مادر و خواهر دردمند حسن رهنما، او را صدا می زنند

خانم رقیه فدائی، مادر حسن رهنما، روز دوشنبه 15 اردیبهشت ماه 1404 به همراه خواهر آقای حسن رهنما، ضمن حضور در دفتر انجمن نجات استان آذربایجان شرقی، خواهان ارسال پیامی تصویری به ایشان شدند، این مادر و خواهر حسرت به دل، از حسن می خواستند که آنها را از تنهائی درآورده و با پیامی دل آنان را شاد کند. تصویر و متن این پیام را از نظر می گذرانیم.

مادر حسن رهنما:

حسن سلام علیکم ، حال و احوال، حسن ما می خواهیم تو اینجا باشی ، تو هم ازدواج کنی ، حتی نوه ها هم ازدواج کردند، دخترها را نیز شوهر دادیم اما از تو خبری نشده است، ما از دست تو چکار کنیم؟ آنجا چکار می کنی؟ بیا دیگر … برادرانت هر کدام چند فرزند دارند، دخترانشان ازدواج کردند، پسرانشان همسر دارند، ولی از تو خبری نیست، من هم تنها ماندم، بیا کنار هم زندگی کنیم، انشاا.. که برمی گردی و باهم زندگی می کنیم.

خواهر حسن رهنما:

سلام حسن حالت خوب است؟ حسن چشم انتظار تو هستیم چرا نمی آیی ؟ بچه ها هم منتظر تو هستند. همیشه چشمانمان به راه است که تو بیایی، که یک روز حسن خواهد آمد، جایت خیلی خالی است، همه ی بچه ها ازدواج کردند، خانه و زندگی دارند، تو هم اگر بیائی خیلی خوشحال خواهیم شد، من هم تنها ماندم  و مادرت هم تنهاست، دوتائی تنها ماندیم ، منتظر تو هستیم  انشاا.. که بیائی، بچه ها، مریم، مهدی هم نیست، آقاجان هم نیست، من و مادر تنها ماندیم، انشاا.. می آیید و خوشحالمان می کنی، وقتی تو بیائی ما ناراحت نخواهیم بود. همیشه تمام فکر و ذهن مان تو هستی …

***

امروز اگر امثال این مادر و خواهر اشک در چشم و لبخند بر لب منتظر جگرگوشه های خود هستند، باعث و بانی این جدائی و فراق ها، مریم رجوی است و بس . اوست که باید در درگاه الهی پاسخ بدهد که به چه حقی این ظلم ها را کرده است؟ آه دل این مادران و خواهرها، بی شک دامان رجوی ها را خواهد گرفت و البته که نفرین این مادران ، زندگی این دنیا و آن دنیای رجوی ها را تباه خواهد ساخت.

بخشعلی علیزاده