ درکدام شهر برای رفتن به بیمارستان باید سه نفره باشد؟ درکدام شهرارتباطات مثل تلفن، رادیو، تلویزیون، انیترنت و…… وجود ندارد؟ ازخانم رجوی باید سوال کرد به خاطر ماهیت این سازمان تا امروز به نیروها گفته یک سلاح به آمریکا دادیم صد تا ازآن سلاحها بهترخواهیم گرفت. اما این سال ها نشان داد که آمریکا به خوش رقصهای این فرقه پشیزی قایل نشد. خانم رجوی بر این باور بود که درشرایط فعلی در کمپ اشرف نفرات خودسوزی کنند تا بتواند از آن فشار موجود بیرون رود اما در زندان اشرف چنین نفری نیست از طرف دیگر جدا شده های سازمان با افشا گری ماهیت این فرقه که پیشاپیش گفته بودند والان هم می گویند جلو این کاررا گرفتند.اما این احتما ل وجود دارد که رهبران فرقه از زنهای موجود استفاده کنند.
آینده سازمان چون با صدام گره خورده بود ودیگر درعراق صدامی وجود ندارد که رجوی از دیکتاتوری آن استفاده کند وبرای خود جایگاه درست کند ودرکشورعراق ازشمال تا جنوب آن برای مزدوری پایگاه داشته باشد. ورهبران فرقه رجوی تا امروز فرصتها را از دست داده وباید امضاء کنند که بعداز 28 سال در مزدوری به حیات خودم پایان می دهم. تا نیروهای آگاه موجود درآن کمپ خود تصمیم بگیرند. ومن آروز دارم بچه های زندانی از اشرف آزاد شوند ودر یک کشور ثالث اقامت کنند.
سیروس غضنفری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا