غسل ارتماسی درآب نجس

غسل ارتماسی درآب نجس
بهزاد علیشاهی، شانزدهم دسامبر
بالاخره هماننطور که میشد حدس ز, سازمان مجاهدین از نمایش فیلم غسل هفتگی نالید قبل از اینکه در باره چگونگی ناله های سازمان خدمتتان مطلبی را بازگو کنم ابتدا از این شیوه کریه و زشت و زننده که در سازمان مرسوم است و غسل هفتگی گفته میشود چند کلمه بگوییم.
سازمان که بخاطر بسته بودن فضا و نیز بخاطر منش فرقه ای و مادون ارتجاعی اش همه راههای طبیعی عواطف انسانی را مسدود کرده ,به شدت غرق در فساد داخلی شده است.افراد برای بروز احساسات انسانی از مهر و دوستی و عشق و خشم و خوشحالی و حتی غرایز جنسی به شدت مواخذه می شوند , چرا یک فرقه مذهبی گمان میکند که همه چیز یک انسان را باید در اختیار بگیرد سازمان هم میخواهد افراد جایی که او مشخص میکند بخندند حرفی که او میزند گوش کنند به کسی که او میگوید مهر بورزند و آنجا که مشخص میکند خشمگین شوند و از همه این عواظف هم به دقت و مو به مو اطلاع داشته باشد. و در این میان با شخصی ترین احساس و غرایز انسانی یعنی غریزه جنسی هم همین برخورد را دارد و دقیقا میخواهد بداند که در ذهن نفرات چه میگذرد. برا ی این منظور و به منظور تحقیر و کنترل افراد و نیز به این دلیل که ناخودآگاه ذهن افراد را به این سمت سوق دهد تا شخص خودش هم به این نتیجه برسد که دلیل زاویه اش با سازمان همین است و این خود عامل سرکوب بشود این بازی سخیف درسازمان براه افتاده است. البته در پشت این بازی فسادی در سازمان در جریان است که حتی در کثیف ترین محلات بدنام شهرها هم نمیتوان نمونه اش را پیدا کرد, بدون شک این اغراق نیست , قبل از نوشتن این مقاله من اسامی افرادی را روی کاغذ نوشتم ,افرادی با سن بالای چهل سال که داستان لواط آنها با هم در سازمان همه جا زبان به زبان میگشت. جای تاسف دارد که تعداد این اسامی که به خاطر شخصیت نفرات از انتشارش معذورم به پنجاه و شش نفر رسید , واز طرف دیگر هم انبوهی رابطه های نامشروع با زنانی که نه ازدواج قبلی آنها شرعی بوده نه طلاق و نه رابطه ها ی بعد از طلاقشان.
جدا کردن محل و خیابان و پمپ بنزین و فروشگاه و زنانه و مردانه آنها هم نه تنها به کم شدن این فساد کمکی نکرد بلکه مناسبات کثیف بین مردان را به حدی رساند که قابل ذکر نیست , شاید یکی از دلایلی که سازمان اصرار دارد تا ابد در عراق و دراشرف بماند همین گند و کثافتهایی است که در اشرف در جریان است و نمیخواهد خبری از آن به جایی درز پیدا کند.
به هر حال با این اوصاف سازمان باید از نمایش قسمتی از آنچه که در این نشستها میگذرد اینچنین دیوانه وار عکس العمل نشان میداد و عالم و آدم را به فحش و ناسزا میگرفت.
اما مقاله قحط الرجال آب لیمو از سایت فحشاگر:
نویسنده ابتدا به ایران اینترلینک ایرادگرفته که چگونه کلمات استالین و الموت و حسن صباح و غیره را بهم ربط داده , که باید عرض کرد این بدعت از طرف رهبر عقیدتی و خاص الخاص شما گذاشته شده که گاهی ادای لنین را درمیاوردوبعد ژست مائو میگرفت , گاهی خودش را امام زمان معرفی میکرد و گاهی نظریات علمی صادر میکرد ولی به هرحال نتیجه همه اش شد همین که هست
بعد نویسنده مقاله دنبال نمایشنامه نویش غسل هفتگی میگردد و با دوست خیالی اش در این باره صحبت میکند کاش اجازه داشتی به غیر از دوست خیالی ات با یکی دیگر هم صحبت کنی و مارک محفل نخوری , اما من ابهاماتت را پاسخ میدهم نویسنده این نمایش خود سازمان است و متن آن بدون تصرف والبته با مقدار زیادی تلخیص از نشست های خود سازمان گرفته شد ه اینهم جواب شما , سئوال دیگری هم بود میتوانید بجای آن مخاطب خیالی از من بپرسید.
اما اینکه نویسنده به بنده گیر داده و از قیافه و غیره ما را مورد لطف قرار داده باید خدمتش عرض کرد که چرا اینها را وقتی در سیمای شما کار میکردم نفرمودید.
همان موقع که در نشست آزاده خورسند به شما ای نویسنده گرامی قحط الرجال آب لیمو بدوبیراه گفته میشد که این بابا چقدر خودش را لوس میکند و اطراف تبلیغات می پلکد , ما نمیخواهیم که چهره او را نشان دهیم و البته آنموقع من هر روز د رآن سیمای بی رونق برنامه داشتم اما اینکه گفتید که بنده به پدر جد بوزینه هم درس میدهم این گفته شما را خودم هم تایید میکنم , چون من سه چهار دوره به شورای رهبری درس داده ام باورکنید هنوز کارنامه های مهناز شهنازی و سادات و شهین حائری و بقیه به امضای من موجود است نگاه کن.
در مورد آقای مهدی قلی هم نویسنده مجاهدین اظهار لحیه کرده که پسوند فامیلش را به عمد از یاد برده و نیاورده و اوغلی هم درانتهای نام فامیلش دارد , البته بنده از صحت و سقمش خبر ندارم به نظر مطلب چندان افشاگرانه ای هم نیست ولی خوب بود وقتی نویسنده مجاهدین قرار است به این نکته اشاره کند لااقل نام ونام فامیل خودش را کامل مینوشت و پسوند آخر فامیلش را هم می آورد و همینطور سریالی از نام ها ونام ها ی فامیلی که به دلایلی مختلف عوض شده ( اگر خواستید میتوانم یاد آوری کنم )
اما این مقاله نکات و اشتباهات دیگری هم دارد مثلا نوشته شده که کسی که دست چپ و راستش را نمیشناسد و در این فیلم بوده ممکن است فردا بگوید که کادر مرکزی مجاهدین است البته این جمله اشتباهش از یکی بیشتر است اولا که شاخص کادرمرکزی همین است که فرد دست چپ و راستش را نشسناسد و فقط خط فرقه را پیش ببرد وهرکدام را که گفت چپ است او هم تایید کند , اشتباه دیگر اینکه با این لیست تروریستی و این آخر و عاقبت بد.الان نه تنها کسی تمایل ندارد بگوید کادر مرکزی مجاهدین بوده که هیچ بلکه خود کادر مرکزی ها هم انکار میکنند.تو باید بدانی که همه شورای رهبری ات در معرفی به آمریکایی ها خودشان را آشپزمعرفی کردند و از بیخ منکر شدند که عضو سازمانند , و حتی خواهر مریمت هم در سخنرانی گفت هیچگاه عضو مجاهدین نبوده , میگویی نه اگر جرئت دارد بگوید که عضو مجاهدین بوده و تا سال 84 هم د رعراق بوده است. پس از این بابت تو نباید ترسی داشته باشی.
اما همه جای این متن اینطورلبریز اشتباه نیست جا های درست هم دارد منجمله آنجا که گفته:این جدا شده ها بخاطر این نشست ها از سازمان فرار کرده اند.بله این نشست های سخیف که وجدان هر انسانی را می آزارد , باضافه انبوهی مسائل دیگر باعث شد که ما از سازمان فرار کنیم. انشاءالله که بقیه هم بزودی از شر این پلیدی ها راحت شوند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا