خیانت مجاهدین به پناهندگان

 خیانت مجاهدین به پناهندگان



سایت جبهه همبستگی
چگونه مجاهدین بنام کمک مالی به پناهندگان از آنها سوء استفاده میکردند!
دیگر کلاه برداری های مالی مجاهدین در خیابانها بنام پناهندگان ایرانی که این روزها دلشان برای آنها کباب شده است که درواقع دلشان برای خودشان کباب شده است برای همه روشن وبدیهی است واینکه انها سالیان متمادی بنام انجمن حمایت ازپناهندگان ایرانی از شهروندان انسان مثلا آلمان میلیونها ا ویرو پول دریافت کرد ه اند. ولی پناهندگان در واقع استثمار شوندگان رجوی بودند که به آنها در کار کنفرانسها برای ماههای طلائی سفارش تریلی تریلی تانک وتوپ میداد که برای او و جنگ هایش ونقشه های خیالی اش برای پیروزی ورسیدن بر اریکه قدرت بنام کمک انسانی به پناهندگان پول جمع کنند.
یکی دیگر از راههای آنها برای سفید سازی کار های غیر قانونی خود به نام انجمن حمایت از پناهندگان دریافت کمک مالی از انجمن فوق توسط پناهندگان هوادار بود که آنها در واقع با سند سازی قلابی تایید میکردند که نفر مربوطه فلان مقدار پول برای رفتن به ترکیه دریافت کرده است تا خانواده خود را دیدار کند. ویا مثلا فلان مقدار پول دریافت کرده است که برای خانواده اش که اعضای آن مریض هستند. ویا کامپیوتری ویا وسائل کتاب ، وووووووو برای پناهندگان خریداری کرده اند ودر این رابطه از اشخاص میخواستند که بگویند مثلا سه هزار اویرو برای کمک به خانواده شان در ایران دریافت کرده اند ویا………. در این رابطه پناهندگان این سندها را امضا میکرده اند و این درحالی بود که این پناهندگان هیچگونه پولی دریافت نکرده بودند. میبینیم که این اشگ ریزان بنام پناهنده وحقوق پناهندگان در واقع در جهت تنها سوء استفاده از پناهندگان بوده اند ودر هرشرایطی از آنها بهترین استفاده را میکرده اند وهرجا که دیگر آنها را احتیاج نداشته اند پناهندگان را تنها گذاشته اند که برای خود بمیرند. من در شمال آلمان چند صباحی شاهد این قضایا بوده ام که در شهر هامبورگ چگونه این افراد از مردم وپناهندگان سوء استفاده میکردند وبهمین دلیل نیز از نیات غیر انسانی آنها برای پناهندگان آشنا واز آنها پس از چند صباحی جدا شدم. از جمله نمونه که باعث شد که از آن شب پس از دیدن این صحنه دیگر مجاهدین را بخوبی بشناسم این بود که : شخصی بنام صادقی سالها در آشپزخانه پایگاه مجاهدین در کلن آلمان کار میکرد وبرای آنها کمک مالی وبرای همین انجمن کمک به پناهندگان ویا دیگر انجمن های پوششی مجاهدین کار مالی میکرده است.
چند صباحی از این شخص خبری نبود تا یک شب به پایگاه مراجعه کرد وما در آن شب از همه شهرهای مختلف در آنجا جمع بودیم. مسئول پایگاه که خواهری بود که من چون در آن جا همیشه برای نشست ها میرفتم درست نمیشناختمش به دیگر هواداران گفت که این مرتیکه اینجا چی مخواد بندازینش بیرون. بعد علت بیرون ا نداختن او هم مریضی بود که او پیدا کرده بود. این را من بعدا از دوستان دیگر شنیدم وواقعا چهره او تکیده شده بود وظاهرا ز سر ناامیدی وبی پناهی به مجاهدین رجوع کرده بود ولی مجاهدین او را بیرون انداختند. پس از چندی از یک هوادار مقیم کلن شنیدم که این شخص که سالها برای مجاهدین کار مالی میکرده است ودر آشپزخانه شان شب وروزبایستی که کار میکرده است به تنهائی در یک خانه فوت کرده است واز بوی او همسایگان خبر دار شده پلیس را خبر کرده باشد. وپس از چندی شنیدم که جسد او بایستی که از بی کسی نیز سوزانده شده باشد. آری پناهنده ای که مورد سوء استفاده قوم رجوی سالها قرار گرفته بود در تنهائی مرد وزمانی که به آنها مراجعه کرده بود بیرون انداخته شده بود. این همان پناهنده ای بوده است که سالها برای قوم رجوی همراه با رنج غربت کار میکرده است به امید آزادی وعدالت خواهی! ولی مجاهدین گذاشتند که اودر تنهائی بمیرد. این است از نشانی از برخوردهای انسانی مجاهدین با پناهندگان بی پناه! آری او از جور وستم رژیم فرار کرده بود ولی در اینجا قوم رجوی او را مورد استثمار قرار دادند. آیا کسی که با پناهندگان چنین میکند واز آنها سوء استفاده میکند میتواند حامی حقوق تمامی پناهندگان ایرانی باشد! ومیتواند خود را ناجی مردم ایران معرفی کند. بنظر من هرگز!
به امید پیروزی مردم ایران برای آزادی ورهائی وعدالت
محسن
یک هوادار سابق مجاهدین
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا