فرقه تروریستی و وطن فروش رجوی این روزها حسابی شکم خود را صابون زده که از نمد انتخابات پیش روی امریکا٬شاید که بتواند برای خودش کلاهی بدوزد. آنها با سرمایه گذاری روی نامزد دمکراتها٬تصور میکنند که اگر او رئیس جمهور آینده امریکا شود٬بواسطه نزدیکی بیشترش به صهیونیست ها میتواند فشار بیشتری بر روی ایران وارد کند و از این رو خودشان را به او نزدیکتر نشان می دهند و هزینه فراوانی هم کرده اند.
واقعیت اینست که کلینتون و خانواده او٬هرگز در سطح قدرتمندانی نبودند که بتواند وارد کارزار انتخاباتی امریکا شوند. هم شخص کلینتون و هم همسرش هیلاری بواسطه افتادن به دامان پولدارهای صهیونیست توانستند برای خودشان جایگاه و حیطه ای دست و پا کنند و تا حد ریاست جمهوری امریکا پیش بروند! صرف نظر از اینکه هرکس چه از حزب دمکرات و چه از حزب جمهوریخواه که به قدرت برسد٬خط و خطوط اصلی آنها را کسانی دیگر معین و به آنها دیکته میکنند! و شخص رئیس جمهور مجری خطی است که به او از سوی مغزهای متفکر ایالات متحده امریکا داده خواهد شد و اگر بخواهد ذره ای کم وزیاد کند٬ از صحنه حذف خواهد شد!
به اعتقاد بنده به عنوان کسی که بیش از دو دهه اخبار سیاست خارجی کشورهای مختلف را دنبال میکرده است٬داستان ریاست جمهوری امریکا نوبتی است واکنون نوبت حزب جمهوریخواه است که به قدرت برسد! نامزد هر حزب با روی کار آمدن ٬منافع آن حزب را تامین خواهد کرد و حزب جمهوریخواه بایستی بعد از هشت سال٬بتواند محصول سالهایی که سرمایه گذاری کرده را برداشت کند! البته که چیزی در سیاست قطعی نیست ولی علارغم اینکه در نظرسنجی ها نامزد دمکراتها جلوتر بوده٬پیش بینی من اینست که نامزد جمهوریخواه به ریاست جمهوری خواهد رسید!
فرقه رجوی که مرزهای خیانت و نوچه بودن را از هرلحاظ درنوردیده است٬صرف نظر از اینکه برای چه کسی مزدوری کند٬اصل را مزدوری گذاشته و بدنبال آن است. روزگاری برای صدام بود٬ بعد برای بوش پسر٬ بعد برای اسراییل و صهیونیست ها٬ بعد برای سعودی ها و اکنون بواسطه نقطه مشترک خودشان با نامزد حزب دمکرات یعنی صهیونیست ها٬ به دنبال سرمایه گذاری برروی نامزد این حزب هستند که بلکه با رئیس جمهور شدن او٬بتوانند برای خودشان و علیه مردم ایران از او امتیازهایی بگیرند!
روزی مسعود رجوی بحثی را مطرح کرد به نام بحث کس نخار پشت من جز ناخون انگشت من! روزها و شاید ماه ها تمام نفرات مجبور بودند که درخصوص این صحبت رجوی گزارش از خودشان بنویسند وبحث را از خود عبور بدهند. معنی حرف هم این بود که بایستی فقط به خودمان اتکاء کنیم و حساب کردن بروی قدرتهای خارج از خودمان به معنی وابسته شدن وامتیاز گرفتن از آنها ست که بایستی روزی پاسخ امتیازهایی که گرفتیم را با وابسته شدن به آنها بدهیم و مسعود رجوی میگفت که هرگز چنین کاری نخواهیم کرد هرچند همان زمانی که از این خالی بندی ها میکرد هم تا خرخره به صدام و حزب بعث وابسته بود! اما اکنون میبینیم که کسی نیست که دار و دسته رجوی آویزان او نشده باشند و ارادت خودشان را به آن نشان نداده باشند و نقطه مشترک همه آنها هم اینست که همگی دشمنان تمام قد مردم ایران هستند و این اوج ماهیت ضد مردمی فرقه ای را نشان میدهد که اسم خود رامجاهدین خلق ایران نامیده است!
بزرگترین اشتباه محاسباتی رجوی اینست که به جای وابسته شدن به مهر مردم به دشمنان مردم وابسته شده است!
مراد