در بدو ورود به مجاهدین از من هم امضای خون و نفس گرفتند

از همان روز اولی که به ارتش رجوی پیوستم، مثل همه از من هم امضای خون و نفس ، گرفته شد که به آن کسر رهائی می گفتند، یعنی کسری که در صورت آن خون و در مخرج آن نفس نوشته می شود!

بدین معنی که خون همه ، یعنی مرگ و زندگی همه متعلق به رهبری (مسعود رجوی ) و نفس همه متعلق به مریم رجوی می باشد.

رجوی همیشه می گفت خونتان مال من ونفستان مال مریم هست پس تا اینجا می توان فهمید که اعضای مجاهدین همگی مال آنها هستند .

یکبار دیگر که فیل مسعود رجوی یاد هندوستان کرده بود، مریم که برای در نقطه ی قدرت ماندن، آلت دست مسعود بود، زنان دیگر را به سمت مسعود اینگونه هل می داد:

در وسط مراسم رقص رهائی، مریم برای ترغیب سایر زنان به محرمیت بیشتر با مسعود می گفت:

مریم سخنرانی کوتاهی کرد و گفت شما که هنر نکرده اید شما امضا ایدئولوژیک و آرمانی داده بودید به مسعود و هر مقطع یا سرفصلی دوباره می دهید پس کسر رهائی برای شما چیست این رقص رهائی شما ست شما باور نداشتید که مسعود شوهر شماست وگرنه شما یادتان هست فیلمهائی حتما دیده اید یک عقد کافی بود برای یک زن که تا ابد خودش را در حریم شوهرش ببیند.

اگر سقف ایدئولوژیک امضا به رهبر عقیدتی سقف این سالن است سقف ازدواج و زناشوئی این میز است شما درک و فهم نادرستی دارید برای این است که الان بعضی سختتان است لباس زیر در بیاروید وگرنه شیرجه می زدید. این حوض مسئله از خود شما حل می کند وگرنه یک زن چشم ندارد زن دیگری را ببیند و با این مکانیزم شما حاضرید برای همدیگر جان بدهید و همدیگر را دوست دارید و حسادتهای زنانه و قالی از زیر پای همدیگر کشیدن جای خودش را به دوست داشتن همدیگر می دهد. آخر جلسه همه ی زنان حاضر یک بسته دیگر از مسعود هدیه گرفته و جلسه تمام شد.

اولین جلسه که 5 ساعت به طول انجامید ساعت 4 صبح تمام شد و همه ی زنان به مقرهایشان برگشتند . پس از آن سلسله نشست هائی با خود مسعود و همینطور با مریم رجوی آغاز شد…

اما این بار مسعود رجوی در پیام منتسب به خودش همین دیروز چنین نوشته است :
” اما شورشگران سردی و سکون و خاموشی نمی‌پذیرند. برمی‌شورند و راه قیام می‌گشایند. پیوسته گفته‌ایم که باید صد بار بیشتر بجنگیم و ایران را پس بگیریم. هر مرگ را باید به تیک تاک قیام و سرنگونی تبدیل کنیم…”
این بدان معنی است که مسعود رجوی در هر دقیقه ، 60 قربانی می خواهد ، در هر ساعت 3600 قربانی و در هر شبانه روز 90000 قربانی و …
تیک تاک و ثانیه شمار ساعت رجوی ، با خون می چرخد! برای همین این رهبر مفقود، جنایتکار نامیده می شود! اگر به اراده ی مسعود رجوی باشد همه مردم ایران را قربانگاه می برد! تا اینکه بر کرسی قدرت تکیه بزند.
البته دیگر بر همگان و از جمله خود مسعود رجوی ، روشن شده است که توان سرپا ایستادن را ندارد ، چه برسد به سرنگونی ! پس حیات رجوی اکنون به دراسارت نگه داشتن سالخوردگان باقی مانده در اردوگاههایش بسته است.اما این حیات او هم نیازمند خونریزی هرچه بیشتر در ایران است تا او در جایگاه اپوزیسیون باقی بماند.
در این پیام کذائی هم، رجوی به دنبال به میدان کشیدن چند کانون خرگوشی خیالی است تا بلکه با آن خبرها به فسیل های خود در آلبانی بباوراند که در تلاش برای محقق کردن سرنگونی جدی است!
ساعت سرنگونی مسعود رجوی ، با تیک تاک های خود ، فقط خون می ریزد و بس . خودش هم به این مسئله در پیامش معترف شده است، اما مسعود رجوی هرگز نفهمیده است که جان انسان ها، در کسر رهائی او مورد بازی قرار نخواهد گرفت، دور نیست که آن کسر رهائی بر سر خود و همسر دجالش ، خراب خواهد شد…
راستی تا فراموش نکردم ، یادآور شوم که در این پیام منتسب به مسعود، 56امین سالگرد تاسیس سازمان به مریدان! تبریک گفته نشده بود، مسعودی که من 10 سال به اجبار در کنارش بودم، اینقدر فراموشکار نبود، مگر اینکه نگارنده این پیام 17 شهریور، کسی جز مسعود باشد!!! البته در سن 73-72 سالگی این حد از آلزایمر زیاد غیر طبیعی نیست بخصوص برای کسی که معلوم نیست زنده است یا مرده . . .
فرید