فرقه رجوی همکار چه کسانی است؟!

اهداف مشترک سازمان برای بدست آوردن قدرت با بیگانگان بسیار است اما امروز ما می خواهیم قدری در این نمونه ها ریز تر شویم.
در نشست های حوض (که در سازمان بدین مضمون برگزار می شد) و سخنران آن شخص رجوی بود وی اذعان کرد که ما در جنگ بین ایران و عراق به دوستان عراقی خود نقشه و عکس ماهواره ای بیت رهبری را دادیم و گفتیم این را بزنید! ما توانستیم از یک شرکت که عکس ماهواره ای برای کارهای کشاورزی و آب و هوایی را تهیه می دید این نقشه ها را بدست آوریم!
این تا آنجا بود که شخص مسعود به این اذعان داشت حالا ببینید کدام مناطق نظامی و اقتصادی دیگر در ایران در زمان جنگ ایران و عراق به حزب بعث داده شده و چه اطلاعات دیگری فروخته شده است. آیا کسی که عکس ماهواره ای را می تواند تهیه کرده و علا مت گذاری کند از نشان دادن نقاط دیگر غافل است؟
در همان سال به نام تخلیه اطلاعاتی سازمان تمامی اطلاعات فردی اعضایی که از داخل می آمدند را می گرفت این اطلاعات به چه منظوری می رسید؟
این اطلاعات به نیروی عراقی داده می شد. در بین جنگ ایران و عراق گروههایی از سازمان در مرز مستقر شده و به پیامهای بیسیمی گوش کرده و به دشمن می دادند آنها اطلاعات را بررسی کرده و کد های رمز آنرا باز می کردند. مجید شیو یاری یکی از اعضاء سازمان که جزو افراد اطلاعات بود گفت سال 65 بود ما در مرز بودیم و شنود داشتیم و از روی مکالمات فهمیدیم که ایران در صدد حمله به عراق است و موقعیت ها را از روی نقشه پیدا کرده و به دوستان عراقی دادیم آنها متوجه شدند و در شروع حمله آتشباری وحشتناکی روی ارتش ایران انجام شد که تلفات بسیاری را به آنها وارد ساخت و بعد از آن دیدیم که دوستان عراقی چند سینی بزرگ غذا برای ما آوردند! و بسیار تشکر کردند و به بالاتر گزارش کردند از آن پس به ما امکانات بیشتری دادند.
یعنی از پایین ترین قسمت سازمان تا بالاترین در حال دادن اطلاعات به دشمن بودند و در این کار آبایی نداشتند! در واقع سازمان برای نیروهای خود توجیه می کرد که چون دشمن ما مشترک است باید به دوستان اطلاعات بدهیم!
البته سازمان در بین هواداران خارج از کشور چیز دیگری می گفت. آنها اذعان داشتند که سازمان به لحاظ نظامی امنیتی و اطلاعاتی و پشتیبانی کاملا مستقل است و جدا عمل می کند اما وقتی شما وارد می شدید صحنه چیز دیگری بود و توجیه میشد.
در مجموعه عملیات ایضایی راهگشایی نماینده اطلاعات عراقی فردی به نام موسی بود که در اداره اطلاعات بصره بود وی به طور روزانه حضورا در مقر آنجا حاضر می شد و به تبادلات اطلاعاتی با سازمان می پرداخت سعید مهدویه که نقش رابط را داشت همیشه اطلاعات بدست آمده به روز واحد های راهگشا را به وی می داد و متقابلا وی نیز می گفت که نفرات ما این اطلاعات تکمیلی را دارند زیرا به طور روزانه و منظم نفرات موسی که از اطلاعات عراق بودند به داخل ایران به اهواز، آبادان و خرمشهر تردد داشتند. ایظا نیروهای سازمان هم که در مرز مستقر بودند و یا برای شناسایی به داخل می رفتند اطلاعات خود را به روز می کردند.
البته نمو نه های بسیاری وجود دارد. از روی این می شود خط برخورد سازمان را بدست آورد که آنها در هر شرایطی حاضرند اطلاعات بدست آمده را به بیگانگان بدهند.
اکنون یکی از مهمترین مسئله کشور راه اندازی نیروگاه هسته ای و بهره برداری از این نیرو است اما ببینید که سازمان چگونه به دنبال بدست آوردن اطلاعات و دادن آن به بیگانگان است! در صورتی که این پروژه هیچ ربطی به مخالفت آنها با دولت ایران ندارد! پس چرا اینهمه سعی در انجام این کار را دارند؟ میخواهند که دولت ایران را تحت فشار بگذارند؟ یا میخواهند ما به ازای دادن این اطلاعات پول و امکاناتی را از بیگانگان بگیرند؟ یا اینکه خود را در صحنه سیاسی مطرح کنند؟
البته آنچه که مشخص است این است که سازمان می داند که صحنه سیاسی کشور را سالهاست که از دست داده و در معادلات آورده نمی شود به لحاظ نظامی اگر چه پتانسیل آن را دارد اما فضای جهانی مناسبش نیست مثلا برای بمب گذاری و عملیات آنچنانی. و خبر سازی نیز زیاد کار مهمی نیست اما با این کار میتواند یک چیز را به اثبات برساند که در مزدوری ید طولایی دارد تا بدینوسیله خود را به بقیه شناسانده و بهایی اندک را دریافت کند در واقع بعد از 46 سال سازمان در زیر حاکمیت رجوی توانسته به این دنائت برسد و اما سئوال این است که این کارها را تنها با چند مزدور می تواند انجام دهد پس چرا سازمان تعداد 3400 نفر را در اشرف زندانی کرده و دارد آنها را ذره ذره می کشد؟

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا