یکی از مقالات رسانه های باند رجوی که فکر هم میکند که مقاله ی اساسی است عنوان ” رد پای خونشان از اشرف تا هزار اشرف ” گرفته وطی آن آمده است :
” در آمد و شد روزها و ماهها و چرخش تقویم، امسال عاشورای ۱۴۴۱هجری قمری با ۹شهریور ۱۳۹۹مصادف شد. ۷سال پیش در شامگاه همین روز، نیروهای اعزامی قدس سپاه پاسداران، در حال انجام آخرین هماهنگی‌های برای نفوذ به خاکریزهای اشرف و قتل‌عام مجاهدین بی‌دفاع آن بودند و در سپیده‌دم ۱۰شهریور ۹۲ کشتار آغاز شد. دولت وقت عراق، نوری مالکی همه گونه تسهیلات را برای آنها فراهم کرده بود. همه چیز آماده بود تا مجاهدان اشرفی تا نفر آخر از دم تیغ گذرانده شوند و طبق سناریوی وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس، این جنایت به حساب خود مجاهدین نوشته شود. همزمانی این کشتار با زیر ضرب قرار گرفتن حکومت بشار اسد به‌خاطر کشتار شیمیایی و احتمال اقدام نظامی از طرف آمریکا نشان داد که خامنه‌ای مدتها مترصد این عملیات تروریستی بوده است “.
شما این ادعا را کردید! وطرف مقابل تان این حادثه را بحساب تسویه ی درون تشکیلاتی از یکسو و نشان دادن مظلومیت نمائی مجاهدین رجوی که کار تمرین شده اش هم هست از طرف دیگر اعلام کرد وهیچ سند ومدرکی که نشان دهنده ی راستگویی شما که به دروغگویی شهره اید ازطرف منابع مستقل مورد قبول واقع نشده و من همچنان علت وجودی حادث شدن این واقعه را سربه مهر میدانم ونمیتوانم اظهار نظر مستدل ومنصفانه ای دراین مورد ارائه دهم.
دیگر اینکه کاربرد سلاح شیمیایی ازطرف دولت بشار اسد، هرگز مورد تایید منابع ذیصلاح وبیطرف قرار نگرفت ودرمقابل مدارک قابل توجهی منتشر شد که حاکی از آن بود این کارهای ضدبشری وفتنه برانگیز توسط ” کلاه سفید ” هایی که درصفوف گروه داعش ( عشایر انقلابی رجوی) وسایر گروه های تکفیری که درصدد نابودی سوریه بودند، جا خوش کرده و فیلم های جعلی دایر بر جنایتکار بودن دولت سوریه که در راستای سرنگونی هرچه زود تر آن بود تهیه کرده وتوسط رسانه های مغرض غربی منتشر میکردند ، بوده است.
دولت سوریه بموقع خود سلاح های شیمیایی خود را تحویل سازمان ملل متحد داد که ازاین برچسب ها درامان باشد ولی با وجود نشان دادن این حسن نیت، کلاه سفیدها کماکان به کار خود ادامه دادند.
بدین ترتیب ارتباط دادن حمله ی مشکوک به افراد جامانده دراشرف که بدستور مسعود ومریم رجوی میخواستند جای پای خود را در عراق نگهدارند و خرابکاری های سوریه و اتهام زدن به ایران از استلزام منطقی برخوردار نیست.
دوباره:
” طبق فیلم‌ها و عکس‌های گرفته شده توسط شاهدان قتل‌عام، افراد مسلح نیروی تروریستی قدس، مجهز به سلاح دارای صداخفه کن، با نقاب و لباس‌های رسمی وزارت کشور عراق، در همکاری کامل نیروهای مالکی برای حفاظت اشرف، کشتار را انجام دادند “.
این نیروها چه کسانی بودند که توانستند این فیلم ها وعکس هارا تهیه کنند ودرعین حال کشته نشوند و اینقدر آزادی عمل وامکانی داشته باشند که فیلم های خود را منتشر بکنند؟
آیا کسی که دچار سوء ظن شده و احتمال بدهد که سران باند رجوی با آگاهی از جنایتی که خواهند کرد و قبلا این تمهیدات را اندیشیده ، گناهی کرده است؟!
” حکومت در محاسبات تاریک‌اندیشانهٔ خود این‌گونه پنداشته بود که با قتل‌عام نگاهبانان اشرف و به آتش کشیدن آن می‌تواند این کانون انگیزش و منبع الهام قیام را از بین ببرد و علاوه بر حکومت خود، حکومت دست‌نشانده‌اش در عراق را نیز تضمین نماید؛ اما …بذر اشرف در ایران و جهان تکثیر شد “.
تکثیر ازاین جهت که رفت وآمد مریم دراروپا هر روز محدود ومحدود تر میشود؟!
تکثیری که با چشم نیمه مسلح هم نمیتوان سراغی ازآن گرفت؟
مگر اینکه قبول کنیم که اشرف همان ویروس کروناست وتنها با میکروسکوپ ها میتوان دیدش!
همچنین این منبع قیام؟؟!! قادر به انجام کاری نبود و عددی نبود که بتواند دولت مالکی را براندازد ودر عوض دولت مالکی بعنوان دولت قانونی عراق میتوانست مجاهدین رجوی را از خاک خود براند واین حق طبیعی او بود .
حمید