یکی از سایت های کذابین رجوی، در مطلبی تحت عنوان :
” «رئیس جمهور را هم خودتان انتخاب کنید»! ”
به سخنان علی مطهری نماینده ی پیشین مجلس ، استناد کرده که :
” علیمطهری نمایندهٔ پیشین مجلس روز ۱۴خرداد در نشست دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی سخنان نیشداری بر زبان راند؛ از جمله اینکه «رئیسجمهور را هم خودتان انتخاب کنید»! ”
اگر یک نفر مریم را قبول نداشت ، آیا نفر دومی وجود داشت که انتخاب کند؟
این در حالیست که فرصت طلبان وطن فروش در آلبانی، با به تمسخر گرفتن همه چیز و همه کس ، سعی در ایجاد بلوا و آشوب در کشور داشته و خر مراد خود را می رانند، انتخابات آزاد در ایران از کانال مردم بوده و همواره این مردم بودند که حداقل در شکل موجود، اصلی ترین نقش را عهده داربودند. همواره همه ی طیف ها در انتخابات به نامزد منتخب خود رای می دهند . درهر انتخاباتی رقابتی وجود داشته و مردم به نفرات مورد نظر خود رای دادند.
اما آیا انتخاب مریم بعنوان رئیس جمهور ، با رای گیری بود؟ توام با یک روند دمکراتیک بود؟ رقیب مریم در این انتخابات که بود؟ اگر یک نفر مریم را قبول نداشت ، آیا نفر دومی وجود داشت که انتخاب کند؟ مریم همسر مسعود بود و همه ی تعریف و تمجید ها هم ، یک روند طبیعی و عادی زن و شوهری بود. بقیه هم بعنوان شلغم در جلسه حاضر بودند! (البته اگر حاضرین در آن جلسه ، اندازه ی شلغم تاثیر مثبت داشتند؟!). پس کسانی که حتی در شکل روند یک انتخابات آزاد را طی نمی کنند، نمی توانند در مورد دیگران نظر بدهند!
در تاریخ این شورای دست چین شده ی رجوی ، آیا بعنوان مثال حتی یکبار هم ، نظری مخالف با نظر مسعود رجوی وجود داشته است؟
همه ی کسانی که نظر مخالف با رجوی داشتند و با فریب و نیرنگ متداول رجوییون به شورا کشانده شده بودند، در همان ابتدا، عطای رجوی را به لقایش بخشیده و شورا را ترک کرده و در صف مقابل رجوی ایستادند!
مسعود رجوی؛ دیکتاتوری با استراژی مشت آهنین
سازمانی باید دست به انتقاد و نقد بزند که خود انتقاد پذیر باشد! در طول حیات ننگین و وطن فروشانه سازمان مجاهدین ( منظور از انحراف سازمان از سال 1360 است)، یکبار هم رهبری خود منتسب این سازمان و رئیس جمهور کذائی اش، از خود انتقاد نکردند که هیچ، بلکه همه منتقدان را مزدور وزارت اطلاعات و جمهوری اسلامی دانستند!
تز باطل مسعود رجوی این است : هر کس با ما نیست ، بر ماست ! مسعود رجوی ابلهانه ، فقط دو سر طیف را برسمیت می شناخت و برایش متصور نبود که عده ای هم دارای فکر و اندیشه ی متفاوت از دو سر طیف باشند! دمکراسی و حقوق انسان ها در ترمینولوِژی رجوی ، جائی از اعراب نداشته و ندارد!
این یعنی دیکتاتوری تام و تمام ! ساخته و پرداخته ی رجوی ها…
نگارنده که سابقه ی حضور حرفه ای بمدت 10 سال در سازمان را داشتم و این گرفتاری من در فرقه ی رجوی ، تجارب سیاه و غم باری را بهمراه داشته است ، هرگز بیاد ندارم که مسعود رجوی ، به یک نظر مخالف اهمیت داده باشد.
مسعود رجوی و مریم ، سمبل دیکتاتورهائی هستند که همواره سعی کردند، پنجه های خون آلود خود را از خلق ، پنهان کنند، سازمانی که رهبری آن ، با استراتژی ” مشت آهنین” ، اعضای خود را سالها شکنجه و زندانی کرده است ، اگر دستش به مردم عادی می رسید ، همه را از دم تیغ می گذراند و حمام خون براه می انداخت !
دیکتاتوری در جهان معاصر انواع بسیار مختلفی دارد. نظامی و غیر نظامی؛ محافظه کار و انقلابی؛ فردی و جسمی؛ سنتگرا و مدرنیست؛ بورکراتیک و کاریزماتیک؛ اقتدارگرا و توتالیتر. دیکتاتوریهای معاصر هیچ وجه مشترک با پیشینیان در روزگار باستان ندارند به جز تمرکز قدرت.
مسعود رجوی هم سمبل تمرکز قدرت برای خودش بود.
لذا بر حسب عوامل تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی و شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسیای نیز که موجب ظهور و رشد آنها شده است با هم تفاوتهای بسیار دارند. بنابراین با توجه به پیچیدگی و تنوع پدیده دیکتاتوری، به دست دادن نظریهای کلی و واحد درباره آن بسیار دشوار است. اما مهم ترین نمونه های دیکتاتوری های موجود که از تعامل عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روانی منشعب شدهاند عبارت است از: حکمرانی استبدادی فردی یا دیکتاتوری ساده و سلطنت مطلقه در تئوری و عمل ! که مسعود رجوی و مریم در پادگان اشرف ، این دیکتاتوری را در شکل یک برده داری نوین تئوریزه کرده بودند و این طبیعی است که کسی را بجز خود قبول نداشته باشند، اهرم نظامی و اطلاعاتی دیکتاتوری بنام صدام حسین نیز حامی و پشتیبان آنان بود و این به دیکتاتوری رجوی در عراق و پادگان مخوف اشرف استمرار بخشیده بود…
فرید