حوادث اخیر درجهنم رجوی دستور سرکردگان مجاهدین

حوادث اخیر درجهنم رجوی تا به امروز حقیقتا تراژدی باورنکردنی از منتهای رذالت ودنائت سرکردگان جانی وجنایت کار رجوی ها است. که درشلوغی وگرد وغباروهیاهوی خود برپا کرده. زیرکانه یا بهتر است بگویم دجالانه مشتی سنگدل وجانی و قاتل همه چیز را وارونه جلوه کرده و امروز شادی (به کشتن دادن یازده قربانی) آزادی 36 بازداشت شده را جشن گرفتند. ما بردیم ما بردیم یازده تن بیشتر را قربانی نکردیم. این مطلب مرابه یاد مسابقات تشکیلاتی یا بهتراست بگویم اجباری فوتبال دراشرف انداخت که وقتی یک تیم از تیم دیگر بازنده می شد.از آنجا که گروه تبلیغات تیم بازنده انگیزه ای برای شعار دادن نداشتند به هنگام ترک زمین بازی وبازگشت با خودروهایشان به محل استقرارخود شعارمی دادند. مابردیم مابردیم یک گل بیشتر نخوردیم. وبه اینصورت شادی می کردند که گل های بیشتر نخورند. حالا این مثل بسیار شباهت دارد به آزادی بازداشت شدگان وپیام مریم یکی از سرکردگان جنایت کار رجوی که جشن گرفته ومی گوید ما بریدم (36 نفر آزاد شدند) مابردیم (یازده نفر بیشتررابه کشتن ندادیم). وای برشما سنگ دلان وای برشما جانیان آدمکش وای برشما پاچه ورمالیدگان آبروباخته. بله بله تاریخ قضاوت خواهد کرد رجوی آدمکش واطرافیانش چه جنایت های ناشناخته و افشا نشده ای را مرتکب شدند. نمونه های شناخته شده جنایت های مجاهدین را درتمام سرفصل های سران مجاهدین به خوبی قابل رویت است. درسال 60 رجوی با فردیت افسارگسیخته اش تعدادی زیادی ازجوانان را به کشتن داد خودش می گوید صدوبیست هزار. بله رجوی صدوبیست هزارجوان را برای بقدرت رسید به کام نابودی ومرگ فرستاد. ولی خودش خائنانه به فرانسه گریخت وهمین شعار ما بردیم مابردیم چند هزار گشته بیشتر ندادیم اما برادر(رجوی قاتل) سالم به فرانسه رسید را سرداند. درسرفصل چریک شهری همینطورقاتل فراری می گفت درصد تلفات ما با رژیم یک به پنج بود یعنی پنج مجاهد قربانی می شدند تا یک پاسدار ترورشود.درسرفصل جنگ منطقه وپایگاه زنی همینطور. درعملیات های مرزی همینطور.درعملیات قرارگاهی و فروغ جاویدان همینطور. وموارد بسیاری دیگر مثل مشارکت درکشتار مردم کردستان عراق. یا دخالت درامور داخلی عراق بعد ازدیکتاتوری صدام برای به شکست کشیدن دولت جدید عراق.دعوت شیوخ وروستائیان اطراف قرارگاه اشرف به بهانه افطار و… و بعد عباس داوری شروع به دادن شعار می کرد که رژیم ایران یک رژیم شیعه است وقصد بلعیدن سنی های عراق رادارد وبعد براه اانداختن آن بمب گذارها وبرادر کشی شیعه و سنی درعراق. آری این سنت وفرهنگ رجوی ها بوده وهست وخواهد بود. مابریدم مابردیم چه بکشیم چه کشته شویم. آری سرکردگان جنایت کار مجاهدین همچون زهاک ماربدوش برای درصحنه ماند به هر جنایت وخیانتی دست زده وخواهند زد ودراین مسیر جز خونریزی وطعمه کردن افرادی که حقیقتا بیگناه وبی اطلاع ازمقاصد شوم رجوی هستند.هیچ چیز دیگر آنها را ارضاء نخواهد کرد. به همین دلیل معتقدم تمام عملکرد سالیان رجوی قاتل وفراری به هنگام معرفی به دنیا باید به یک جمله مهم اشاره کرد.مجاهدین یعنی مریم ومسعود رجوی به قربانیان خود درتمام این سالیان یاد داده و می دهند چگونه بکشید وچگونه کشته شوید وزنده ماندن جدا از کنترل تشکیلاتی وفرقه ای مرز سرخ است. یا بروید ترور بکنید وبکشید. یا قرص سیانور بخورید کشته شوید. یا نارنجک بکشید کشته شوید. یا خودتان رابه آتش بکشید کشته شوید. یا اعتصاب غذا کرده وخودتان رابکشید. درهر صورت این تنها خواسته رجوی ازقربانیان خود است اگر توانستید بکشید اگر نتوانستید خودتان را بکشید. آخرین مثال فرهنگ بکش یا کشته شو رجوی بعد ازآزادی 36 بازداشتی برای همگان روشن شد. مریم به صحنه آمد ودستور توقف اعتصاب غذا را صادر کرد وبه این وسیله مشخص کرد که اعتصاب غذا یک دستور تشکیلاتی بوده وپایان آن هم فقط با اجازه ایشان امکانپذیربوده. ودرانتهای سناریوی نوشته شده از قبل، دستور گرفتن جشن مابردیم مابردیم را صادر کرد. وبه این ترتیب تابلوی اتاق عملیات مریم وجلسه سری سرکردگان آدمکش دراوور لو رفت. دستورازطرف مسعود (جانی متواری) برای حفظ قرارگاه اشرف وترساندن دولت عراق وتمام دنیا 36 بازداشتی بهترین بهانه است. ودستور این است اعتصاب غذا تا سرحد مرگ. یا دولت عراق تسلیم می شود و36 نفر را آزاد می کند که این خود سکوی سایر پیشروی برای ما (مجاهدین) و گرفتن امتیازات گوناگون خواهد شد. یا دراعتصاب غذا تعدادی کشته می شوند که جنازه های روی دست مانده را با تبلیغات گسترده جهانی بهانه ای برای طلب کاری خود ازتمام دنیا خواهیم کرد. ازرئیس جمهور امریکا گرفته (ما که گفتیم کنترل اشرف باید مجددا به دست ارتش امریکا باز گردانده شود) از اتحادیه اروپا تا دولت عراق وخلاصه همه دنیا وترساندن همه ازاینکه ببینید اگر نزدیک ما شوید وکاری به کارما درعراق داشته باشید همین خود کشی ها و صحنه های زجر آور وتکان دهند تکرار خواهد شد. وبعدهمان شعار ما بردیم مابردیم با به کشتن دادن تعدادی قربانی از اسیران در اشرف دنیا را به تسلیم وا داشتیم. (گفته بودیم اگر اشرف بایستد دنیا تسلیم خواهد شد) جمله رجوی قاتل دراکثر پیامهایش. بله سرکردگان مخفی شده ازاین که هنوز نابوده نشده اند را جشن می گیرند وتمام شکست های خود را پیروزی جلوه میدهند واین فریب ودجالیت ادامه خواهد داشت تافروپاشی این فرقه اسلامی وتروریستی. دریکی از شبهای سال 79 وقتی درزندان انفرادی بودم برای شکنجه وگرفتن اعترافات اجباری نزد سردژخیم نسرین وابریشمچی وداوری وصدیقه ومژگان و…. توسط احمد حنیف نژاد وفرهاد (منوچهر) برده شدم. آنجا به نسرین گفتم نتیجه عملکردهایتان چیزی جز فروپاشی نخواهد بود ویک روز این حرف من رابه چشم خواهید دید. آنگاه ابریشمچی جنایت کاروقتی که دندانهایش را به هم می سابید با مشت به سررویم حمله ور شد ونسرین از دور چوب اشاره را به صورتم پرتاب کرد وبلافاصله خون از صورتم بیرون زد. وسایرین هم مثل دایناسور برسرم ریخته و کتک می زدند وفحش می دادند. همین ابریشمچی جانی که کنفراس خبری می گذارد ودیکته سایرین را بنام افشا گری معرفی می کند. (مصاحبه رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا سیا از سه سال پیش با همکاری اطلاعاتی بعضی از کشورهادرجریان سایت قم بوده ایم ودرتهیه گزارشات با یکدیگرهمکاری داشته ایم) به هنگام کتک زدن من می گفت، چی گفتی خواهر مادر…؟! فروپاشی مجاهدین….! روز بعد سرشکنجه گر احمد واقف به سلولم آمد وگفت برادر(رجوی جانی وقاتل و فراری) گفته است اگر همه بریده ها هم بتوانند جان سالم از دست ما درببرند تو یکی را نباید بگذاریم پایت به بیرون برسد. اما امروز من از جهنم رجوی نجات یافته وشاهد همان فروپاشی که 9 سال پیش گفته بودم می باشم. حالا مریم قجر میکاپ کرده به بهانه آزادی 36 بازداشتی قربانی. به صحنه آمده و شعار ما بردیم مابردیم (ما هنوز هستیم ونابود نشدیم) را سرمی دهد. که البته به سادگی درهمین چهره بزک کرده عمق ترس وبی آیندگی یا همان فروپاشی را بخوبی می توان مشاهده کرد. نجات یافته از جهنم رجوی. فتح الله فتحی وبه یاد قربانی از یاد رفته علی فتحی

خروج از نسخه موبایل