به مستند سازان باید انتقاد کرد که چرا به روابط درونی سازمان نمی پردازند؟

سایت های کذاب مجاهدین در مطلبی تحت عنوان:
“تحریف تاریخ با فیلم و سریال سازی سفارشی برای مقابله با مجاهدین” از زبان یک فیلم بردار! به نام “علی مقدم” تحت عنوان مستند ساز! دعوت کردند که در برنامه ی سراسر رسوای “پرونده” به نقد مستنداتی بپردازد که از تلویزیون ایران پخش می شود!
قضاوت مستندات بازسازی شده در قالب فیلم ها از تلویزیون را بعهده ی بینندگان فهیم و محترم می گذارم ، نکته ای که برای نگارنده مهم است ، چرائی معرفی آقای علی مقدم بعنوان ” مستندساز “! می باشد.
10 سال از بهترین سالهای عمرم را در فرقه ی رجوی تباه کردم، ده سال عمر کمی نیست و برای شناخت یک پدیده ، کاملا مکفی می باشد.
آنچه مسلم است جنایات سالیان رهبران فرقه ی رجوی را هرگز نمی توان به معنای واقعی به تصویر کشید، سرنوشت تک تک اسیران سازمان که با شرایط مانیپولاسیون ذهنی و شستشوی مغزی “مجاهد خلق = رجویست” نگه داشته شده اند، هر کدام مثنوی صد من کاغذ می طلبد. قسمتی از جنایات بیشمار در فرقه ی رجوی را جداشدگانی که موفق به نجات جان خود از شر این فرقه ی منحوس شدند، بیان کردند، اما باز هم تصویری دقیق از مناسبات مخوف در فرقه ی رجوی به تصویر کشیده نشده است !

نقدی که می توان به مستندات ساخته شده در ایران در رابطه با فرقه ی رجوی ( سازمان مجاهدین خلق ایران ) کرد؛ این است که اغلب موضوعات ساخته شده ، شاهدان عینی داشته است که همانا مردم هستند، همه ی کسانی که در ایران بودند به سوابق جنایت آمیز سازمان و خیانت های رهبران سازمان آگاهی دارند .مردم با گوشت و پوست خود جنایات سازمان و ترور ها را لمس کردند، اما آنچه که کمتر به آن پرداخته شده است ، سرنوشت تک تک اعضاء در درون سازمان می باشد،

مردم باید بفهمند که با چه شیوه هائی مجاهدین در کشورهای همسایه آدم ربائی کردند، چگونه با وعده های واهی و دروغ و فریب ، آنها را به عراق و پادگان اشرف کشاندند؟چگونه راه برگشت و خروج را برای سالیان برای آنان بستند؟ چطور با ترفند های شیطانی آنان را مجبور به قطع روابط با دنیای بیرون کردند؟ و . . .

مردم باید بفهمند که فرقه ها چگونه عضوگیری می کنند؟
مردم باید با مناسبات مخوف درونی سازمان در حال حاضر و در گذشته آشنا گردند.
می توان صدها و هزارها فیلم ومستند از وقایع درونی در سازمان مجاهدین در عراق که زیر چتر استخبارات و مخابرات عراق بود، ساخت.
به مستند سازان باید انتقاد کرد که چرا به روابط درونی سازمان نمی پردازند؟
مردم حق دارند بدانند که چه بلاهائی طی سالیان بر سر فرزندان آنان در عراق و در پادگان های مجاهدین آمده است !
اگر این آقای علی مقدم هم که هرگز در طول عمرش مستندی نساخته است ! می خواهد یک جو شرف – اگر دارد را- نشان دهد باید از زندان های مجاهدین مستند می ساخت!
باید از معراج جمعی و رقص رهایی ها!!! مستند می ساخت ، باید از به آتش کشیدن جداشدگانی مستند می ساخت که آنها را سوزاندند و گفتند ، خودسوزی بود!
باید از سرنوشت کسانی که سربه نیست شدند و صدایشان به گوش کسی نرسید ، مستند می ساخت !
باید از جنایات پشت پرده ، سخن می گفت، باید از زندان های سازمان در عراق مستند می ساخت که دسته دسته ، بچه های بیگناه در آنجا زندانی می شدند!
هنوز پس از دهها سال ! سازمان بالا نیاورده است که چندین زندان در عراق داشت!
هنوز پس از سالیان ! اطلاعی دقیق از سرنوشت اعضای ناراضی در درون سازمان گزارش نشده است !
در قرارگاه روزی نبود که یکی از بچه ها از جمع ، غیب نشود!
خود نگارنده که 6 ماه در زندان اسکان اشرف ، در زندان انفرادی بودم، بعد از آزادی ، باید می گفتم که در ماموریت بودم! هرگز حق نداشتم به کسی بگویم که من در زندان سازمان بودم!
آقای علی مقدم ! باید واقع بین باشد، اگر یک جمله در مورد زندان های سازمان بگوید ، من همه ی حرفهای دیگرش را با آب طلا می نویسم! اما دریغ از یک جمله ی واقعی !
آقای علی مقدم در جایگاهی نیست که مستندات دیگران را نقد کند ، چرا که خودش هرگز مستندی نساخته است ! کسی که یک کلمه حرف راست نمی زند، چطور صحبت های دیگران را می تواند نقد کند؟
البته در سازمانی که رهبر دروغ بگوید، مسئولین دروغ بگویند، اعضاء مجبور شوند دروغ بگویند، در سازمانی که همه چیز دروغ و فریب است ، صحبت از مستند و مستند سازی ، یک جوک بیشتر نیست!
تحریف تاریخ بصورت یک جریان در سازمان مجاهدین، همواره ادامه دارد، امروز برای جمهوری اسلامی ، فایده ای ندارد که در مورد سازمان سیاه نمائی بکند، چرا که مردم ایران بخوبی با جنایت های سازمان آشنا هستند.
من در اینجا می خواهم ، به همه ی کسانی درود بفرستم که اعتقاد دارند همه ی ما نیازمند تلاش برای ممانعت از بروز و رشد فرقه ها هستیم، سرکشانی که بر تفکر ما چیره می شوند و انحرافات سیاسی را رقم می زنند ، آزادی فکر و اندیشه را مخدوش کرده و تهدید های جدی امروز ، فردا و تمامی دوران ها هستند تا ابدیت . . .
مستند سازان انقلابی هم باید در این راستا تلاش کنند، با شکافتن جریانات منحرف از جمله سازمان مجاهدین در تاریخ ایران، مردم را بیشتر با روابط درونی این فرقه ها آشنا کنند، کسانی که مدعی هستند تنها آنان هستند که راه رستگاری بشر را می شناسند وخود را رهبر چنین جریاناتی معرفی می کنند، همان رهبران فرقه ها می باشند!
به همه کسانی درود می فرستم که به امید فردائی بهتر ، به امید جهانی بهتر، از خود گذشتگی نشان داده و خود را غمخوار دیگران دانسته و خواهان کمک به دیگران بوده اند، به همین دلیل و نیت صادقانه نیز گرفتار فرقه های مخوف شدند و خزعبلات یک شارلاتان سیاسی چون مسعود رجوی را باور کردند . . .
فرید