اخیراً فرقه غرقه در بحران رجوی که این روزها هیچ فرصتی را برای دور کردن خانواده های اعضای خود در کمپ اشرف از دست نمی دهد و آنها را با انواع و اقسام تهمت ها و برچسپ ها راهی میکند، با یک فقره فرار به جلو خواسته دست پیش بگیرد تا از قافله سیاسی دوران حاضر عقب نیافتد و تا آنجا که می تواند با همسازی با ارکستر سمفونیک منافع غرب در زمینه های مختلف در ایران و خاور میانه به اهداف خود دست یابد.
این فرقه با جار و جنجال بسیار مراسمی را در حومه پاریس و با صرف هزینه های هنگفت باد آورده براه انداخت با این عنوان که کمپ اشرف را همچنان در مالکیت خود نگهدارد و در قدم های بعد هم از لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا خارج شود همچنین بگوید که سرنخ بحران های مورد قبول غرب علی الخصوص آمریکا، در ایران و کنترل اوضاع واحوال آنجا را در ما جستجو کنید و نه فرد یا گروه دیگر. به زبان دیگر تخم مرغ های شانس خود را در سبد ما بگذارید.
کاملاً مشخص است که این مراسم بدون اجازه دولت فرانسه و در دشمنی آشکار این کشور بر علیه مردم ایران نمی توانسته مجوز بگیرد و این خود بخوبی طینت واقعی دولت فرانسه را افشاء میکند. با همین رویکرد و نیت دو تن از سیاسیون معلوم الحال و شناخته شده را نیز به هر ضرب و زوری بوده به آنجا کشانده است.
لابد شنیده اید، یکی خوزه ماریا ازنار نخست وزیر سابق اسپانیا است که اگر خاطرتان باشد روزی در دانشگاه اویدو در شمال اسپانیا در حالی که به اهانت به مخالفینش در جریان سخنرانیش پرداخته بود متقابلاً لقب آدمکش از دانشجویان مملکت خویش دریافت کرد و همانجا ماهیت و هویتش را کف دستش گذاشتند، حال این آدمکش به لسان دانشجویان کشور خودش چه حرفی برای گفتن دارد؟
شخص دیگر جان بولتن بود سیاست‌مدار و نو محافظه کار راستگرای آمریکایی عضو حزب جمهوری خواه یا گروه بازهاست.
که ایشان هم سابق مشعشعی در دم و دستگاههای وکالتی و حقوقی و قضاییه آمریکا داشته است و همواره نیز تنها گزینه ای که برای حل مسائل بین المللی به ذهنش میرسد گزینه جنگ و خونریزی است او معتقد است اول باید وارد جنگ شد و بعد سبب ودلیلش را پیدا کرد و توضیح داد مثل عراق که البته هیچوقت اثبات هم نشد و تنها چیزی که عاید مردم بی دفاع عراق شد ناامنی های گسترده تمام نشدنی و آینده ای مبهم به لحاض سیاسی است.
البته یک وجه مشترک خیلی جالب دیگر بین خوزه ماریا ازنار و جان بولتن بنیانگذاری بنیاد دوستان اسراییل است که خودش گویایی هر مطلبی است.
درکنار این اشخاص مشتی اشخاص واخورده تاریخ مصرف گذشته هم حضور داشتند. حال با این ملغمه ای که در پاریس درست شده شامل جنگ طلبان کشورهای مختلف غربی و دوستان خلص صهیونیست های اشغالگر و گروه تروریستی که با نام فرقه رجوی علی الخصوص درغرب شناخته می شود انتظار چه چیزی را باید داشت الا توطئه های باز هم بیشتر بر علیه مردم ایران و ایجاد بحران های باز هم بیشتر در همان راستا و در خدمت منافع غرب.
این جماعت همچنین پایگاه اصلی این فرقه تروریستی را مشخص میکند که چگونه مورد توجه نومحافظه کاران قرار داشته و چگونه امدادهای غیبی به آنها میرسد. و بخوبی معلوم می شود که چگونه به این فرقه کمک شد که از لیست تروریستی اروپا به ناحق بیرون آورده شود تا مثل همین چند روز قبل لبیک یا غرب آنرا در خانه های تیمی و با انواع بمب های دست ساز بدهد.
دیدن این جماعت در هم و برهم جای هیچ تعجبی ندارد، علی الخصوص برای مردم ایران و کسانی که این فرقه را از نزدیک و در طی سالهای متمادی می شناسند و کاملاً روشن است این جار و جنجال ها کمافی السابق راه به جایی نخواهد برد و برعکس به افشای بیشتر همین جماعت منجر می شود.