ای کاش حرف مفت هم مالیات داشت!

از کرامات شیخ ما چه عجب
پنجه را باز کرد گفت وجب!
هراز چندگاهی، رسانه های فرقه ی رجوی هوس تحلیل اقتصادی سرشان زده و در دایره ای که درحیطه ی اختیارات و ذات فرقوی آنان نیست، وارد شده وحرف هایی را نشخوار میکنند، که مسئولین حکومتی ایران آنها را از تریبون های مختلف بیان میکنند ویا رسانه های داخلی درمورد  وضع اقتصادی بد کشور مطرح می سازند.
آری وضع اقتصادی کشور، همانند وضع اقتصادی اغلب کشورهای جهان بد است وبهبودی کامل- یا بالنسبه کامل- نخواهد یافت مگر اینکه بتواند خود را از وابستگی به اقتصاد تک محصولی و اتکای خیلی زیاد به در آمد نفت قطع کند.
انقلاب صنعتی و خودکفا شدن درعرصه ی کشاورزی مدرن، بهترین راه قطع این وضعیت است تا بموجب آن معاش مردم از طریق تولیدات کم وبیش بومی ونیز متداول شدن مالیات درست وجدی – که رجوی ها با این یکی هم سخت دشمنی دارند – تامین گشته و درآمدهای نفت وگاز وسایر معادن طبیعی، صرف زیر ساخت های اقتصادی وایجاد و تقویت بنیه ی اقتصادی کشور و رسیدن آن به جایگاه جهانی شایسته ای که حدود 400 سال پیش و سده های قبل از آن قرار داشت، قرار گیرد.
اما چرا برای  ما از400 سال پیش ورق برگشت وما این مقام شامخ جهانی خود را بعنوان یکی از 10 اقتصاد برتر جهان ازدست دادیم؟!
کسانی مثل من که دست ولو کوتاهی درعلم تاریخ واقتصاد دارد، براین موضوع آگاه است که درآن زمان پاره ای ازکشورهای اروپایی و مخصوصا انگلستان – که بعلت قرار گرفتن در کنار وحاشیه ی دنیای آن زمان وهمراه با رشد صنعتی و کشاورزی قابل توجهی که بدست آورده بود و نمیتوانست خود را در آن جزیره ی خارج از جهان کهن متمدن محصور گرداند وبنابراین برآن شد که صنایع خود را ازطریق انباشت سرمایه – که قسمتی از این انباشت ماحصل دزدی ها و راهزنی های دریایی ازکشتی های کشورهای آسیایی مانند چین، هند وایران که اقلا نیروی دریایی صلح آمیز داشته ومراودات آبی غیر سیاسی وصرفا تجاری مدنظرشان بوده و براین امر که طرف غربی مشغول تدارک کشتی های جنگی است، واقف نبود، توسعه وسامان دهد.
درکنار انباشت سرمایه ای که چند دولت غربی هلند و… ودر راس آنها ودرنهایت انگلستان انجام میدادند، ورود اجناس خارجی را سخت به کنترل دولت درآورده وبه صنایع خود فرصت نفس کشیدن میدادند و درقبال آن با بستن تعرفه های سنگین بر محصولات صنایع نساجی پیشرفته ی ایران و…، برروند توسعه ی صنعتی خود کمک شایانی کردند.
پادشاهان و قسمتی از تجار نفع طلب آسیایی که فقط نوک دماغ شان را میدیدند، ازطرف کمپانی ها و دول غربی تطمیع وتهدید شدند که بجای تبدیل پشم وابریشم مرغوب خود به پارچه وصدور محصولات صنعتی، مواد اولیه ی این صنایع را بفروش رسانده و صنعت پیشه وری خود را تدریجا ازبین برده وسپس منافع خود را درآن ببینند که بجای پرورش کرم ابریشم و…، کالای پرسودتر تریاک را جانشین آن کنند تا ضمن سودبری بیشتر وبرباد دادن ریشه های صنایع بومی، کشور فخیمه را قادر سازند که با فروش تریاک- محصولاتی که اینک دراراضی ما و… تولید میشدند- نصف مردم چین را با این تریاک به اعتیاد کشانده وبرای دهه هایی، مردم آن کشور را از حیز مبارزه ساقط کنند!
این پروسه با  اشکال دیگر و شدت و ضعف متفاوت دراین 4 قرن ادامه داشته و ما کشوری را از رژیم پهلوی تحویل گرفته ایم که با صنایع مونتاژ وغیر مادر، این ویروس عقب ماندگی را برما تحمیل کرده وبخاطر همین موضوع است که کار دولت و ملت ایران سخت شده و برای جبران مافات به برنامه ریزی ها و صبر و حوصله و زحمت زیادی نیاز است که دراین روند هم ملت وهم دولت بطور طبیعی اشتباهاتی گاها فاحش هم داشته اند. چرا که ما چند دهه ای بیشتر نیست که از یک کشور نیمه مستعمره ای وحضور 25 هزار مستشار آمریکائی، به کشوری با استقلال سیاسی تبدیل شده ایم و کم تجربگی های ما همراه کارشکنی وتحریم غرب، ما را در رسیدن به استقلال نسبی صنعتی و اقتصادی دشوار و دشوار تر کرده است.
تحریمی که مجاهدین خلق؟! مدام بر طبل آن میکوبند تا شکل ویران کننده تری بخود بگیرد وما نتوانیم آنطور که شایسته است، به مقام والای صنعتی 400 سال پیش دست یابیم!!
این است خلاصه وجان کلام وگرنه نقل قول از کارشناسان داخلی و یا خارجی، ازعهده ی عمه ی مرحوم من هم  برمیآمد ودردی را دوا نمیکرد که نکرد!
نقل قولی که مجاهدین خلق؟؟!! آنرا مدام نشخوار کرده وکاری با ریشه ها  که فوقا بطور اجمالی به آنها پرداخته شد- ندارند و تنها مشغول شیادی وعوامفریبی  با نشان دادن عکس مار هستند!
صابر
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا