اعضای انجمن نجات مازندران بعد از ورود به شهر آمل به دیدار آقای حمید فرخی برادر بهزاد فرخی که همیشه یار و یاور انجمن نجات استان بود رفتند. ایشان بسیار خوشحال شد و وقتی در جریان اخبار سازمان و جدا شدن اعضای یک خانواده پنج نفره قرار گرفت بسیار ابراز خوشحالی کرد. وی که چندین […]
اعضای انجمن نجات مازندران بعد از ورود به شهر آمل به دیدار آقای حمید فرخی برادر بهزاد فرخی که همیشه یار و یاور انجمن نجات استان بود رفتند. ایشان بسیار خوشحال شد و وقتی در جریان اخبار سازمان و جدا شدن اعضای یک خانواده پنج نفره قرار گرفت بسیار ابراز خوشحالی کرد. وی که چندین بار به همراه سایر خانواده ها به اشرف و لیبرتی رفته بود ولی متاسفانه مورد توهین و ناسزا ضد بشری مسئولین مجاهدین قرار گرفت، با اراده ای صد چندان عنوان داشت: هرگز برادرم بهزاد را فراموش نخواهم کرد.
ایشان ابتدا قدری از خصوصیات برادرش بهزاد گفت و اینکه او هرگز سازمان را نمی شاخت و به خاطر مغزشویی و فریبکاری به اشرف کشانده شد و بعد از آن در تشکیلاتی که هرگز واقعیت را عنوان نمی کند ماندنی شد.
ایشان گفت: من با تعدادی از دوستان جدا شده که برادرم بهزاد را می شناختند صحبت کردم و همه عنوان نمودند که بهزاد هیچ سنخیتی با سازمان ندارد ولی به خاطر دروغ هایی که سالیان شنیده قدرت تصمیم گیری ندارد و متاسفانه هنوز هم فریب شعارهای رجوی ضد بشر را می خورد.
برای آقای فرخی توضیح داده شد که برادرش هم مانند بقیه اعضای دیگر فریب شعارهای دروغین رجوی را می خورد و تصمیم گیری برایش سخت است. او فکر می کند که اعضای خانواده مانند گذشته زندگی می کنند و خبر ندارد که خدا را شکر خانواده آقای فرخی هیچ مشکلی در زندگی ندارند.
آقای فرخی اظهار داشت مدتی قبل برادرم بهزاد تماس گرفت ولی مشخص بود که ترس زیادی داشت و معلوم بود که چند نفر مواظب وی هستند و فقط احوالپرسی می کرد و هر چقدر سعی کردم با وی بیشتر صحبت کنم حاضر نمی شد معلوم بود که مجبور شدن به وی اجازه تماس بدهند و این نشانه خوبی است. ایکاش این تماس ها ادامه داشته باشد.
اعضای انجمن نجات در مورد برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات در اشرف اظهار داشتند: همیشه چندین نفر در کنار فرد ملاقات کننده و یا تماس گیرنده حضور دارند تا مبادا چیزی خارج از چهارچوب تشکیلات بگوید. اگر غیر از این باشد باید در نشست عملیات جاری حساب پس بدهد که چرا به غیر از خط سازمان حرف زده است. به همین خاطر بهزاد هم از همان چیزی که وی را توجیه کردند حرف زده است.
در انتها آقای فرخی وقتی فهمید که قرار است اعضای انجمن نجات به ملاقات خانواده های دیگر شهرشان بروند عنوان داشت من هم می خواهم با شما همراهی کنم و مهم نیست که امروز سر کار نروم. اعضا بسیار خوشحال شدند و به دیدار بقیه خانواده ها رفتند تا به رجوی جنایت کار بفهمانند که رابطه جدا شده های استان با خانواده ها چیزی فراتر از یک ملاقات ساده می باشد و به کوری چشم رجوی آنان نزد خانواده اینقدر رو سیاه شدند که دیگر جای روشنگری هم ندارد. البته اراده این خانواده ها در نهایت باعث فروپاشی تشکیلات ضد بشری خواهد شد.
