محسن عباسلو، کانون آوا، بیست و نهم دسامبر 2007گوناگونی و تنوع عقاید و دیدگاهها از بارزه های دنیای امروز به شمار می آید. در جریان همین شکل گیری عقاید و نظرات نو هست که دیدگاه بشر امروز نسبت به محیط پیرامون، علم و حیات تغییر یافته است. همین دگرگونی دید انسان نسبت به جهان و […]
محسن عباسلو، کانون آوا، بیست و نهم دسامبر 2007
گوناگونی و تنوع عقاید و دیدگاهها از بارزه های دنیای امروز به شمار می آید. در جریان همین شکل گیری عقاید و نظرات نو هست که دیدگاه بشر امروز نسبت به محیط پیرامون، علم و حیات تغییر یافته است. همین دگرگونی دید انسان نسبت به جهان و هستی است که منشأ شکل گیری تحولات گسترده علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در دنیای مدرن امروزی شده و انسان را به پیشرفتهای چشمگیری در عرصه های مختلف رسانیده است.
تأثیرات این تحولات را در زندگی روزمره انسانها به خوبی میتوان مشاهده کرد. تحولاتی که زندگی را برای انسانها نسبت به گذشته بسیار راحت تر کرده است. انسانها این پیشرفتها را مدیون دانشمندانی میدانند که در عرصه فکری و علمی، دیدگاههای متحجر و فناتیک حاکم بر زندگی انسانها را در هم شکستند و تفسیری نو و متفاوت از علم و حیات به بشریت ارائه کردند.
اما این همهء واقعیت دنیای امروزی نیست. اگر در یک سو شاهد رشد دیدگاهها و نظرات مدرن در دنیای جدید هستیم در سوئی دیگر نیز شاهد رشد و شکل گیری عقاید ارتجاعی نیز بوده ایم. نیروهای ارتجاعی همواره و در هر بستری از تاریخ انسانها، سدی در برابر رشد و پیشرفت وجوه مختلف زندگی بشریت بوده اند.
اگر چشم انداز روبه رشد سریع علم و تکنولوژی، نوید بخش زندگی راحت تر و همراه با آسایش بیشتر برای انسانهاست در سوئی دیگر جریانات و سازمانهاو دولی که عقاید فناتیک و بعضاً ساختگی و بدون هیچ پشتوانه علمی و تاریخی ،روح حاکم بر مناسبات آنها میباشد تهدیدی جدی برای صلح و امیت بشری هستند. این جریانات، سازمانهاو دول با عقاید فرقه گرایانه شان میتوانند با بهره برداری و سوء استفاده از همین دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی بشری، جهان را به سوی نابودی بکشانند.
در همین دنیای مدرن امروزی شاهد هستیم که چگونه سازمانها و دولتهای توسعه طلب و یاغی انسانها را با بهره گیری غلط از علم و تکنولوژی و ساخت سلاحهای مرگبار به خاک و خون میکشند. هزاران انسان را با یک بمب اتم به خاک و خون کشیده و نابود میکنند. بمب های خوشه ای بر سر انسانهای بی دفاع فرو میریزند ویا با بمبهای شیمیائی به قتل عام دست جمعی انسانهای مظلوم دست میزنند.
برای انجام کوچکتیرن کارهای فردی داشتن یک فکر و عقیده ضروری میباشدکه این در مقیاسهای بزرگتر، آن زمان که شکل یک سازمان، حزب و دولت را به خود میگیرد ابعادی بسیار پیچیده تر وگسترده تر به خود میگیرد. برای تشکیل یک گروه، سازمان، حزب و دولت باید برای موضوعات گوناگونی دارای تعریف بود یعنی اینکه در عرصه های مختلف با توجه به نوع و هدف فعالیت، باید نظر خویش را بیان کرد و آنرا برای دیگران تشریح نمود.
بنا بر نظر اندیشمندان و بسیاری از فلاسفه امروزی، آن اندیشه و عقیده ای در دنیای کنونی میتواند پایدار ومفید باشد که در درجه اول آزادی های فردی و اجتماعی انسانها را برسمیت بشناسد.به این دلیل که مقوله آزادی رکن اساسی خواسته های انسان امروزی در جوامع مختلف میباشد.
برای سنجش میزان پایبندی یک گروه، حزب و سازمان به آزادی انسانها در درجه اول باید دید آن جریان تا چه اندازه به عقاید و نظرات سایرین احترام میگذارد. البته حق نقد برای همگان محفوظ است اما نفی یکجانبه و بدون دلیل درست نیست.
یکی دیگر از ویژه گی های دنیای امروز بوجود آمدن فرقه های گوناگون در سراسر دنیاست. به این دلیل به این جریانات فرقه گفته میشود که هیچ عقیده ای را جز عقیده خودشان برسمیت نمیشناسند. فرقه ها با مقوله آزادی و حقوق بشر کاملاً بیگانه هستند. فرقه ها دارای عقایدی منحصر به خودشان بوده و مناسبات انسانی را فقط از دیدگاه و نظر خودشان تفسیر و تعریف میکنند. آنان هیچ کدام از عقاید موجود در دنیا را قبول ندارند و مدعی میباشند که تنها عقیده درست ، نظر آنان بوده و بر همین مبنا روابط درونی و بیرونی خویش را تنظیم میکنند.
در چارچوب همین طرز تفکر فرقه ها نیز میباشد که شاهد هستیم فرقه ها مرتکب جنایات بسیاری میشوند.تهدیدی که از جانب فرقه هامتوجه انسان امروزی میباشد بسیار بیشتر از تهدیدی است که از جانب دول یاغی و سرکش متوجه بشریت میباشد و این به دلیل پراکنده گی اعضای فرقه ها در بطن و سطوح و لایه های مختلف جوامع میباشد.
اکثریت اعضای فرقه ها از فعالیت رسمی خودداری کرده و مخفیانه فعالیتهایشان را انجام میدهند تا در موقعیکه رهبرانشان تشخیص دهند با توسل به خشونت و ترور اهداف خویش را به پیش ببرند. امروزه خطر یک فرقه تروریستی بسیار بیشتر ازهر نوع دیگری از خشونتی است. اعضای فرقه ها همگی دارای عقاید ایدئولوژیکی منحصر به گروه خویش میباشند. فرقه ها به دلیل همین ماهیت ساختگی و بی پشتوانه عقیدتیشان است که توسل به ترور و خشونت جزئی جدائی ناپذیر از ساختار عملی شان میباشد. یک تفکر فرقه گرایانه آن هنگام که در تنگنا قرار میگیرد بدون شک به خشونت روی خواهد آورد. اعضای فرقه ها متخصص در ترور و آدم کشی میباشند و در انجام چنین عملی کمتر کسی میتواند با فردی از اعضای فرقه که تصمیم به آدم کشی گرفته است مقابله کند به دلیل که این فرد از لحاظ فکری از جانب مربیان ایدئولوژیکی و رهبری فرقه کاملاً شستشوی مغزی داده شده و از لحاظ تکنیک های خشونت نیز از آموزش کافی برخوردار هست.
اما بد روز گار آنجاست که گاهی دولت ها ، احزاب و افرادی که ژست آزادی خواهی و مردم سالاری نیز میگرند از این فرقه ها گاه برای پیشبرد اهداف و منافع سیاسی شان استفاده کرده و آنان را تحت حمایت خویش قرار میدهند.این امر سبب آن گردیده که فرقه احساس کند که از یک چتر حمایتی قدرتمند برخوردارمیباشد. امری که سبب رشد و قدرتمند تر شدن و خطرناک تر شدن فرقه میگردد. از آنجا که فرقه ها بی شک توسل به خشونت را در تقدیر خویش دارند دول، سازمانها وافراد شناخته شده ای که از این فرقه ها حمایت میکنند باید جوابگوی عواقب این عمل خویش باشند.
یکی از این فرقه های بسیار خطرناک فرقه تروریستی مجاهدین خلق ایران میباشد. فرقه ای که صدها عملیات تروریستی، صدها عملیات انتحاری، آدم کشی و آدم ربایی و چندین فقره هواپیما ربایی وانبوهی از جنایات دیگر را در کارنامه خویش دارد. این روزها که شاخ و شانه کشیدن غرب با حکومت ایران در برابر همدیگر ادامه دارد هر طرف با توجه به ابزارهایی که در دست دارد سعی در امتیاز گرفتن از طرف مقابل را دارد.
با توجه به اینکه اکنون فرقه تروریستی مجاهدین خلق اروپا را عرصه و قلمرو فعالیتهایش قرار داده بعضی از سیاستمداران ناآگاه و یا فرصت طلب و منفعت جوی غربی با بازیچه قرار دادن وحمایت ازاین فرقه سعی در امتیاز گیری از رژیم جمهوری اسلامی را دارند. با توجه به ماهیت و عملکرد فرقه تروریستی مجاهدین خلق، بنده که خود از فریب خورده گان این فرقه بوده ام و به ماهیت و عملکرد این فرقه خطرناک آگاهی و اشراف دارم به این دسته از سیاستمداران اروپائی هشدار میدهم که این بازی، بازی بسیار خطرناکی میباشد.
باحمایت از فرقه تروریستی مجاهدین خلق، پیش از آنکه امتیازی از رژیم ایران گرفته شود به تقویت پیش زمینه های تروریستی این فرقه در اروپا کمک میکند. امری که بدون شک جان شهروندان اروپائی رابه خطر می اندازد. اعضای فرقه ای که برای رسیدن به اهدف شان بنا به دستور رهبران فرقه اقدام به خود سوزی میکنند مطمئناً در صورت لزوم و در مواقعی که رهبران فرقه تشخیص دهند به جان شهروندان اروپائی رحم نخواهند کرد.
یادم می آید که روزی مسعود رجوی، رهبر فرقه تروریستی مجاهدین خلق میگفت :(( اگر منفعتمان ایجاب کند کاری میکنیم به مراتب دهها برابر گسترده تر از عملات 11سپتامبر، در صورت لزوم تمامی خیابانهای اروپا و آمریکا را به خاک وخون خواهیم کشید.))
حال کسانی که از فرقه تروریستی مجاهدین خلق حمایت میکنند آگاه باشند و بدانند در هر جنایتی که از جانب این فرقه صورت پذیرد این حامیان فرقه نیز سهیم بوده و باید پاسخگو باشند.
محسن عباسلو 28.12.2007

