تضاد بنیادی آرمان های جنبش 16 آذر 1332و مجاهدین خلق

بدنبال کودتای نظامی آمریکائی – انگلیسی 28 مرداد 1332که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق شد و وابستگی تام وتمام ایران به امپریالیزم تازه نفس ومقتدر آمریکا فراهم گردید ، بلافاصله منجر به انعقاد قراردادهای اسارتبار نفتی با کنسرسیوم های آمریکائی وانگلیسی شد و ضربات محکمی به ملی شدن صنعت نفت ایران که میرفت کشورمان را به استقلال سیاسی واقتصادی برساند، وارد کرد.
متعاقب این شکست تاریخی ملت ایران ، آقای ریچارد نیکسون بعنوان معاون رئیس جمهور وقت آمریکا در16آذر1332وارد ایران شد تا ضمن دهن کجی کردن به ملتی که غرق درماتم قربانیان وزندانیان حاصل این تجاوز بود، پیروزی های آمریکا را ازنزدیک مشاهده کند.
دانشجویان دانشگاه تهران ، به ورود این نماینده ی ممتاز کودتاگران ومتجاوزین اعتراض کرده و گارد ارتش آمریکائی محمد رضا شاه، با گشودن آتش برروی این فرزندان خلق، سه تن ازآنان بنام های قندچی، رضوی وبزرگ نیا به شهادت رسیدند.
ازهمان موقع وبسته به شرایط زمانی، یاد مبارزات دانشجویان واین شهدای راه استقلال گرامی داشته میشود و روز16آذر بعنوان روز دانشجو، در صفحات زرین تاریخ مبارزاتی مردم ایران باقی مانده است.
در رابطه با این روز تاریخی، از طرف اغلب جریانات سیاسی کشور- ازجنس مردمی وغیر مردمی- هرساله بیانیه هایی صادر میشود.
باند رجوی هم که 38 سالی است که سازمان مجاهدین خلق را درخود بلعیده ودر میان غیر مردمی ها قرار دارد، امسال هم مانند دیگر سال ها، مطالبی در راستای لوث کردن ماهیت روزدانشجو زده ودرصدد مصادره ی آن بنفع خود کرده است.
دریکی ازنوشته های این سازمان که تلاش عبثی برای همسو نشان دادن خود با جنبش مردم وجنبش دانشجویی ایران کرده، چنین آمده است :
” در «روز دانشجو» چه پیامی نهفته است که گرامی‌داشت هر ساله‌اش، انتظار یک تحول را تداعی می‌کند؟ چرا «روز دانشجو» وزنه و ثقلی تعیین‌کننده را در رویدادهای تقویم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران داراست “؟
توضیح داده شد که :
اولا این جنبش ازبار استقلال خواهی وسلطه ستیزی قابل توجهی برخوردار است وبخصوص زمانی انجام گرفت که مردم بشدت سرکوب شده بودند و آمریکا تصور میکرد که دریک سکوت قبرستانی که با کمک ایادی داخلی اش برقرار کرده ، شاهد هیچ اعتراضی نخواهد بود .
ثانیا ، اکثریت دانشجویان کشور درهمه ی برهه ها ازفرزندان اقشار میانی وپایینی جامعه محسوب میشوند ودرنبود احزاب مقتدر، بنوعی واقلا بخشی ازمشکلات مردم رابازتاب میدهند.
درادامه ی نوشته ی وبسایت های رجوی آمده است :
” 16 آذر وارث ستاره‌ای است که درخشش آغازینش در پیوند تاریخی با آرمان آزادی متجلی شد. این ستاره سال به سال تکثیر شد و در جنبش‌های دانشجویی به همبستگی بر سر درد و رزم مشترک بالغ گشت. اکنون دهه‌هاست که گرامی‌داشت ۱۶آذر بدل به یک فرهنگ پایداری و استواری شده است. در این دهه‌ها آن ستارهٔ نخستین و تکثیر یافته‌های آن سلسله‌ای از ستارهٔ دنباله‌دار شده اند…”.
تصادفا آنطور است که مطرح کرده اید!
فقط عیب کار دراین است که آزادی و باند رجوی دومقوله ی جدا ازهم و مانعه الجمع بوده و طرح مسئله ی آزادی ازطرف این باند مزور و ضدآزادی، اعتباری درحد عوامفریبی دارد وگرنه همه میدانند که سازمان مجاهدین رجوی، دشمن بالفعل وبالقوه ی این نهضت وآن شهدای راه استقلال وآزادی است!
وحید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا