آذرماه یادآور خاطره ای خونین در ایران و بخصوص برای مردم شیراز است. 39 سال پیش، خبر یک انفجار تروریستی شیراز را تکان داد. این خبر درست در لحظاتی منتشر شد که رزمندگان ایرانی موفق شده بودند طی یک حمله برق آسا، بخش هایی از خاک ایران را آزاد کنند و ضربه سختی به ارتش صدام وارد آورند، و در همان زمان جنگنده های ارتش بعث، تعدادی از کودکان ایرانی را هدف قرار داده و شهید کرده بودند.
خبر پیروزی ایران بر ارتش صدام و آزادسازی مناطقی از کشور، مهمترین خبر روز بود که می توانست مردم ایران را بسیار شاد کند، اما در چنین لحظاتی، خبر ترور آیت الله دستغیب توسط گوهر ادب آواز میلیون ها ایرانی را در بهت و حیرت فرو برد. سازمان مجاهدین از گوهر ادب آواز تحت عنوان شهید مقدس نام برد و اقدام تروریستی او را ستود. آیا این دو خبر به هم مرتبط بود؟
سازمان مجاهدین به رهبری مسعود رجوی، از همان ابتدای انقلاب درصدد بود تا رهبری انقلاب را از آن خود سازد و چون در این امر موفق نشده بود، راهکار وابستگی به دولتهای بیگانه را در پیش گرفت. از یکسو ارتباط با سفارت شوروی در ایران و از سوی دیگر همکاری با صدام حسین را در دستور کار خود داشت. رابطه پنهان مسعود رجوی با صدام حسین که تا سال 1361 به طور کامل از هواداران سازمان و دیگر مردم پنهان نگاهداشته شده بود، از سال 1361 به بهانه اینکه صدام حسین خواهان آتش بس شده، به صورت رسمی، پس از دیدار مسعود رجوی با طارق عزیز آغاز گردید. اما همچنان ارتباط امنیتی/اطلاعاتی مجاهدین و استخبارات عراق پنهان نگه داشته می شد تا زمانی که صدام حسین سقوط کرد و بسیاری از مدارک مستند به دست ایران افتاد.
در آن زمان آشکار شد که نه تنها پس از ورود مسعود رجوی به عراق، که حتی پیش از شروع فاز نظامی (تروریستی)، سران مجاهدین نقش ستون پنجم عراق را بازی می کردند و اطلاعات نظامی و امنیتی ایران را به مقامات امنیتی عراق منتقل می کردند. یکی از این اسناد، دیدار برخی مسئولین سازمان با استخبارات عراق پیش از جنگ مسلحانه است که در آن حتی آمار و اطلاعات مربوط به انتخابات مجلس را هم به صدام منتقل می کردند و پس از آن نیز درخواست های مکرر کلت کمری برای تیم هایی داشتند که قرار بود جنگ های شهری را کلید بزنند.
در چنین شرایطی، بعید به نظر می رسد که مسعود رجوی بدون در نظر گرفتن عملیات طلوع فجر و فتح 9، دست به ترور زده باشد. گوهر ادب آواز یکی از هزاران جوان میلیشیا بود که قربانی قدرت پرستی مسعود رجوی گردید. دختری که در ترورهای زنجیره ای سازمان مجاهدین (از ترور کچویی، آیت الله بهشتی، شهید رجایی و باهنر، تا صدها تن دیگر از مقامات مسئول و یا امامان جمعه) نقش یک حلقه از زنجیر را بازی کرد، امروز در نمایش حقوق بشر مریم رجوی هیچ نقشی ایفا نمی کند و مریم بدون یادآوری هزاران ترور که به دستور مسعود رجوی انجام گرفت، امروز از تروریستی بودن نظام جمهوری اسلامی دم می زند و با تغییر لباس، تلاش دارد خود را از لیست سیاه تروریستی بیرون بکشد و عنصری دمکراتیک جلوه نماید.
چند روز پس از ترور دانشمند هسته ای ایران توسط ایادی موساد و سیا، مریم با اجرای یک سناریوی تروریستی علیه ایران، نگران حقوق بشر در ایران شد اما در این چند روزه، هیچکدام از سایت های رسمی مجاهدین را پیدا نمی کنید که حتی اشاره ای به گوهر ادب آواز داشته باشد که با یک عمل تروریستی و انتحاری، آیت الله دستغیب و 12 سرباز ایرانی را شهید و تعدادی از شهروندان را نیز مجروح ساخت. در حالیکه می دانیم همه ساله از گوهر ادب آواز تجلیل به عمل می آمد. نکته قابل توجه اینجاست که نمایش حقوق بشری مریم رجوی درست در زمانی انجام می گیرد که دانشمند هسته ای ایران را ترور و شهید کرده اند و همزمان، ایادی اسرائیل با نصب پلاکارد، از مسعود رجوی بخاطر انجام این ترور جنایتکارانه تشکر می کنند.
آیا دول غربی و سازمان ملل هیچ اطلاعی از ماهیت تروریستی مسعود و مریم رجوی نداشته اند و نمی دانند این گروه طی 40 سال گذشته به گفته خودشان 17000 نفر را در ایران ترور کرده اند و یا در همکاری با صدام حسین به شهادت رسانیده اند؟ آیا از همکاری آنان در ترور دانشمندان ایرانی بی اطلاع هستند؟ آیا عبث و ناآگاهانه همزمان با ترور دانشمند هسته ای ایران، نقش کلیدی مریم رجوی در هزاران ترور را نادیده می گیرند و با سازمان مجاهدین همکاری می کنند تا ایران را بخاطر اعدام های 67 محکوم کنند؟ آینده این واقیت ها را آشکار خواهد کرد که چه دست هایی تروریست ها را مجهز و حمایت کردند تا وطن پرستان ایرانی را در سرزمین خودشان ترور کنند و با انواع سناریوهای حقوقی و سیاسی، آن جنایت ها را مخفی نگه داشتند. و در آینده سران فرقه رجوی باید بخاطر به کشتن دادن هزاران میلیشیای مجاهد نیز محاکمه شوند و حساب پس دهند که چرا دهها هزار دانشجو و دانش آموز را از کلاس های درس به کشتارگاه فرستادند تا صرفاً مسعود رجوی به قدرت برسد!؟
حامد صرافپور
لعنت خدا بر آنانکه افراد بیگناه را بشهادت رساندند و حالا خود به حاشیه رفته اند بواسطه پول‌های مفتی دارند(فروشگاههای فری شاپ در فرودگاهها)افرادی را دعوت می‌کنند تا از آنان تعریف کنند
خدا لعنتشون کنه نیست ونابودبشن روحشون باشمرویزیدمحشوربشه این همه آدم بی گناه کشتن
ازاین گروه منحوس تروکثیف ترندیدم.همکلاسی داشتم مظلوم که اواخرجنگ مجروح شد ودربیمارستان اسلام آبادغرب بستری بود.منافقین اون روبه همراه بیماران بستری دیگرکه ارتباطی هم با جنگ نداشتنددرحیاط بیمارستان تیرباران وشهیدکردند.