خانواده احمد طیاره: واقعا نمونه این رفتار با اسیر را در تاریخ هم نشنیدم!

صبح یکشنبه 28/07/92 اعضای انجمن نجات آبادان با آقای بهروز طیاره برادر آقای احمد طیاره از اعضای اسیر در فرقه ی رجوی دیدار کردند.
در این دیدار اعضای انجمن نجات شرح مفصلی از شرایط فعلی اعضای اسیر که طی چند سال گذشته سران فرقه به بهانه های گوناگون مانع خروج بی دردسر آنها ازعراق با هدف حفظ تشکیلات پوسیده خود شدند را برای آقای طیاره توضیح دادند.
اعضای انجمن همچنین تلاش و فعالیت های صورت گرفته توسط آنها در جهت نجات اسیرانی که سالهاست توسط سران فرقه برای پیشبرد اهداف شیطانی شان به بند کشیده و مغزشویی شده اند را برای ایشان شرح دادند که بسیار مورد توجه آقای بهروز طیاره قرار گرفت.
 آقای طیاره نیز در مورد برادرشان احمد خاطراتی بیان کردند و گفتند: که احمد برادر بزرگتر من می باشد. من درکودکی پدرم را از دست دادم و از آن موقع احمد برای ما هم پدر بود وهم برادر. اما نمی دانم چگونه فریب سازمان مجاهدین را خورد و به عراق رفت، ما حتی سالها خبر نداشتیم که وی کجاست؟ بعدا از طریق دوستان شما که ازعراق آمده بودند متوجه این موضوع شدیم و الان حدود 20 سال می گذرد که ما نه تماس و نه حتی یک نامه از او نداریم. آخر کدام سازمان و یا فردی این همه سال کسی را با دروغ به خدمت می گیرد ولی نمی گذارد که فرد گرفتار شده به خانواده اش کوچکترین خبری برساند که کجاست؟ واقعا نمونه این رفتار با اسیر را من در تاریخ هم نشنیدم!!  آقای بهروز طیاره با لبخند تلخی اظهار داشتند که نمی دانم چطور برادرم فریب این سازمان منفوررا خورد و به عراق رفت!! چون یادم هست قبل از رفتنش، او تصمیم به ازدواج گرفته بود و برای همین هم دختری را در نظر گرفته بود، اما دست برقضا قبل از رفتن به خواستگاری این دختر به همراه خانواده اش به شهری دیگرنقل مکان کردند و احمد به دنبال آنها رفت، ولی بعد از آن هرگز به خانه برنگشت تا اینکه چند سال بعد شنیدیم در عراق است که این مسئله واقعا همه مارا به شدت نگران کرده بود.
در ادامه آقای بهروز طیاره با بیان خاطره ای از برادرش گفت یادم هست که یکبار که خطایی از من سر زده بود  واحمد سیلی محکمی در گوشم نواخت که بر اثر آن دچار خونریزی بینی شدم، شاید در آن لحظه از اینکار او ناراحت شدم ولی الان آرزو میکنم ای کاش درهمان زمان دوران نوجوانی می ماندم و سایه ی برادرم احمد برای همیشه بر سرم باقی می ماند.خیلی سختی  کشیدیم که امیدوارم رجوی روزی تقاص همه نگرانیها وچشم انتظاریهای که از بابت برادرمان کشیدیم پس دهد و مطمئن هستم که خداوند هیچ عملی را بدون پاسخ نمی گذارد.
ایشان همچنین اقدامات انجمن نجات را که جزء کارهای نیک و پسندیده که نزد خداوند اجر و پاداش دارد می دانست و گفتند: ما از شما بخاطر تلاشی که در جهت نجات امثال برادر من می کشید تشکر می کنیم و من بعنوان برادر احمد حاضرم و وظیفه خود می دانم که درهر کجا و هر کاری همیار انجمن نجات باشم.
اعضای انجمن ضمن تشکر از برخورد آقای طیاره بیان نمودند که ما نجات و رهایی همه اسیرانی که رجوی جنایتکار آنها را برای امیال شیطانی و تروریستی خود به بند کشیده وظیفه انسانی و اخلاقی خود می دانیم و ابراز امیدواری کردند که هر چه زودتر با برچیده شدن بساط شیادی رجوی همه اسیران دربند رهایی یابند و چشم انتظاری و نگرانی خانواده های انها به پایان برسد.
این دیدار که دو ساعت به طول انجامید با آرزوی رهایی تمامی اسیران فرقه رجوی، به پایان رسید.