عصر روز چهارشنبه مورخه 9/11/92 اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان متشکل از آقایان حمید دهدارحسنی، علی اکرامی و یوسف جرفی با خانواده غلامعلی نریمی در شهرستان رامهرمز دیدار و ملاقات کردند. دراین دیدار مادر و برادرغلامعلی بنام امید نریمی حضور داشتند. ابتدا مادرغلامعلی که با پای شکسته جلوی درب منزل نشسته و منتظر رسیدن اعضای انجمن بود از جای خود بلند شد و گفت خوش آمدید منتظر رسیدن شما بودم، چون با دیدن شما روحیه می گیرم، وامیدوار می شوم که روزی پسر من هم مثل شما نجات پیداکند تا یکبار دیگر او را درآغوش بگیرم.مادرغلامعلی ادامه داد؛ هر بار سر نماز دعا می کنم و از خداوند می خواهم که بگذارد قبل از مرگم غلامعلی را ببینم و به رجوی نفرین می فرستم و از خدا می خواهم که هرچه زودتر اورا به جهنم بفرستد تا شاید شرش ازسر پسرم برداشته شود. برای شما دعا می کنم چون می دانم برای نجات امثال پسر من تلاش می کنید.
بعد ازسخنان دردناک مادرغلامعلی آقای امید نریمی گفتند، واقعا تا کی باید مادرم بنشیند وگریه کند ودائم دلشوره داشته باشد که نکند برای غلامعلی اتفاقی بیفتد؟ ای کاش رجوی جانی ذره ای به عواطف واحساسات پاک مادران فکر می کرد، همین مادر من مرتب می نشیند وبا گریه اسم غلامعلی را صدا می زند وقتی هم خبری از درگیری و حمله خمپاره ای به لیبرتی و یا حتی می شنود که بمبی درعراق منفجر شده پای تلویزیون می نشیند وگریه می کند ویا گاها جلوی درب منزل می نشیند ومرتب به انتهای کوچه نگاه می کند وانتظار آمدن غلامعلی را می کشد. مرتب می گوید به دفتر انجمن زنگ بزنید وازآنها سئوال کنید که آیا خبری ازغلامعلی ندارند؟ واقعا کی کابوس رجوی برای ما و مادرم تمام می شود؟ تاکی امثال مادر و پدر من باید رنج وعذاب دوری عزیزشان را تحمل کنند؟ ای کاش سرسوزنی رجوی شیاد درک این واقعیتها را داشت، واقعا رجوی شیاد این چیزها را درک نمی کند؟!
آقای امید نریمی درادامه گفتند ؛ خاطراتی کوتاه هم ازسفری که درسال 82 به اشرف داشتیم نوشتم که به شما می رسانم تا درسایت انجمن بزنید تا همگان بدانند رجوی چگونه نیروهایش را شستشوی مغزی داده است وعواطف پاک انسانی را درآنها کشته است.
اعضای انجمن که ازسخنان مادر و برادر غلامعلی بسیار متاثر شده بودند پاسخ دادند، متاسفانه چیزی که دررجوی وجود نداشته وندارد انسانیت،عواطف،عشق واحساسات است وسالها با فریب ونیرنگ هم تلاش کرده این مسائل را درذهن وضمیراعضای خود تخریب و نابود کند مسئله دیگری که رجوی بخاطر منافع فرقه ای خود به آن اهمیت نمی دهد سلامتی، زندگی و جان آنهاست رجوی از هر آنچه مظهر زندگی است متنفر است! رجوی ازخارج شدن اعضا از دایره تشکیلات جهنمی اش وحشت دارد و به همین خاطرهم تلاش می کند در روند انتقال اعضای گرفتارشده خود کارشکنی کند ومتاسفانه نتیجه این رفتار رجوی طی این چندسال این بوده عده ای ازاعضایش بیهوده کشته و مجروح و قربانی شوند.اما به این هم نمی ماند.ما هم بعنوان اعضای انجمن ودیگر افراد جداشده ازفرقه به پشت بانه تلاش وهمت مادران وپدران وخانواده های اسیران ازهیچ تلاشی برای نجات اسیران دربند فرقه رجوی فروگذارنمی کنیم وامیدواریم که با دعاهای خیر همه مادران آنها هرچه زودتر شاهد این باشیم که هرکدام از اسیران به آغوش خانواده و پدر و مادر خود بازگردند.آمین
این ملاقات که به مدت 5/1 طول کشید درآخر یکبار دیگر مادر و برادر غلامعلی نریمی از اعضای انجمن بخاطر حضور درمنزلشان تشکر و قدردانی کردند.