خانواده کابوس رجوی – قسمت سوم

بله قبلاً گفته بودم که در لیبرتی عراق جنگ خانواده ها شدت گرفته بود که رجوی نفرات را با پوشاندن صورت خودشان برای جنگ می‌فرستاد.

کسانی که خانواده‌ آنها نیامده بودند را گسیل میکرد و قبل از رفتن هم آنها را خوب توجیه میکردند که از جنگ با این خانواده‌ها کوتاه نیاید و اگر دست بلند کردند شما هم آنها را بزنید.

چند روزی بود که وضعیت خیلی خراب بود مسئولین سازمان زمین را گاز می‌گرفتند و نمی‌دانستند چکار بکنند چون نفرات سازمان ملل خیلی خوب دریافته بودند که سازمان و سران آن خیلی دروغ میگویند و باعث تمام موضوعات در رابطه با نفرات است و سازمان است که به نفرات میگوید که ما ملاقات نمی‌خواهیم.

نفرات سازمان ملل هم نفرات را یک به یک صدا میکردند که واقعیت را از زبان خودشان بشنوند ولی این جا باز هم سازمان برای هر اکیپ نشست‌ها می‌گذاشت که کاملا مغز نفرات را تحت کنترل بگیرد که هر چند یک تعداد رفتند و بعد سازمان مشکل دیگری را علم کرد که مانع از رفتن نفرات برای صحبت با کمیساریا شد و بعد موضوع اکیپی را طرح کرد که با فرماندهان برای مصاحبه می‌رفتند و حتی آنجا هم فرماندهان دست بردار نبودند که بعد از مدتی بحث رفتن نفرات به آلبانی شروع شد.

ناگفته نماند موضوع آلبانی از سال ۲۰۱۴شروع شده بود.

که درست مصاف بود با ماه رمضان که هر اکیپی میخواست به آلبانی برود همه را به محلی اعزام میکردند که با نفرات دیگر ارتباطی نداشته باشند.

بالاخره سازمان فکر میکرد وقتی به آلبانی بیاید همه چیز طبق خط او پیش میرود ولی اینگونه نبود.

ادامه دارد …

غلامرضا شکری